سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش

پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :28
  • بازدید دیروز :11
  • کل بازدید :509784
  • تعداد کل یاد داشت ها : 577
  • آخرین بازدید : 04/1/28    ساعت : 7:29 ع

چپ، راست، کارگزار همه بر سر سفره دکل؟!

وقتی زنگنه از گم شدن دکل نفتی سخن می گوید مثل این است که بگوید ساختمان وزارت نفتمان گم شده است! با این موضوع هم کار نداریم که گویا اصلا گم شدنی در کار نبوده و شرکتی که این دکل را خریداری کرده است، تحویل نگرفته است.

میدان 72/ تصویر زیر یک دکل نفتی است، کاری با این حقیقت نداریم که اساسا دکل نفتی گم شدنی نیست و وقتی زنگنه از گم شدن دکل نفتی سخن می گوید مثل این است که بگوید ساختمان وزارت نفتمان گم شده است! با این موضوع هم کار نداریم که گویا اصلا گم شدنی در کار نبوده و شرکتی که این دکل را خریداری کرده است، تحویل نگرفته است. حتی با اینکه چرا زنگنه بعد از یکسال مجددا قضیه این دکل را مطرح کرده است و گویی کشف جدیدی داشته، کاری نداریم! اما چند نکته در مورد شرکتی که قرار بود این دکل را خریداری کند هست که عمق اشتراک منافع موجود درپس پرده ی جریان های به ظاهر متقابل سیاسی را نشان می دهد!

2015-07-01 11.40.53

شرکت تاسیسات دریایی

جالب است بدانید ریاست هیئت مدیره این شرکت در گذشته با مهدی هاشمی بوده است! قضیه وقتی جذابتر می شود که بدانیم مدیر عامل این شرکت، مسعود سلطانپور بوده است. اما مسعود سلطانپور کیست؟!

به یاد داریم که آبان ماه سال گذشته که پرونده کرسنت بسیار داغ بود، دنبال مناظره ای در یکی از دانشگاه ها بودیم بر سر اینکه حقیقت قضیه کرسنت چیست؟ از جناح مخالف اقای زنگنه آنروزها علاوه بر آقای میرکاظمی که به صورت جدی پیگیری روشن شدن قضیه بود، آقای “ع.ز” نماینده مدعی عدالتخواهی! هر از گاهی سرصداهایی می کرد! ابتدا با اقای میرکاظمی تماس گرفتیم، ایشان وقت نداشتند و سرانجام آقای ” ع.ز “از حضور در مناظره استقبال کردند. از جناح مدافع عملکرد اقای زنگنه در قرارداد کرسنت هم باید کسی می آمد، تقریبا تمام معاونان حال و وقت آقای زنگنه به غیر از همین آقای سلطانپور که از معاونین آقای زنگنه بود، هیچ کسی قبول نکرد که از این قراداد دفاع کند. (+)(+)

اما ایشان وقتی فهمید طرف مناظره “ع.ز” است با بهانه هایی واقعا بی مورد گفت با ایشان مناظره نمی کند! جالب است بدانید که آقای “ع.ز” هم وقتی فهمید که طرف مناظره سلطانپور است گفت با ایشان مناظره نمی کنم! بعدها فهمیدیم که بله هر دوی رفقا در جمعیت ایثارگران، یکی از تشکل های سیاسی اصولگرایان ارتباطاتی با هم دارند.

رمز آلود بودن داستان زمانی عیان تر میشود که بدانید مسعود سلطانپور، از هیئت امنا گروهک ” ا.ح” هم می باشد! حالا شاید مشخص شود که چرا هر وقت آن پیرمرد محترم و بازنشسته! نیاز به حاشیه سازی و منحرف شدن اذهان دارند سر و کله این گروه پیدا می شود. جالب است بدانید که این گروه شاید به هیچ مسئله ای که اولویت اول و پاشنه آشیل آن پیرمرد محترم و بازنشسته! بوده تا به حال گیر نداده اند.

نقش پسر وزیر اصلاحات در گم شدن دکل تفتی

رضا مصطفوی طباطبایی و محمد مهاجرانی – فرزند عطا الله مهاجرانی از مالکین شرکت سپنتا اینترنشنال با یکی از مدیران شرکت نفت و گاز پارس، موضوع دکل مورد نظر را مطرح می کنند که حاضرند آن را برای تاسیسات دریایی خریداری کنند. مدیر مذکور بدون اطلاع از ماهیت این دو دلال نفتی، به شرکت تاسیسات دریایی توصیه می کند که برای عقب نماندن از برنامه حفاری فاز 14 بررسی و خرید این دکل را در دستور کار قرار دهند. به بیان روشن تر، این دو دلال نفتی به جای ارائه این پیشنهاد به پیمانکار حفاری، به سراغ کارفرما رفته و وی را مجاب کردند که به تاسیسات توصیه شود تا ایده این موضوع را بررسی کند.

با توجه به اطلاعات واصله از فروشنده اصلی شرکت GSP، آقای (س.ه) یکی از اقوام نزدیک به رضا مصطفوی طباطبایی به عنوان طرف مذاکره کننده از سوی این دلال نفتی به عنوان پوشش به مذاکره با مالکین دکل و مسولان تاسیسات دریایی می نشیند. باتوجه به موضع گابریل کومانسکو مدیرعامل شرکت رومانیایی GSP مبنی بر مشکلات این شرکت برای دور زدن تحریم ها و معامله با ایران، دلال معروف با مطرح نمودن شرکت DEAN، عمر کامل السواده اردنی را به عنوان همه کاره این شرکت به جلو می اندازد.

با پرداخت قسط اول، اقساط دوم و سوم نیز واریز شد اما خبری از دکل نبود؛ عمر کامل السواده، شرکت DEAN و رضا طباطبایی به یکباره ناپدید شدند و به گروهی که از ایران برای بازدید از دکل عازم ترکیه شده بودند نیز اجازه ورود به سایت داده نمی شد!

با پرداخت 87 میلیون دلار به حساب این شرکت در چهار قسط، طباطبایی و DEAN اعلام می کنند که پرونده در خصوص پیش پرداخت در دادگاه مطرح است ولی هیچگونه آمار و اطلاعات رسمی ارائه نمی دهند.

بعدها نیز گفته شد 87 میلیون دلار بعلت تحریم توسط پلیس امارات بلوکه شده است و زمانی همه چیز عیان شد که پول ها با مدیریت دلال فراری و کارگزاری عمر برای طباطبایی جا به جا و سرمایه گذاری می شود. مسئولین DEAN متواری شده و طباطبایی شایعه می کند که عمر و DEAN را نمی شناسد. طباطبایی یکی از قماربازان قهار کازینوها بوده و در ماجرای پرونده کرسنت دارای پیشینه جالبی است.

به بیان ساده تر، دلال های نفتی با زیرکی هرچه تمام، ایرانی ها را پله به پله راهبری کرده و آن ها را به نقطه رساندند که مجبور شوند به همه خواسته آن ها تن دهند. با تغییر دولت نیز مسولان شرکت تاسیسات دریایی و سایر مدیران نفتی نیز حاضر به پاسخگویی در این باره نیستند و مشخص نیست تکلیف دکل 87 میلیون دلاری چه خواهد شد؟! (+)

درباره شرکت تأسیسات دریایی

رئیس کمیسیون انرژی مجلس از طرح تحقیق و تفحص از شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تا کنون خبر داد.

این گزارش حاکی است، مواردی چون تعیین تکلیف دکل 78 میلیون دلاری این شرکت، عملکرد شرکت‌هایی که با پول این شرکت و به نام بخش خصوصی تشکیل شده‌ و از این شرکت پروژه دریافت کرده‌اند، دکل دیگری که سال‌ها پیش خریداری شده اما به دلیل مشکلات متعدد سال‌هاست که در بندر شارجه مانده و اساسا در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است و موارد مربوط به خرید اقلام و تجهیزات مربوط به کار در پارس جنوبی از جمله ابهاماتی هستند که نمایندگان مجلس را برای تحقیق و تفحص از این شرکت از ابتدای تشکیل آن ترغیب کرده است.

مدیران عامل این شرکت به ترتیب مهدی هاشمی رفسنجانی، مسعود سلطانپور و علی طاهری مطلق بوده‌اند که در فروردین ماه امسال غلامرضا منوچهری، مدیرعامل سابق پتروپارس جایگزین طاهری مطلق در شرکت تاسیسات دریایی شد.(+)








      

 

-------------------------------------------------------------------------------------

فرماندار لامرد نسبت به تخریب یک دیوار شهروند لامردی توسط شهرداری آن‌هم بدون مجوز دادستان عمومی و انقلاب واکنش نشان داد.

-------------------------------------------------------------------------------------

عبدالرضا منصوری امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در لامرد اظهار کرد: وزیر راه و شهرسازی، صبح روز چهارشنبه هفته جاری به شهرستان لامرد سفر می‌کند.

-------------------------------------------------------------------------------------

معاون مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس بر راه‌اندازی خانه مطبوعات در لامرد تأکید کرد.

-------------------------------------------------------------------------------------

فرماندار لامرد خطاب به مسئولان منطقه عملیاتی پارسیان (تابناک) گفت: این شهرستان جای بازی کردن با سرنوشت مردم نیست.

-------------------------------------------------------------------------------------

 

-------------------------------------------------------------------------------------

 

-------------------------------------------------------------------------------------

اتمام ورودی و خروجی تونل گردنه شهید باقری

-------------------------------------------------------------------------------------

 

با حضور معاون قضایی دادگستری فارس، رضا رحیمیان به‌عنوان دادستان عمومی و انقلاب لامرد معرفی شد.

-------------------------------------------------------------------------------------

نماینده مردم مهر و لامرد در مجلس شورای اسلامی گفت: ساحلی شدن فارس تضعیف استان‌های هرمزگان و بوشهر نیست و این سه استان با یکدیگر به راحتی می‌توانند سواحل را شکوفا کنند.


-------------------------------------------------------------------------------------

احداث دو شهر در لامرد فارس و پارسیان هرمزگان/احداث آزادراه می‌تواند به بخش خصوصی واگذار شود

-------------------------------------------------------------------------------------


جاده لامرد به شیراز 45 کیلومتر کوتاه می‌شود

 

 

 

 

 

 








      

مقام منیع معاون اول رئیس جمهوری
--------------------------------------------------------------------------

بسمه تعالی
«اولین قانون هیتلر این است که هیچ‌وقت خطا و تقصیری را نپذیرید، هیچ‌وقت تصدیق نکنید که دشمن ممکن است صفت خوبی داشته باشد، هیچ‌وقت جایی برای جایگزین باقی نگذارید، در آن واحد روی یک دشمن متمرکز شوید و تقصیر هر اتفاق بدی را بر گردن او بیاندازید. مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ کوچک باور می‌کنند و اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.»
گزارش دفتر خدمات استراتژیک ایالات متحده در مورد شرح حال روحی آدولف هیتلر 1942 صفحه 51
حضرت آقای اسحاق جهانگیری 
مقام منیع معاون اول رئیس جمهوری 
حتما شنیده اید که یوزف گوبلز ، وزیر تبلیغات نظام هیتلری در ساماندهی امور رسانه ای فاشیستهای آلمانی گفته بود: دروغ هر قدر بزرگتر باشد، باور آن برای توده‌های مردم راحت‌تر است. از نظر گوبلز دروغ باید چنان بزرگ باشد که هیچ کس فکر نکند گوینده آنقدر گستاخ است که چنین بی‌شرمانه حقیقت را تحریف می کند. 
با کمال تاسف باید به جنابعالی یادآور شوم که سخنان امثال جنابعالی و همکارانتان نشان می دهد که آموزگار سیاستهای تبلیغاتی دولت راستگویان را باید «گوبلز» دانست که آنچنان مطالب خلاف واقع را با اعتماد به نفس بالا و صدای بلند علیه دولت گذشته بیان می کنند که در طول تاریخ جز گوبلز و هیتلر از پس چنین پروژه فریب رسانه ای برنیامده اند.
جناب آقای جهانگیری!
تحلیل محتوای افاضات جنابعالی و رئیس تان علیه عملکرد دولت سابق طی 23 ماه اخیر ، یک مثنوی هفتاد من است که به فضل الهی آن را در فرصتی نزدیک در قالب کتاب منتشر خواهم کرد ، اما سخنان امروز جنابعالی در مراسم روز صنعت که تکرار سخنان پریروز جناب مسعود نیلی در همدان بود انصافا یوزف گوبلز را هم شرمنده کرد و یادش انداخت که چرا به پیروان مکتب تبلیغاتی اش نگفته بود که حافظه عمومی آن قدر هم فراموش کار نیست و دروغ بزرگ را یکبار می توان ساخت و هر روز نمی توان آن را دستکاری کرد مثلا اینکه در روند تبلیغاتی دولت یازدهم هر چندماه یکبار ده ها میلیارد دلار بر آمار درآمدهای نفتی دولت سابق بیافزایند ، جز تمسخر افکارعمومی و بی نتیجه شدن استراتژی تبلیغاتی« دروغ بزرگ » اثر دیگری ندارد و فقط می توان آن را مصداق کم حافظه شدن دروغگویان دانست:
مثلا همزمان با آغاز بکار دولت یازدهم آقای اکبر ترکان،مشاور رئیس دولت یازدهم 14 شهریور 92 درآمد نفتی دولت نهم و دهم را 531 میلیارد دلار اعلام کرده و گفت: «کل درآمد نفتی ایران در طول 103 سال گذشته حدود یک هزار و 116 میلیارد دلار بوده است و با افزایش بهای نفت، درآمد نفتی ایران در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در دولت های نهم و دهم به 531 میلیارد دلار رسیده است . » این داستان ادامه یافت و آقای محمدباقر نوبخت ، سخنگوی دولت فعلی ابتدا در تاریخ 2 اسفند 93 درآمد ارزی دولت قبل را 700 میلیارد دلار اعلام کرده اما از آنجا که کم حافظگی یکی از خصائل دولتمردان کنونی است ، جناب نوبخت حدود سه ماه بعد در 11 خرداد 94 درآمد ارزی دولت قبل را 100 میلیارد دلار افزایش داد و آن را به 800 میلیارد دلار رساند!
نکته جالب آنکه جنابعالی هم امروز به سیم آخر زده و درآمد ارزی دولت قبل را 950 میلیارد دلار اعلام کردیدالبته حتما یادتان رفته بود که دو ماه قبل در 6 اردیبهشت 94 درآمد ارزی دولت قبل را 700 میلیارد دلار اعلام کردید !
مطمئن باشید که اگر آموزگار تبلیغاتی تان ، یعنی مرحوم یوزف گوبلز می توانست سر از گور برارد ، حتما به شما و همدستان تان خطاب می کرد که : « شاگردان عزیزم در دولت راستگویان! در دوره هیتلر اینترنت وجود نداشت بنابراین حداقل پیش نیاز اجرای پروژه دروغ بزرگ در دوران اینترنت که سابقه سخنان افراد سریعا استخراج می شود ، این است که حرفهایتان را با هم یکی کنید و هفته به هفته آمار کذب تان را تغییر ندهید.»
جناب آقای جهانگیری!
از آنجا که جنابعالی و همکارانتان به اطلاعات و آمار ده ها مرکز و موسسه دولتی و غیردولتی در داخل و خارج از ایران دسترسی دارید ، تکرار آمارهای کذب و خلاف واقع از سوی شما و همکارانتان نشان می دهد که بیان آمار واقعی درآمدهای نفتی و واردات دولت قبل برای امثال جنابعالی حتما بی تاثیر است . اما نکته جالبی در هر دو آمار ساختگی جنابعالی درباره درآمدهای ارزی و واردات دولت قبل وجود دارد که تذکر آن را مفید می دانم.
جنابعالی خوب می دانید که مرکز مطالعات سازمان کشورهای صادرکننده نفت(اوپک) به عنوان معتبرترین مرکز آمار بازار جهانی نفت در آمد نفتی ایران از سال 2005 تا سال 2013 (یعنی در هشت سال دولت نهم و دهم) را 578 میلیارد دلار اعلام کرده است یعنی« 40 درصد » کمتر از آنچه جنابعالی در همایش روز صنعت اعلام کرده اید!
در عین حال جنابعالی و رئیس تان که حجم ارزی واردات کشور در دولت نهم و دهم را مرتبا 700 میلیارد دلار اعلام می کنید ، خوب می دانید که بر اساس آمار رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران ، حجم واردات در هشت سال دولت نهم و دهم 430 میلیارد دلار یعنی بازهم« 40 درصد » کمتر از آماری که جنابعالی و رئیستان از واردات دولت قبل اعلام کرده اید!
مشابهت نسبت های این دو آمار ساختگی جنابعالی در مورد درآمدهای نفتی و واردات - که حتما تصادفی نیست- نشان می دهد مشاوران تان در نهاد ریاست جمهوری کاری جز این نداشته اند که هر دو آمار واقعی درآمد ارزی و واردات دولت قبل را در عدد 1.67 ضرب کنند و در متن سخنرانی جنابعالی و رئیس تان بگنجانند لذا پیشنهاد می کنم حتما دست اندرکاران سیستم عددسازی تان را توبیخ نموده تا یاد بگیرند چنین ناشیانه به آمارسازی علیه دولت قبل نپردازند.
جناب آقای جهانگیری!
حتما تصدیق می فرمایید که اعضای دولت راستگویان ، شاگردان مستعدی برای گوبلز نبوده اند و پروژه تبلیغاتی شان علیه دولت قبل که با رمز 1.67 اجرا می شد ، به آسانی رسوا شده است. با این اوصاف امیدوارم که در 700 روز باقی مانده از دولتتان تلاش نمایید از مکتب گوبلز جدا شوید و در مکتب امام علی(ع) که فرمودند النجاة فی الصدق ، تلمذ نمایید ، باشد که رستگار شوید.

عبدالرضا داوری
تهران- 9 تیر 1394








      

دیشب عروسی پسر عسگراولادی بود. جلوی درب تالار فرمانیه لندکروز مشکی آقایوسف عسگر اولادی گل زده شده بود و یکی یکی مهمان ها می رسیدند [...]


حرف از لندکروز  98200000 تومانی یوسف عسگراولادی نیست، حرف از تالار فرمانیه و منوی هر میهمان 80000  تومان هم نیست.

حرف همان است که ماهی صفت را به خاطرش آورده بودند تالار، ماهی صفت را آورده بودند تالار که این بار تلخک دربار به جای لباس قرمز،  پلی ور سبز تنش بکند، و احمدی نژاد را مسخره کند تا آقای رفیق دوست بلند بلند بخندد [...]

دیشب ماهی صفت پیش روی همه شما احمدی نژاد را مسخره می کرد. عیب ندارد، من از طرف دکتر می گویم:  این یک ساعت هم نوش جانتان.جنگ ما جنگ فقر و غناست ! این را امام خمینی گفته!

منبع: وبلاگ محمدرضا منتظر القائم(جان فدا)








      

نامه سرگشاده به حجت الاسلام ری شهری+تصویر اسناد
...............................................................................................

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم
یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی واتقوا الله ان الله خبیر بماتعملون
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محمدی ری شهری
تولیت محترم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی (ع )
سلام علیکم
اخیرا مطالبی گزینش شده از کتاب جدید خاطرات جنابعالی در فضای رسانه ای کشور منتشر شده که حاوی انتساب جملاتی به امام خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضوع الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری توسط دولت نهم در اردیبهشت 88 است که البته از طریق انتشار این جملات ، تلاش شده تا جناب آقای دکتر احمدی نژاد، به مخالفت با فرامین و منویات رهبری معظم انقلاب و ضدیت با ولایت فقیه متهم شوند!
از آنجا که این اقدام در قالب کتاب خاطرات اخیرالانتشار جنابعالی صورت گرفته، نکاتی تکمیلی را عرض مینمایم که درج آنها در کتاب مزبور حتما موجب تنویر افکار عمومی و قضاوتی صحیح در باب خاطرات و کارنامه جنابعالی خواهد شد:
اولا سخنان منتسب به رهبر انقلاب، مادامی که از طریق دفتر معظم له منتشر نشده یا به تایید نرسیده، فاقد اعتبار بوده و حتی میتواند مصداق نشر اکاذیب تلقی شود لذا در بخش خاطرات مربوط به الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حتما تاییدیه سخنانی که به رهبر معظم انقلاب منتسب نموده اید را اخذ و اعلام نمایید. اهمیت این موضوع از آنجاست که عبارات منتسب به امام خامنه ای در این بخش از کتاب خاطراتتان که مخالفت و مقاومت جناب دکتر احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق در برابر ولی فقیه را القاء میکنند، با سیاق سخنان و مواضع آشکار امام خامنه ای همخوانی ندارد.
بعنوان نمونه، رهبر معظم انقلاب در آبان 89، طی جلسه ای با اعضاء جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نکاتی را بیان فرموده اند که کاملا با مطالبی که جنابعالی به معظم له در اردیبهشت 88 منتسب نموده اید مغایر است. رهبر معظم انقلاب در این جلسه فرموده اند: «بنده از همه دولت‌ها حمایت کرده‌ام ولی این دولت با دولت‌های گذشته تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمی‌کند حاکمیت دوگانه درست کند...در شرایط کنونی اختلاف ‌نظر هست و من هم برخی مسائل را قبول ندارم اما الان اگر رهبری چیزی بگوید، رئیس‌جمهور می‌پذیرد و به آن عمل می‌کند»
منبع:
http://aftabnews.ir/vdcft0dyxw6dy1a.igiw.html
ثانیا برای آنکه موضوع مورد نظر جنابعالی در باب الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، به شکل جهت دار یا تحریف شده روایت نشود، مقتضی است به لحاظ حفظ امانت، موضع دولت نهم در قبال نظر رهبر معظم انقلاب که همان زمان از طریق جناب آقای دکتر غلامحسین الهام، سخنگوی دولت وقت اعلام شده بود را به ضمیمه کتاب خاطرات تان اضافه نمایید.جناب آقای دکتر الهام در تاریخ 13 اردیبهشت 88 در ارتباط با موضوع الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طی مصاحبه با واحد مرکزی خبر اظهار داشت: «اجرای مصوبه شورای عالی اداری در خصوص الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی منوط به این بوده است که مقام معظم رهبری موافق با این الحاق باشند و پس از اطلاع از اینکه نظر مبارک ایشان این است که این الحاق درست نیست، اجرایی شدن این مصوبه ملغی شد و اصلا اجرایی نیز نشده است. تامین نظر رهبر معظم انقلاب مبنای کار دولت و اسباب خیر و صلاح کشور است. نظرات ایشان موجب توفیق الهی برای دولت است و همواره چراغ روشن راه دولت بوده و خواهد بود. تصمیم شورای عالی اداری هم پس از دریافت این نظر ، ملغی شدن این مصوبه بوده است. بر همین اساس این مصوبه اجرایی نیز نشد و رسما هم شورای عالی اداری لغو آن را اعلام میکند. در عین حال اعلام نظر شورای عالی اداری درخصوص ملغی شدن الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فقط برای این است که به صورت رسمی در اسناد ثبت شود اما از زمان مطلع شدن از نظر رهبر معظم انقلاب در واقع این مصوبه ملغی شده بود و اصلا اجرایی نشد و در واقع از الان هم این اعلام می شود که مصوبه ملغی است. اصلا مگر دولت می تواند از نظر مبنای فکری اش و از نظر اعتقادات مبنایی هیات دولت، موضوعی را که مخالف نظر مقام معظم رهبری باشد اجرایی کند؟ اساسا دولت موضوعی که خلاف نظرات ایشان باشد را مشروع نمی داند. چیزی که موافق نظر ایشان نباشد از اصل ملغی است و این مصوبه نیز از ابتدا مبتنی و منوط بر نظر ایشان بوده است و چون موافقت ایشان حاصل نشده است، این مصوبه ملغی است. »
منبع:
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=8802131318
ثالثا برای غنی ترشدن کتاب خاطراتتان لازم است برخی فرازهای کارنامه مدیریتی تان در امور حج و زیارت مانند سه مورد زیر را یادآوری نموده تا به متن خاطرات تان افزوده شود:
مورد اول-شورای حج: بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس، در دورانی که جنابعالی هدایت شورای حج را بر عهده داشته اید هیچ یک از یازده نفر عضو حقوقی این شورا به جلسات دعوت نشده و این جلسات صرفا به صورت محفلی با حضور جنابعالی، آقای احمد مسجدجامعی (معاون وقت وزارت ارشاد)، آقای محمد شریعتمداری (معاون اجرایی دولت یازدهم ) و آقای محمدحسین رضایی (رئیس وقت سازمان حج و زیارت) بوده است. نکته جالب آنکه آقای محمد شریعتمداری به لحاظ قانونی و حقوقی نیز عضو شورای حج نبوده، لذا تمام تصمیمات اخذ شده در چنین شورایی فاقد وجاهت قانونی بوده است.
مورد دوم-شرکت عصر پرواز : بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس، عملیات حج عمره در سال 1379 به شرکتی به نام عصرپرواز که سابقه سفرهای زیارتی نداشته و پروانه فعالیت آن نیز از سوی سازمان گردشگری وقت لغو شده بود و در عین حال موسسین آن سوابق فعالیتهای امنیتی داشته اند، واگذار میشود تا 145 هزار زائر ایرانی را طی قراردادی با شرکت عربستانی «حافل » به ارزش 32 میلیون دلار در همان سال به حج عمره اعزام نماید. در این رابطه شرکت عصرپرواز علاوه بر ارائه خدمات نامطلوب به زائران ایرانی و اسکان و تغذیه نامناسب و بی کیفیت، بخش قابل توجهی از درآمدهای ارزی خود را به منظور فرار از مالیات به ایران منتقل نمی کند. نکته قابل تامل آنکه اولا قرارداد شرکت عصرپرواز با شرکت عربستانی «حافل » تحت نظارت آقای رضا سلطانی شیرازی، پدر رئیس دفتر جنابعالی و مشاور رئیس وقت سازمان حج و زیارت، منعقد و اجرا شده ثانیا یک جستجوی اینترنتی ساده نشان میدهد مدیران وقت شرکت عصرپرواز که قرارداد مذکور را امضا کرده اند، یعنی آقایان محمدهادی ذوالانواری با کد ملی 2296632343 و سیدمحمود یاسینی با کد ملی 3251435841 امروز هم از مدیران ارشد شرکت مهندسی خدمات ری سامان از شرکتهای بزرگ سرمایه گذاری وابسته به بخش اقتصادی تولیت آستان حضرت عبدالعظیم (ع ) هستند و تحت نظارت جنابعالی فعالیت میکنند. اسناد این موضوع طی 32 برگه در اختیار اینجانب قرار داشته که علاوه بر ارسال به دفتر مقام معظم رهبری، آماده ارائه به جنابعالی برای انتشار در کتاب خاطراتتان است.
مورد سوم-همکاری با آقای یاسر هاشمی رفسنجانی: از سال 1380 به بعد، بر اساس تصمیمات شورای حج، تمامی عملیات حج عمره به دو شرکت ارس و وادی نور واگذار میشود. نکته قابل تامل آنکه بر اساس اسناد موجود، آقای یاسر هاشمی رفسنجانی یکی از 4 سهامدار اصلی در هر دو شرکت بوده و آقای سعید اوحدی، رئیس فعلی سازمان حج و زیارت در دولت یازدهم نیز یکی دیگر از سهامداران و مدیران ارشد این دو شرکت بوده است.در اینجا به عملکرد و گزارشهای خلاف واقع شرکت ارس در باب عملیات عمره به مسئولان کشور -که البته اسناد آن در اختیارم قرار دارد- وارد نمیشوم و فقط به این نکته بسنده می کنم که تصدی گری انحصاری دو شرکت فوق الذّکر در عملیات عمره، سالیانه بالغ بر 60 میلیون دلار گردش مالی آنها را تامین می کرده است.
جناب آقای ری شهری!
اسنادی از این دست که می توانند در بررسی دقیق تر کارنامه مدیریتی و تدقیق خاطرات جنابعالی مورد استفاده قرار گیرند از جمله موضوع سپرده های های بانکی حج، انحصارات ایجاد شده در امر زیارت عتبات و... در اختیار اینجانب بوده و عنداللزوم آنها را در اختیار جنابعالی، مراجع ذیربط و محققان تاریخ معاصر قرار خواهم داد.
امیدوارم در این ماه مبارک رمضان ، همه کردار و گفتارمان در جهت رضایت الهی و خدمت خالصانه و بی منت به مردم قرار داشته باشد.
توفیقات همه خادمان صدیق انقلاب اسلامی را از درگاه احدیت متعال مسئلت دارم.
اشهد ان لا اله الا الله
اشهد ان محمد رسول الله
و اشهد ان علی ولی الله
عبدالرضا داوری
تهران- 8 تیر 94








      

دال مرکزی سیاست دولت یازدهم در بخش سلامت: مردم یارانه بگیر ، هرچه زودتر بمیرند تا بار یارانه ای دولت سبک تر شود
.................................................................................................
بخش سلامت که با تبلیغات فراوان ، از آن بعنوان تنها حوزه کارامد دولت یازدهم یاد میشود در آمارهای اخیر بانک مرکزی مردود شده است.
گزارش بانک مرکزی راجع به شاخص قیمتها در اردیبهشت 94 نشان میدهد که سیاستگزاری بخش سلامت در دولت یازدهم ، بی فرجام است.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی ، تورم نقطه به نقطه بخش بهداشت و درمان (شامل خدمات ویزیت ، دارو و بیمارستان ) در اردیبهشت 94، بیش از 33 درصد بوده است.
از سوی دیگر بنا به گزارش بانک مرکزی ، شاخص قیمتها در بخش دخانیات (شامل سیگار و انواع تنباکو ) نه تنها افزایش نیافته ، بلکه تورم نقطه به نقطه دخانیات در اردیبهشت 94 ، منفی شش درصد بوده است.
منبع:
http://cbi.ir/category/1611.aspx
درواقع بر اساس تدابیر دولت یازدهم در بخش سلامت، از یک سو دخانیات ارزان شده و از سوی دیگر درمان گران شده ، تا این مجموعه تدابیر که براساس وفور دخانیات و قصور درمان بنا شده، مانند دوتیغه یک قیچی رگ حیات و سلامتی مردم را قطع کنند.
این در شرایطی است که تورم نقطه به نقطه قیمت گوشت ماهی 4.7 برابر تورم نقطه به نقطه قیمت گوشت قرمز در اردیبهشت 94 بوده و تورم نقطه به نقطه گروه میوه ها در اردیبهشت 94 نیز حدود 68 درصد میباشد.
بطور خلاصه راهبرد سلامت دولت یازدهم عبارتست از:
دخانیات ارزان شود
گوشت قرمز کمتر گران شود
گوشت ماهی بیشتر گران شود
میوه جات خیلی بیشتر گران شود
درمان هم خیلی گران شود...
در واقع دال مرکزی این شیوه سیاستگزاری در بخش سلامت معتقد است:مردمی که یارانه بگیر هستند ، هرچه زودتر بمیرند تا بار یارانه ای دولت سبک تر شود.
عبدالرضا داوری








      

نامه سرگشاده
.......................................................
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
حضرت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی دام شوکته
ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت «نظام»
در اظهاراتی غیربهداشتی که دیروز سایت رسمی تان به نقل از جنابعالی منتشر کرده، دولت نهم و دهم را به یک «سگ» تشبیه کرده اید که جامعه ایران را به بیماری «هاری» مبتلا کرده است!
در رابطه با دلایل انتشار این سخنان غیربهداشتی که از حرف به حرف آن کینه می چکد، آن هم در آستانه دهمین سالگرد شکست تاریخی تان در سوم تیر 84 ، ابتدا عبارت «هاری» را در ادبیات جنابعالی ردیابی کردم تا برایم مشخص شود که جنابعالی موضوع «هاری» را قبلا در کدام موارد به کار برده اید.
جالب آنکه بررسی های اینجانب نشان داد جنابعالی غیر از مورد اخیر که دولت نهم و دهم را به سگ هار تشبیه کرده اید، قبلا تنها نظام ستمشاهی را به سگ هار تشبیه میکردید! ابتدا در تاریخ 13 مرداد 62 و در جمع اعضای حزب جمهوری اسلامی اظهار داشته اید:« این تشکیلاتی که ما از شاه تحویل گرفتیم، مثل عضو زنده یک موجود زندهای است که در دهان سگ هار بوده که وقتی سگ هار آنجا را جویده و سم هاری به آنجا رسیده، معلوم است که آن عضو چه حالتی دارد.»
جنابعالی مجددا در تاریخ 17 اردیبهشت 63، و در دیدار مدیران حراست کل کشور ، حکومت پهلوی را عامل ایجاد بیماری «هاری» در ایران دانسته و گفته اید:«ایجاب میکند که یک مواظبت دائمی و سختگیرانهایی داشته باشیم تا اینکه از این پیکر آلوده به گناهان گذشته و این بدنی که مثل بدن کسی است که سگ هاری او را گزیده و آلوده و مبتلا به مرض هاری است، مواظبت کرد تا بتوانیم به یک نظام صحیح و اسلامی تبدیل کنیم.»
و سرآخر آنکه جنابعالی در تاریخ 22 دی 84 در دیدار با علمای گیلان ، خاندان پهلوی را عامل انتشار ویروس «هاری»در جامعه ایران معرفی کرده و کفته اید:«وقتی کشور از دست خانواده پهلوی گرفته شد، مثل عضو بدن انسانی بود که در دهان سگ‌ها جویده و با ویروس هاری مسموم شده باشد. همه چیز کشور خراب و آلوده بود.»
حضرت آیت الله!
همان گونه که ملاحظه فرمودید، جنابعالی در طول 32 سال اخیر ، تنها حکومت پهلوی و دولت احمدی نژاد را به سگ‌هار تشبیه کرده اید که جامعه را به بیماری هاری مبتلا کرده اند!
حضرت آیت الله!
ما عمق کینه شما از احمدی نژاد را کاملا می شناسیم و درک می کنیم که چرا بر او میتازید و دولتش را به سگ‌ هار تشبیه می کنید و محمود احمدی نژاد را کنار محمدرضا پهلوی می نشانید.
این کینه عمیق ، ده سال قبل و زمانی که با همه خدم و حشم تان از آهنگرزاده ای مصمم ، مردمی و انقلابی شکست خوردید، شکل گرفت و زمانی که در سال 88 ، باز هم از همان آهنکرزاده - البته - در نبردی نیابتی متحمل شکست شدید و امام خامنه ای هم تاکید کردند که در اختلافات جنابعالی و دکتر احمدی نژاد ، نظر دکتر احمدی نژاد به نظر رهبری نزدیکتر است، کینه هایتان به اوج رسید.
کینه جنابعالی از این آهنگرزاده ایرانی که همه طرح ها و برنامه های تان برای مهندسی آینده نظام ازجمله واتیکانیزاسیون نهاد ولایت فقیه ، به حاشیه راندن توده ها ، حاکمیت سرمایه داری با قرائت نئولیبرالیستی و نهایتا ادغام جمهوری اسلامی در نظم جهانی سلطه را نقش برآب کرد، و شبکه سازی اشرافیت بروکراتیک را نیز برهم زد، به خوبی قابل درک است و مردم هم خوب میفهمند که دعوا بر سر چیست و کیست!
حضرت آیت الله!
در روند کینه ورزی هایتان علیه این آهنگرزاده، علاوه بر اقدامات میدانی و بسیج نیروهای سیاسی، کار را به جایی رسانده اید که افکار عمومی کشور مصداق اصلی هشدار اخیر امام خامنه ای در باب تحریف امام خمینی(ره) و موروثی شدن نظام اسلامی را در گفتار و رفتار شما می یابد.
حضرت آیت الله!
شما یک سال است که قدم به «نهمین» دهه زندگی تان گذاشته اید. بسیاری از هم سن و سالان جنابعالی اینک روی در نقاب خاک کشیده اند . براستی تا کی قرار است هر وقت سخنی از جنابعالی میشنویم احساس جاودانگی و بوی «قدرت» از آن استشمام شود؟ مردم ایران که از سال 72 به بعد، بارها و بارها به جنابعالی «نه» گفته اند چه گناهی کرده اند که باید یک روز درمیان اعصابشان با سخنان غیربهداشتی جنابعالی آزرده شود. بعنوان کوچکترین آحاد این ملت به جنابعالی توصیه میکنم در این ایام مبارک رمضان کمی هم به مرک و آخرت بیاندیشید که در نهمین دهه زندگی تان از هر زمان به شما نزدیک تر است و این راه ابدی نه با فحاشی به خادمان مردم که تنها با حلالیت طلبی از آنان و جبران مظالمی که در حق ملت ایران روا داشته اید هموار خواهد شد.
والعاقبة للمتقین
عبدالرضا داوری
تهران- اول تیر 94








      

صادق خرازی و ندا فاتحه اصلاحات را خوانده اند
.....................................................................................................
سیاست ورزی صادق خرازی و ندایش را باید اعلام مرگ اصلاحات دانست.
صادق خرازی اخیرا درسخنرانی های خود 2 تکته گفته که نشان میدهد از ازدواج موقت اصلاحات و اعتدال ، فرزند ناقص الخلقه ای متولد شده است:
نکته اول: صادق خرازی معتقد است که برای حذف رقیب میتوان «خون ریزی » کرد و «خشونت » ورزید.
نکته دوم: صادق خرازی اعلام کرده که می داند رقیبش در «خلوت » علیه انقلاب سخن گفته و می گوید. (اعتراف به دسترسی داشتن به سیستم شنود امنیتی )
صادق خرازی در این سخنان دو ستون اصلی اصلاح طلبی را ویران میکند:
اولا با اعتقاد به خون ریزی در میدان سیاست و تجویز خشونت ، شعار «زنده باد مخالف من » و حق حیات مخالفانش را به سقف کوبیده است.
ثانیا با اتکاء به ابزارهای امنیتی علیه رقیب خود، موضوع رقابت بر سر صندوق رای و اصیل بودن مردم به عنوان داور نهایی را کنار نهاده و برخورد امنیتی را جایگزین رقابت سیاسی کرده است.
اصلاح طلبان که عمری به آیت الله جنتی و رد ِّصلاحیتهای شورای نگهبان اعتراض میکردند اکنون به جایی رسیده اند که رقبای خود را را به خون ریزی ، حذف فیزیکی و شنود امنیتی تهدید میکنند!
الفاتحه
عبدالرضا داوری

.....................................................................................................

یکتا می تواند وجه اجرایی و تکنوکراسی پایداری را تکمیل کند
.......................................................................................................

در بخشی از افکار عمومی این نگاه به پایداری است پایداری به اعتقاد من در بدنه متدین و حزب الهی جامعه جایگاه خوبی دارد آن بخش اصلاح طلبان و جریان آقای هاشمی پایداری ها را تندرو می خوانند.حتی در جریان اصولگرایان کسی مثل آقای باهنر اعلام کرد که پایداری اصلا تندرو نیست. نگاه اصلاح طلبان هم طبیعی است بالاخره هرکسی خود را معیار همه خوبی ها می داند و رقبای خودش را به تندروی محکوم می کند.به نظر من جبهه یکتا می تواند وجه اجرایی و تکنوکراسی پایداری را تکمیل کند. جریان پایداری بیشتر یک جریان گفتمانی بود تا یک جریان مدیریتی و اجرایی.جز تعداد معدود از وزرای دولت دهم، غالبا چهره هایی که دور هم جمع شدند و جبهه پایداری را تشکیل دادند کسانی هستند که سبقه پارلمانی، رسانه ای و سیاسی دارند اما جبهه یکتا مدیران اجرایی دولت قبل هستند و حداقل 8 سال سابقه مدیریت ارشد در سطح دولت را داشتند و این می تواند کمک کند که جریان یکتا در عین حال که به لحاظ گفتمانی فاصله چندانی با جبهه پایداری ندارد وجه تکنوکراسی پایداری را تقویت کند.به عبارت دیگر یکتا عامل بسط گفتمان پایداری در سطح جامعه می شود و می تواند یک نوع گسترش نفوذ گفتمان پایداری را در سطح عموم جامعه موجب شود.پایداری تا الان عمدتا در حلقه های گفتمانی حزب الهی ها مطرح بوده و خیلی نتوانسته در بین توده ها جاگیر شود، یکتا اگر پیوند گفتمانی با پایداری برقرار کند و یک شیفت رفتاری به پایداری بدهد و وجه تکنوکراسی پایداری را تقویت کند به نظرم امکان بسط گفتمان جریان پایداری را در سطح توده ها دارد.

عبدالرضا داوری

.....................................................................................................

 

 

 








      

سوال آزمون تاریخ سال سوم دبیرستان سال تحصیلی 46-1445
لطفا کزینه صحیح را مشخص کنید:
در دهمین دولت جمهوری اسلامی حقوق وزرا 5 میلیون تومان تعیین شده بود.
در یازدهمین دولت جمهوری اسلامی حقوق وزرا 25 میلیون تومان تعیین شده بود.
در همان ایام یکی از مدیران ارشد دولتی به اتهام اختلاس 25 میلیون تومانی بازداشت می شود.وی عضو کدام دولت بوده است؟

الف-دولت دهم

ب-دولت یازدهم

ج-دولت دوازدهم

د- کزینه الف و ج

عبدالرضا داوری

-----------------------------------------------------------------------------------

اتهام حمید بقایی اعلام شد: 7600 دلار اختلاس!
............................................................................................
وکیل مهندس حمید بقایی اعلام کرده وی به دلیل تسویه حساب وام 25 میلیونی خود از محل پاداش مدیران ارشد
دولت دهم، مورد اتهام اختلاس قرار گرفته و بازداشت شده است.
لذا با احتساب قیمت حدود 3300 تومانی دلار، مجموع اتهام اختلاس مطرح شده علیه مهندس بقایی 7600 دلار است.

http://fararu.com/fa/print/237383
-----------------------------------------------------------------------------------

محاسبه تاریخ انتقال مهدی هاشمی رفسنجانی به زندان اوین
.............................................................................................
1- حکم قطعی محکومیت محمدرضا رحیمی 8 بهمن 93 ابلاغ شد.
2- محمدرضا رحیمی،علیرغم درخواست اعاده دادرسی، 19 روز بعد یعنی در تاریخ 27 بهمن 93 برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد.
3-حکم قطعی محکومیت مهدی هاشمی رفسنجانی 21 خرداد 94 ابلاغ شد.
4- بر اساس معیار 19 روزه اجرای حکم درباره محمدرضا رحیمی، قاعدتا مهدی هاشمی رفسنجانی حداکثر تا 9تیر 94 برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل خواهد شد.
5- ضرب العجل انتقال مهدی هاشمی رفسنجانی به اوین با ضرب العجل مذاکرات هسته ای در 10 تیر 94 فقط یک روز فاصله دارد.

 

-----------------------------------------------------------------------------------

 








      

نامه سرگشاده
.......................................................................................................
بسمه تعالی
جناب آقای محمد صادق خرازی دامت اشرافیته
شنیده ام در جایی گفته اید که «احمدی نژادیسم» انحراف است و برای حذف این انحراف حاضر هستید خون پاک و اشرافی و جلیل القدرتان را اهدا کنید!اینکه خون محمد صادق خرازی رنگین تر از خون سایر آحاد ملت است و این خون شریف از معاونت عموجان کمال در زمان جنگ با صدام تا نیویورک و فرانسه در رگ های اشرافیش ذخیره شده تا امروز برای حذف احمدی نژادیسم صرف شود، اصلا جای تعجب نیست چرا که محمد صادق خرازی یکی از مهمترین نمادهای شبکه اشرافیت بروکراتیک جلیل القدر برآمده در 37 سال اخیر است و قرار نیست خون شریف و جلیل القدرش که صدها هزار دلار هم برای حفظ آن در بیمارستانهای اروپایی و امریکایی هزینه شده، صرف نبرد با امریکا و صهیونیسم شود و اتفاقا از آنجاکه به حاشیه راندن شبکه اشرافیت بروکراتیک ، همواره یکی از مهم ترین استراتژی های احمدی نژادیسم بوده و خواهد بود ، اگر محمد صادق خرازی که به لطف عموجان کمال در 22 سالگی عضو شورای عالی پدافند ملی شده‌ و در 24 سالگی مشاور وزیر ارشاد و همه کاره خبرگزاری ایرنا بوده و در26 سالگی به سفارت ایران در سازمان ملل متحد منصوب شده‌است و البته بدلیل اتکاء به استوانه مقتدر دهه 60، هنگام انتصاب به سفیری ایران در سازمان ملل متحد فاقد تحصیلات دانشگاهی و سابقه دیپلماتیک هم ‌بوده ، مبارزه با احمدی نژادیسم را تا سرحد خون ریزی دنبال نکند ،جای تعجب خواهد بود.جناب آقای محمدصادق خرازیاحمدی نژادیسم یعنی مبارزه با شبکه ای که یک جوان 26 ساله فاقد تحصیلات دانشگاهی و حتی فاقد یک روز سابقه کاری در وزارت خارجه و امور دیپلماتیک، را فقط بدلیل عضویت در خاندانی مقتدر و صاحب نفوذ، بعنوان سفیر ایران در سازمان ملل ، روانه نیویورک میکند.احمدی نژادیسم یعنی مبارزه با جریانی که مشارکت سیاسی فراگیر توده ها را برنمی تابد و ندای آن را در حصارهای تنگ احزاب بدلی برساخته محافل قدرت و حلقه های امنیتی مصادره میکند.احمدی نژادیسم کابوس اصحاب زر و زور و تزویر است. احمدی نژادیسم کابوس اصحاب سقیفه است ، احمدی نژادیسم احیاگر جریان پویای توحید و عدالت در این مقطع حساس تاریخی است و سرآخر آنکه احمدی نژادیسم مقاوم ترین جریان اجتماعی در برابر انحراف و تحریف خط امام و انقلاب است و بر همین اساس توده های ایرانی نگرانی اعضای برجسته شبکه اشرافیت بروکراتیک ازاحمدی نژادیسم را درک میکند اما زینهار که احمدی نژادی ها را از خون و نبرد نترسانید چه آنها اهالی میدان جهاد و شهادتند؛رزمنده و در صف جهادیم هنوزنابودگر ظلم و فسادیم هنوزسوگند به روح قدسی روح الله ما یاور احمدی نژادیم هنوزوالسلام علی من التبع الهدی

عبدالرضا داوری
تهران- 28 خرداد 94








      
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >