سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش

پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :73
  • بازدید دیروز :144
  • کل بازدید :499968
  • تعداد کل یاد داشت ها : 577
  • آخرین بازدید : 103/2/7    ساعت : 1:52 ع

به بهانه حکم اعدام "م-ج-ت"، معروف به "شیخ استخاره"؛ تذکری به عدالتخواهان

مدتی است در فضای مجازی و به خصوص در مجامع عدالتخواهان، تصاویر فردی معروف به "شیخ استخاره" با مشخصات کامل و به همراه تصویر وی منتشر می شود.

فارغ از اینکه "شیخ استخاره" کیست و با چه کسانی دمخور بوده و کدام گروه از سیاسیون را مورد عنایت قرار میداده، معتقدم که بر اساس تاکید صریح اصل 39 قانون اساسی، انتشار نام، تصویر ، اتهامات و حکم وی به غیر از "مجاری قانونی" و بدون اعلان "مراجع ذیربط قضایی"، خلاف قانون و نقض حقوق شهروندی "شیخ استخاره و طبیعتا زیرپا نهادن عدالت است.

عدالتخواهان باید خواهان گسترده شدن چتر عدالت بر سر همه انسانها باشند و حتی "مجرمین محکوم به اعدام" هم نباید از سایه عدالت محروم شوند.

اصل 39 قانون اساسی:
هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.








      

 

کدام مدیر ارشد در دنیا عکس تلگرامش را یادبود سرباز گمنام شهر رم در دوره موسیلینی که نماد ملی گرایی ایتالیاست قرار می دهد؟








      

@dr_davari

"رهبر آینده انقلاب" در مجلس "خبرگان بعدی" تعیین نخواهد شد

بعد از انتشار سخنان امام خامنه ای در جمع اعضای مجلس خبرگان و اشاره ایشان درباره معیارهای انتخاب رهبر آینده انقلاب و نیز خسارت آمیز بودن عدم انتخاب برخی علما، بسیاری از دوستان انقلابی از این سخنان رهبر مجاهد انقلاب احساس نگرانی کرده و گویی که قرار است عن قریب رهبر آینده انقلاب از سوی مجلس خبرگان بعدی که ترکیبی ایده آل نیز ندارد، معرفی شود!

بنده بر اساس یک روایت، به یقین رسیده ام که مجلس خبرگان بعدی هیچ گاه به موضوع تعیین رهبری آینده نخواهد رسید.

روایت این است:

 اردیبهشت 88 با جناب دکتر جواد اطاعت، رئیس دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی در دانشگاه آزاد مرودشت فارس مناظره داشتم. در پرواز برگشت، جناب دکتر اطاعت خاطره ای را از جناب مهدی کروبی تعریف کرد. بر اساس روایت ایشان، جناب مهدی کروبی از سفر خود به سوریه در سال 67 و دیدار با حافظ اسد سخن گفته بود. در حاشیه این ملاقات، حافظ اسد یکی از علمای فرقه علوی که به علوم غریبه تسلط داشته را به جناب کروبی معرفی میکند و جناب کروبی نیز از این عالم علوی درباره آینده انقلاب اسلامی ایران میپرسد و پاسخ می شنود که :"سال آینده(سال 68) رهبر فعلیتان(امام خمینی) فوت میکند و رئیس جمهور فعلیتان(امام خامنه ای) جانشین او میشود و ایشان هم "حداقل" تا "نود سالگی"،  رهبری انقلابتان را برعهده خواهد داشت."

بعدها این خاطره جناب جواد اطاعت را برای یکی از فرماندهان نیروی قدس سپاه که در سوریه فعال بود تعریف کردم که اتفاقا این عالم علوی را می شناخت و به اینجانب گفت که همین عالم علوی موضوع بحران فعلی سوریه را هم پیش بینی کرده بود و به حافظ اسد گفته بود که حوزه اقتدار جانشین تو حداقل در استانهای ساحلی مدیترانه  باقی می ماند.

بر همین اساس و با توجه به پیش بینی این عالم علوی که تمام گفته هایش تا کنون صادق بوده اند، حداقل تا سال 1408 (یعنی 16 سال بعد) سکان هدایت انقلاب در اختیار امام خامنه ای است و نه تنها مجلس خبرگان بعدی(دوره پنجم) حتی مجلس خبرگان دوره ششم هم به موضوع تعیین رهبری وارد نخواهد شد و در صورت عدم ظهور حضرت حجت(عج)، انتخاب رهبر آینده انقلاب در دوره هفتم مجلس خبرگان رهبری صورت یافته تا امثال اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در تعیین رهبر آینده انقلاب اسلامی ایران نقش آفرین نباشند.

به کانال تلگرامی دکتر عبدالرضا داوری بپیوندید:
https://telegram.me/dr_davari








      

میزان واقعی افزایش دستمزد کارگران 
همان گونه که دیروز درپی نوشت مطلب « بجای ابراز شرمندگی استعفا دهید » نوشتم ، تمامی رسانه ها ، برمبنای یک خبر « متحد المآل » میزان افزایش حقوق کارگران در سال 95 را 14 درصد به افکار عمومی ایرانیان « حقنه » کردند ، در حالی که محاسبات نشان می دهد افزایش واقعی دستمزد کارگران بین 9 تا 9.6 درصد است . در این میان ، تنها یک روزنامه را دیدم که زحمت واکاوی شامورتی بازی های به کار رفته در آن خبر« متحد المآل » پذیرا شده و میزان واقعی افزایش دستمزد کارگران در سال 95 را نشان داده است . با ابراز تاسف فراوان از روش رسانه های کشور در « امربری بی چون وچرا » برای بازتاب دادن رویدادها بر مبنای اراده و برنامه ارباب قدرت ، بخش اصلی خبر آن روزنامه را در زیر بازتاب می دهم . این روزنامه ، روزنامه خراسان است و مطلب زیر در شماره روز پنجشنبه 21 اسفند آن چاپ شده است 
* * * *
افزایش 9 تا 9.6 درصدی مجموع دریافتی کارگران
محمد حقگو- شورای عالی کار بامداد روز گذشته پس از نشستی 7 ساعته با حضور نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت، حداقل دستمزد سال آینده مشمولان قانون کار را با 14 درصد افزایش نسبت به سال جاری معادل 812 هزار و 164 تومان، تعیین و تصویب کرد تا مجموع حداقل دریافتی کارگران (با احتساب سایر مزایا به جز دستمزد) به مرز یک میلیون تومان برسد و به این ترتیب دریافتی کارگران در سال آینده بین 9 تا 9.6 درصد افزایش یابد.
افزایش 14 درصدی حداقل دستمزد و 10 هزار تومانی حق اولاد
ماجرای تعیین دستمزد سال 95 کارگران، در ساعات پایانی سحر دو شب قبل، پس از حدود 9 ساعت مذاکرات دولت، کارگران و کارفرمایان به فرجام رسید. بر این اساس با تایید علی ربیعی، وزیر کار، حداقل دستمزد سال 95 با 14 درصد افزایش نسبت به حداقل دستمزد سال 94، 812 هزار و 164 تومان تعیین شد.
این توافق در حالی حاصل شد که در هفته های اخیر نشست ها و مذاکرات فراوانی بین گروه های کارگری، کارفرمایی و دولت انجام شد اما در نهایت 3 گروه در رقم یاد شده برای تمامی گروه های مزدی به صورت یکسان که از ابتدای سال 95 باید از سوی بنگاه‌ ها و واحدهای تولیدی مشمول قانون کار اجرا شود، به توافق رسیدند.
البته گزارش ها حاکی از آن است که دولت و کارفرمایان در این جلسه پیشنهاد 12 درصد و کارگران، پیشنهاد 15 درصد افزایش دستمزدها را مطرح کرده بودند که بدین ترتیب، به نظر می رسد کفه ترازو تا حدودی به سمت نظر کارگران سنگینی پیدا کرده است.
بر این اساس، شورای عالی کار برای افزایش حق بن نقدی سال آینده، سنوات روزانه و حق مسکن به توافق جدیدی دست نیافت. بنابراین حق بن نقدی سال آینده نیز مانند امسال ماهیانه 110 هزارتومان و سنوات روزانه 1000 تومان خواهد بود.
البته به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، وزارت کار دوباره وعده افزایش حق مسکن از ماهیانه 20 هزارتومان به 40 هزارتومان را داده است در حالی که این موضوع قرار بود در دستمزد سال جاری کارگران اعمال شود که یک بار تاکنون با مخالفت هیات وزیران مواجه شده است و این بار نیز احتمالا چنین خواهد شد.
از سوی دیگر مروری بر مصوبه شورای عالی کار نشان می دهد حق اولاد یک فرزند با حدود 10 هزار تومان افزایش، از 71 هزار و 242 تومان به 81 هزار و 216 تومان رسیده است. البته برابر قانون، حق اولاد تنها به دو فرزند خانوار تعلق می گیرد و کارگرانی که بیش از دو فرزند داشته باشند مبلغی دریافت نمی‌کنند. هم چنین بنا بر این مصوبه، حداقل مزد روزانه معادل 27 هزار و 72 تومان تعیین شده است.

محمد حیدری








      

رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری:
مردم در این #انتخابات واقعاً خوش درخشیدند و  با این مشارکت بالا، اعتماد خود را به نظام اسلامی به صورت عملی نشان دادند/ حالا نوبت #مسئولان است که به وظایف خود عمل کنند.94/12/20

 

رهبر انقلاب:
این #انتخابات بار دیگر نادرستی سخنان فتنه‌گران 88 را نشان داد/ از ویژگی‌های این انتخابات رفتار کاملاً نجیبانه‌ی کسانی بود که رأی نیاوردند؛ برخلاف رفتار نانجیبانه‌ی #فتنه_گران_88/ اعلام اعتماد مردم به نظام، برعکس تلاش دشمن برای «ایجاد #دوقطبی مردم و نظام» و «بی‌اعتباری انتخابات» بود.94/12/20

 

رهبر انقلاب:
افرادی که به #شورای_نگهبان هجمه می‌کنند، ناخواسته از دشمن تبعیت میکنند/ شورای نگهبان اگر نتواند شرایط قانونی را در فردی احراز کند، نمی‌تواند وی را تأیید کند و این عمل به قانون است/ هرگونه تخریب شورای نگهبان، اقدامی غیراسلامی، غیرقانونی، غیرشرعی و غیرانقلابی است. 94/12/20

 

رهبر انقلاب:
وظیفه‌ی #مجلس_خبرگان «انقلابی ماندن، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن» برای انتخاب رهبر آینده است/ لازم است در انتخاب رهبر آینده رودربایستی‌ها و مصلحت‌اندیشی‌ها کنار گذاشته شود/ اگر در این وظیفه کوتاهی شود، قطعاً در اساس کار کشور مشکل به‌وجود می‌آید. 94/12/20

 

 

رهبر انقلاب با اشاره به سخنان برخی مسئولان مبنی بر #تعامل با همه‌ی دنیا:
باید با همه‌ی دنیا البته به‌جز #آمریکا و #رژیم_صهیونیستی ارتباط داشته باشیم اما باید بدانیم که دنیا منحصرِ در غرب و اروپا نیست/ رفت و آمد با غربی‌ها تاکنون هیچ اثر مثبتی نداشته و باید در عمل مشخص شود وگرنه صرفاً تفاهم بر روی کاغذ فایده‌ای ندارد.94/12/20

 

 

سه اولویت کشور براساس بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان:

1. پیشبرد اقتصاد مقاومتی
2. جهش علمی
3. مصون‌سازی فرهنگی

 

 

 








      

پیشکش به این روزهای حاتمی‌کیا!
کمال رستمعلی|

با ابراهیم حاتمی‌کیایی که مدت‌هاست به‌شدت مورد علاقه‌ی مهرنامه و قوچانی و صدا ست، حرف‌ها داشتم و دارم، اما همه را یک سو می‌نهم و با او این فصل درخشان از فیلم «از کرخه تا راین» را مرور می‌کنم؛

سعید: براچی این کارو می‌کنی؟ (سرفه)
نوذر سکوت می‌کند.
سعید: پرسیدم چرا این کارو می‌کنی؟
نوذر: به خودم مربوطه!
سعید: از سابقه‌ت چی می‌نویسی؟
نوذر: گفتم به کسی مربوط نیست. (سرفه نوذر)
سعید: حتما یه بسیجی داوطلب که نادم شده.
نوذر: بدتر از این. یه بسیجی از یاد رفته. یه بسیجی مرده. یه بسجی ذلیل.
سعید: این تویی که از یاد می‌ری. این تویی که ذلیل و مرده‌ای. نه بسیجی! (سرفه)
نوذر: چند سال چشمات بسته بود، ندیدی چه بلایی سر بسیجی آوردن.
سعید: بسیجی با همین بلاها بسیجی شده. اونارو بذار به حال خودشون. تو از خودت بگو. قراره بهت چی بدن؟
نوذر: احترام!
سعید: احترام برا چی؟
نوذر: برا این که انسانم. نفس می‌کشم. می‌تونم فکر کنم. (سرفه)
سعید: پس دیگه بسیجی نمی‌شناسنت؟
نوذر: نیازی به این تاج ندارم.
سعید: اقلا به قیمتش می‌فروختی.
سعید از جایش برمی‌خیزد و قصد حرکت دارد. نوذر با عصبانیت به او نگاهی می‌کند. سعید در حین رفتن.
سعید: تو تاجر خوبی هم نمی‌شی.
سعید به سمت در می‌رود که نوذر ناگهان بلند شده صدایش می‌زند.
نوذر: آقا سعید.
سعید برمی‌گردد. نوذر به او می‌رسد. لحظه‌ای نگاه. ناگهان سیلی محکمی به گوش سعید می‌زند. سعید جا خورده است. یکی از آلمانی‌ها تشرزنان جلو می‌آید. سعید با دست علامت مانع شدن می‌دهد. مرد مانده است.
نوذر: دیگه شاید نبینمت.
سعید سرفه‌اش می‌گیرد و در میان سرفه؛
سعید: همه‌ی این‌ها رو ارزون فروختی. حتی این سیلی رو.








      

ممانعت مثلث "رفسنجانی- خاتمی-روحانی" از "رفع حصر"
 
در این یادداشت نشان خواهم داد که آقایان هاشمی رفسنجانی، سید محمدخاتمی و حسن روحانی علیرغم مواضع اعلامی شان که بر ضرورت رفع حصر از مهندس موسوی، زهرا رهنورد  و مهدی کروبی تاکید میکنند، به هیچ عنوان با رفع حصر آنان موافق نیستند و در "مقام عمل"، مثلث "رفسنجانی-خاتمی-روحانی" نه تنها تلاشی برای رفع حصر "موسوی، رهنورد و کروبی" نخواهند کرد بلکه معتقدم حتی اگر رهبر انقلاب هم بخواهند در موضوع رفع حصر ورود کنند این مثلث مانع رفع حصر خواهد شد. چرا که:

اولا - از سال 76 به این سو دوخط مشی جمهوری خواهی و مشروطه خواهی در میان اصلاح طلبان کاملا با هم درگیر بودند. پس از قضایای 88 خط مشی جمهوری خواهی که راهبردش تغییر ساختار نظام از طریق نبرد خیابانی بود با هدایت موسوی و کروبی شکست خورد و به حاشیه رفت و در مقابل از سال 89 خط مشی مشروطه خواهی (مدل اصلاحات بر پایه استراتژی حفظ ساختار-محدودسازی قدرت مرکزی، دوگانه سازی حاکمیت و تاکتیک فشار از پایین چانه زنی در بالا) با محوریت هاشمی رفسنجانی-خاتمی در میان اصلاح طلبان غلبه یافت. حسن روحانی محصول مزرعه مشروطه خواهی است در حالیکه رفع حصر موسوی و کروبی به منزله احیاء پروژه جمهوری خواهی و به حاشیه رفتن مثلث رفسنجانی-خاتمی-روحانی است.

ثانیا- رفتار موسوی و کروبی و اطرافیانشان پس از رفع حصر ، برای هاشمی رفسنجانی کاملا غیرقابل پیش بینی است و احتمال اینکه آن دو و اطرافیانشان -به دلیل مصائبی که متحمل شده و اتکا به پایگاه اجتماعی سبز که کاملا متعلق به خود می دانند و طبیعتا معتقدند این هاشمی رفسنجانی بوده که از نمد مقاومت آنان برای خود کلاهی دست و پا کرده- حاضر نشوند تحت مدیریت هاشمی رفسنجانی قرار بگیرند و در پی آن باشند که صحنه را خود صحنه گردانی کنند ، بسیار بالاست. لذا این نگرانی که با رفع حصر موسوی، رهنورد و کروبی ، کنترل صحنه از دست هاشمی رفسنجانی خارج می شود باعث شده تا مثلث "رفسنجانی- خاتمی - روحانی" با رفع حصر موسوی و کروبی مخالف باشند.

ثالثا- موسوی، رهنورد و کروبی «محصور مانده »، نان نقد در سفره هاشمی رفسنجانی هستند که با کارت آنها می تواند افکار عمومی را به نفع خود متاثر کند و پایگاه اجتماعی هوادار آنان را در سبد خود نگه دارد در حالیکه موسوی و کروبی «رهایی یافته » ، نان نسیه اند و محتمل است که هاشمی رفسنجانی را محافظه کار تلقی کنند و خط مشی رادیکال خود را پیش ببرند و پایگاه اجتماعی خود را از سبد هاشمی رفسنجانی خارج کنند. لذا هاشمی رفسنجانی نان نقد را رها نمی کند تا به نان نسیه بچسبد و رفع حصر موسوی و کروبی را پیگیری کند.

به کانال تلگرامی دکتر عبدالرضا داوری بپیوندید:
https://telegram.me/dr_davari








      

از میرزا رضا تا دکتر صالحی!
شرح حال این روزهای «دکتر صالحی» با خلعت معاونت رئیس جمهور و کسوت ریاست سازمان انرژی اتمی ایران می تواند مصداقی از وضعیت «میرزا رضای کرمانی» شاگرد «سید جمال اسدآبادی» در فردای ترور ناصرالدین شاه قاجار باشد آنجا که شادروان حاتمی در «سلطان صاحبقران» بنقل از وی وقتی مفتش در حضیض بازداشتگاه به طعنه به میرزا گفت:
اکنون سید جمال در اسلامبول راحت نشسته و به ریش تو که گرفتار محبسی می خندد و «میرزا» نیز رسم ادب و حرمت استاد بجا آورد و در پاسخ گفت:
سید اگر به ریش ما می خندند حُکماً ریش مان خنده دار است!
دکتر صالحی نیز به اعتبار حُسن خلق شان قطعاً تا آن اندازه متانت دارند تا تحقیر جلف و سبک به خود را آن هم از زبان رئیس جمهور مملکت آن هم در یک کنفرانس خبری و در کانون جمع گسترده ای از اصحاب رسانه را نادیده انگاشته و به شیوه «میرزا» مهتر خود را آبروداری کنند!
اما این که دکتر روحانی در پاسخ به پرسش خبرنگار مبنی بر آنکه «بگفته دکتر صالحی غربی ها در اجرای تعهدات متقبله شان در برجام تاخیر داشته اند» ناسنجیده و بی اخلاقانه بفرمایند:
«آقای صالحی مسئول انرژی اتمی است. هر چه درباره اتمی بگوید درست است اما ایشان وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و حتی وزیر خارجه امروز نیست ... در مورد برجام آقای عراقچی باید جواب دهند»
http://bit.ly/1OZpao0
چنین ادبیاتی نه شایسته مسئول عالیه جمهور مملکت است و نه بایسته توصیف معاون مسئول عالیه جمهور مملکت!
پسندیده است مشاوران رئیس جمهور به ایشان گوشزد فرمایند: خوش تان بیآید یا خوش تان نیآید به هر حال در فرهنگ عامه و ادبیات محاوره چنین اظهاراتی بدین منوال خوانده می شود که:
فلانی خیلی بی جا کرده چنین حرفی زده!؟
ایشان اصلاً چه کاره است که در این زمینه حرف زده!؟
جواب می خواهید برید از فلانی بپرسید!؟
پسندیده است همان مشاوران مذکور به دکتر روحانی گوشزد فرمایند جنابعالی حقوقدانید. سرهنگ نیستید! لذا با چنین ادبیات سرهنگانه نباید با مسئولین زیر دست تان کلامت کنید!
پسندیده تر آن است همان مشاوران مذکور به دکتر روحانی گوشزد کنند چه تفاوتی است بین جنابعالی با دکتر احمدی نژاد!؟
اگر رفتار دکتر احمدی نژاد در عزل وزیر خارجه مملکت با آن سراسیمگی و در حین ماموریت مذموم بود و اسباب تحقیر وزیر خارجه مملکت شد به طریق اولی رفتار امروز جنابعالی نیز قرینه رفتار سلف تان است که بی اخلاقانه موجبات تحقیر و تخفیف معاون خود را در یک مصاحبه مطبوعاتی زنده فراهم می آورید.
حال هر چند صالحی با متانت بفرمایند: اگر دکتر روحانی به ریش ما می خندند حکماً ریش مان خنده دار است! اما چنین متانتی نافی مسئولیت اخلاقی شما در رعایت شان مسئولین زیر دست خود که به هر حال نماینده ملت محسوب می شوند و بدین لحاظ حفظ حرمت شان مضاعف نیز می شود بر جنابعالی واجب عینی و ضرورتی اخلاقی است.
آیا در پاسخ به خبرنگار مزبور نمی شد به شکلی مناسب تر پاسخ داد تا نه موجبات رنجش مسئولی فراهم شود و در عین حال پاسخ مقتضی نیز داده شده باشد!؟
...

داریوش سجادی








      

نسل به نسل ژن های با هوش در این کشورها تکثیر می شود. در مقابل ساختاری که در ایران وجود دارد، باعث مهاجرت این نخبگان از کشور می شود.

 

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «دکتر ابراهیم فیاض» کارشناس ارشد فرهنگ و ارتباطات و تحلیلگر مسائل اجتماعی در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در واکاوی علل مهاجرت نخبگان از کشور نوشت:

دلیل اصلی مهاجرت متخصصین از کشور به کشورهای دیگر، مجبور شدن آن ها به این امر است و بحث دشمنان کشور چندان در این موضوع دخیل نیست؛ البته آن ها نیز تلاش زیادی نسبت به مهاجرت نخبگان و متخصصین از ایران به انجام می-رسانند. طبق آماری که اخیرا منتشر شده است، مهاجرت سالانه 180 هزار نفر به کشورهای دیگر، باعث رشد آینده این کشورهای مهاجرت پذیر خواهد شد؛ بزرگ ترین ذخیره نیروی انسانی که بالاترین سرمایه هر کشوری محسوب می شود. کشورهای اروپایی و آمریکایی از سالیان گذشته به سبب بهره هوشی که از ایرانیان سراغ دارند، بر روی کشور ما حساب باز کرده اند. ایرانی ها از ژن باهوشی بالایی برخوردار هستند که در حال انتقال به اروپا و آمریکا است. متاسفانه به دنبال این امر ممکن است که درصد ژن هایی که بهره هوشی پایینی دارند، در کشور افزایش پیدا کند.

نخبگان ایرانی با ازدواج در کشورهای مهاجرت پذیر، ژن های باهوش به این کشورها منتقل می شود و بچه های باهوش به دنیا می آورند. به عبارت دیگر نسل به نسل ژن های با هوش در این کشورها تکثیر می شود. در مقابل ساختاری که در ایران وجود دارد، باعث مهاجرت این نخبگان از کشور می شود. نوع تحصیل در طول دوران مدرسه و دانشگاه یکی از عوامل مهاجرفرست به شمار می آید.

رسانه های صداوسیما نیز از علل دیگر مهاجرفرست است. نوع برنامه هایی که در صداو سیما پخش می شود و به تصویر کشیدن زیبایی های غرب در این چارچوب قابل تحلیل است؛ لذا صداوسیما بزرگ ترین مبلغ غرب در ایران شمرده می شود. به طوری که هیچ وقت واقعیت های غرب را به تصویر نمی کشد بلکه فیلم های سینمایی زیبا از آن ها به نمایش گذاشته می شود. این امر موجب شده است که نقد این فیلم ها نیز تاثیر معکوس داشته باشد؛ چرا که نوع فیلم ها باعث می شود که مردم چنین نقدهایی را دروغ بپندارند. فیلم های ماهواره ای نیز ویترین های غرب هستند؛ چرا که زیباترین چهره را از غرب به معرض نمایش می گذارند. پس مشخص می شود که چرا مردم به غرب تمایل پیدا می کنند.

همچنین عدم وجود فضای کاری متناسب با دانش آموخته شده از عللی است که از ده ها سال گذشته در این رابطه مطرح شده است. فردی که در یک رشته ای تحصیل کرده است، بایستی از نظر معیشتی نیز تامین شود؛ لذا دولت موظف است که صنعت متناسب با رشته های داخلی را ایجاد کند. به عبارت دیگر فردی که به تحصیل یک دانش پیشرفته  پرداخته است، بایستی زمینه کاری متناسب با آن در داخل کشور مهیا شود. دولت بایستی از طریق بخش خصوصی، صنعت مورد نیاز را در داخل کشور راه اندازد تا در آن حوزه تولید اتفاق افتد اما بخش خصوصی و دولت در ایران بورژوازی تجاری هستند و صنعتی و تولیدی به حساب نمی آیند. به عنوان مثال به جای این که در داخل کشور هواپیما ساخته شود، از کشورهای دیگر خریداری می شود. جالب توجه است که رئیس جمهور فرانسه قبل از دیدار با روحانی، سفری به هند داشت و از این کشور التماس می کرد که یک نوع جنگنده را از فرانسه خریداری کند اما در مقابل کشور هند حاضر به خرید آن نشد؛ چرا که هندی ها به دنبال تکنولوژی آن بودند. در نتیجه هند امسال رتبه اول را از لحاظ رشد اقتصادی با رشد 12 درصدی کسب کرد.

بخش خصوصی و دولت در این شرایط اصلا رضایتی به ماندن نخبه ایرانی در داخل کشور ندارد؛ چرا که کشور بر اساس شارلاتانیسم و فرصت طلبی اقتصادی چرخیده می شود. هر دوره ای چندین مفسد اقتصادی به مصلحت دستگیر می شود؛ در حالی که دستگیری همه آن ها انجام نمی گیرد و تعداد آن ها بیش تر از این زندانی ها است. حال در این وضعیت که متفکر در صورت ماندن در ایران بیکار و افسرده خواهد شد، چرا در داخل کشور بماند؟ 

پس ضروری است که در کشور انقلاب دانشگاهی و اقتصادی اتفاق افتد. به عبارت دیگر انقلاب علمی و اقتصادی بایستی توامان اتفاق افتد تا این که تغییراتی اساسی در دانشگاه و اقتصاد دولتی و خصوصی انجام گیرد.

در مقابل تکنوکرات ها، فنی ها و پزشکی ها از موانع اصلاح ساختار به حساب می آیند. این افراد از اقتصاد وابسته منافع هنگفتی به دست می آورند. آن ها با زدوبندهایی که انجام می دهند، پول های زیادی را صاحب می شوند. به عنوان نمونه برای ساختن یک سد با 52 شرکت قرارداد منعقد می شود که شاید نصف این تعداد اضافه است و در این امر پول  شویی اتفاق می افتد. پس این ساختار شدیدا به نفع این دسته از افراد است که می توان نمونه های زیادی را از آن نام برد.

در حال حاضر خود وزارت خانه های اقتصادی و فنی آماده تغییر خویش نیستند. در دانشگاه ها نیز این امر صادق است. دولت نفتی، بورژوازی نفتی و بخش خصوصی کنونی چنین وضعیتی را در کشور ایجاد کرده اند و با این توصیف چشم اندازی برای حل این ساختار وجود ندارد. در این شرایط افراد بازنشسته نیز از کشور خارج می شوند، چه برسد به قشر جوان.

 








      

 #دروغ_ممنوع ?
دروغِ بزرگ دولت یازدهم درباره نفت 25 دلاری؛

میانگین درآمد نفتی دولت روحانی از احمدی‌نژاد بیشتر است + جدول

نسیم آنلاین:: علی‌رغم تبلیغات گسترده دولت مبنی بر اداره کشور با نفت 25 دلاری، میانگین قیمت نفت در دولت روحانی 75 دلار و در دولت احمدی‌نژاد 73 دلار بوده است.

خبرنگار «نسیم آنلاین» با استناد به سایت رسمی اوپک کسب اطلاع کرد میانگین قیمت نفت در دولت روحانی، حدود 2 دلار از میانگین قیمت نفت در دولت محمود احمدی‌نژاد بالاتر بوده است.

حسن روحانی و اعضای تیم اقتصادی دولت در دو سال و نیم گذشته از حربه کاهش قیمت نفت به عنوان بهانه‌ای برای سرپوش گذاشتن بر بی‌برنامگی خود در مدیریت اقتصادی کشور استفاده کردند.

بیشترین میزان قیمت نفت در سالهای فعالیت دولت‌های نهم و دهم در راس قوه مجریه 140.73 دلار و کمترین میزان در این زمان هم 24.82 دلار بوده است.

بیشتر میزان قیمت نفت در دولت روحانی 112.8 دلار و کمترین میزان در هر بشکه 22.48 دلار بوده است.

 #دروغ_ممنوع ?

--------------------------------------------------

باز هم زور دولت و کارفرماها به کارگران چربید/ تعیین حداقل دستمزد 95 معادل نصف خط فقر/

حداقل دستمزد سال آینده مشمولان قانون کار با 14 درصد افزایش نسبت به سال جاری معادل 812164 تومان تصویب شد.

این در حالی است که برابر محاسبات، خط فقر برای یک خانوار شهری یک‌میلیون و پانصدهزار تومان است.









      
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >