سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش

پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :35
  • بازدید دیروز :11
  • کل بازدید :509791
  • تعداد کل یاد داشت ها : 577
  • آخرین بازدید : 04/1/28    ساعت : 8:3 ع

بازبینی کپسولی «ماجرای مهدی»
ـ در ابتدای دهه 80 و در جریان پرونده «کرسنت پترولیوم» و انعقاد قرارداد نفتی بین وزارت نفت ایران با کمپانی استات اویل نروژ و توتال فرانسه در زمان وزارت بیژن نامدار زنگنه، شرکت نفتی کرسنت پترولیوم، مبالغ گزافی رشوه به برخی طرف‌های ایرانی پرداخت کرد که بعدها منجر به محکومیت این شرکت در دادگاه بین المللی لاهه شد.
ـ محمود احمدی نژاد در سال‌های آغاز ریاست جمهوری اش، اجرای قرارداد کرسنت را بعد از کشف فساد مالی مزبور متوقف و دستور پی گیری فساد روی داده در خلال عقد قرارداد مزبور را داد.
ـ چهارشنبه 13 خرداد 88 محمود احمدی نژاد در مناظره با میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری 88 خطاب به موسوی پرسید:
پسرهای آقای هاشمی چه ‌کار می‌کنند در کشور؟ ... بی قانونی اینهاست جناب آقای موسوی. استات اویل بی‌قانونی است که طرف می آید اینجا محاکمه می‌شود و محکوم می‌شود از زندان فراری داده می‌شود و می‌رود خارج و تهش پسر آقای هاشمی است.
ـ پنجشنبه 14 خرداد 88 هاشمی رفسنجانی در واکنش به احمدی نژاد ذیل نامه بدون سلام و والسلام به رهبری می گوید:
در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌‌های فراوانی وجود داشته از جمله اتهامات به فرزندان من .... اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آلودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گویی های مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّف‌های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند ... چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟ .... از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید.
ـ جمعه 29 خرداد 88 آیت الله خامنه ای در خطبه نماز جمعه:
بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقای هاشمی رفسنجانی، از آقای ناطق نوری من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسی متهم به فساد مالی نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائی دارد، بایستی در مجاری قانونی خودش اثبات بشود .... اگر چیزی اثبات بشود، فرقی بین آحاد جامعه نیست.
ـ و بالاخره بعد از همه فتنه گری های آقازاده در 88 بمنظور زدن به زیر میز انتخابات و فرار از پنجه عدالت و بعد از بازگشت از انگلستان بمنظور رئیس جمهور کردن تضمینی «بابا» و قطعاً بستن پرونده «پسر رئیس جمهور» (اینجا ـ http://on.fb.me/1cTPIvy) و بعد از موفقیت در ترغیب غرب به تحریم های فلج کننده بمنظور انتقام و به زانو در آوردن «اونی» که نظرات محمود بهش نزدیک تره(!) و بعد از پنبه شدن همه این بافته ها توسط یک پیرمرد کمر خمیده در شورای نگهبان از طریق «رد صلاحیت بابا» نهایتاً در خرداد 94 و در جریان نزدیک به سه ماه بازداشت و بازجویی، و هزاران ساعت تحقیقات قضایی و پس از تایید حکم دادگاه اولیه از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران «مهدی هاشمی» به اختلاس و دریافت رشوه بر اساس اعمال نفوذ او در انعقاد قراردادهای خارجی محکوم شد.
ـ موخره خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی:
اکنون اگر به عدلیه نظامی که خود یکی از بانیان آن بوده اید واثقید، از اینجا به بعد باید مشکل خود را با همسرتان مرتفع کنید که صریحا در مصاحبه با سی ‌و یکمین شماره ماهنامه «مدیریت ارتباطات» در پاسخ به این پرسش که «در مورد تربیت و اسم گذاشتن فرزندان با ایشان هم (هاشمی رفسنجانی) مشورت میکردید؟» با صراحت فرمودند:
«خیر ـ تربیت بچه‌ها همه با من بوده، ایشان که اصلاً نبودند»
پاسخی که ظاهرا موید آنست «حاج خانم» در تربیت محوله چندان خوب عمل نکرده اند!
...








      

چهارشنبه، 13 خرداد 1394/ 3 ژوئن 2015، ساعت 2:48 صبح

 

لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در مصاحبه با بلومبرگ گفت: شورای امنیت سازمان ملل باید خریداران نفت از داعش را شناسایی کند و تحت پیگرد قرار دهد.

شناخت کانون‌ها و کمپانی‌هایی که در قاچاق نفت سوریه و عراق نقش دارند دشوار نیست. پیش‌تر به قاچاق نفت کردستان عراق اشاره کردیم با ارجاع به مقاله کریستوفر هلمن در وبسایت مجله فوربس. مقاله فوق نقش کمپانی جنل انرژی را در خرید غیرقانونی نفت از دولت محلی کردستان عراق نشان می‌دهد برغم اعتراض دولت عراق که این معاملات غیرقانونی است.

جنل انرژی را میلیاردر ترکیه ای بنام محمدامین قره محمد [محمت امین قره محمت] در ترکیه تأسیس کرد. یکی از مالکین اصلی جنل انرژی آقای ناتانیل روچیلد، پسر لرد یعقوب [جیکوب] روچیلد و نوه لرد ویکتور روچیلد بریتانیا، است. کار جنل انرژی خرید نفت از اقلیم کردستان عراق است و از این طریق سود سرشار می‌برد.

رئیس کمپانی جنل انرژی تونی هایوارد است که قبلاً رئیس بریتیش پترولیوم بود و اکنون هم رئیس کمپانی جنل انرژی است و هم یکی از گردانندگان اصلی کمپانی گلنکور. کمپانی گلنکور را، که به فعالیت‌های غیرقانونی شهره است، مارک ریچ، میلیاردر بدنام، در سال 1974 تأسیس کرد. مارک ریچ کارش به دادگاه کشید و، به جرم عدم پرداخت مالیات و معاملات غیرقانونی با ایران، محکوم شد ولی در سال 2001 بیل کلینتون، رئیس‌جمهور، او را عفو کرد. بنوشته کریستوفر هلمن، جنل انرژی با بانک معروف و بدنام گلدمن ساکس پیوند مالی نزدیک دارد.

این همان شبکه مافیایی شناخته شده‌ای است که سال‌هاست از آن سخن می‌گوئیم. و همینان در ظهور و گسترش خارق‌العاده داعش نقش فعال داشته و دارند. علل توسعه شگرف داعش را طی کمتر از یک سال اخیر (از سقوط موصل در 20 خرداد 1393/ 10 ژوئن 2014) در آسمان‌ها جستجو نکنیم.

عبدالله شهبازی








      

خورشید فردا مال ماست
....................................................................................................
با اینکه اخیرا برخوردهای قضایی حرف رایج فضای سیاسی کشور شده، اما باید تأکید کرد که مذاکرات هسته ای نقطه تعیین کننده آرایش سیاسی ماههای آینده خواهد بود. تحولات اخیر منبعث از همان نقشه مهندسی انتخابات 92 است که هنوز علی رغم بی نتیجه بودن ، این جهت گیری که مقابله همزمان با احمدی نژاد و برخورد شکلی با هاشمی است، ادامه دارد. اما روشن است که این تدبیر از الان شکست خورده است و طراحان این سناریو متوجه نیستند که گزینه توافق هسته ای از سوی دولت روحانی قابل معامله با هیچ توافق سیاسی داخلی نخواهد بود. صحنه ها عمیق تر از این قبیل گمانه زنیهای رسانه ای است و خیلی دور نمی بینم که تجلی پیوند دوباره مالک اشتر با علی را ببینیم و با حماسه ای جدید به مقابله با تجدیدنظرطلبان برخیزیم .

عبدالرضا داوری








      


.................................................................................................
این روزها با عنوان شدن اسم حمیدرضا بقایی و وجود شبهه هایی در میان توده های مردم که چرا افرادی که اتهام های امنیتی و ارتشاء و چندین حکم دیگر برایشان صادر شده حتی اسمی از انها در فضای رسانه ای خارجی نیست اگر هم باشد به سختی می توان پیدا کرد و اگر هم پیدا شود مشخص نیست که مهدی هاشمی کیست و وابسته به چه شخصی است؟! اما اسم دکتر احمدی نژاد مشخصا در رسانه های بیگانه به چشم می خورد تا بقایی.
در تحلیل باید مرحبا گفت به جریان اصولگرایی که ندانسته در زمین دشمنان این انقلاب به خوبی و متاسفانه نقش خود را بازی کردند و با اتهام زنی به حمیدرضا بقایی ،رئیس جمهور مردمی دکتر احمدی نژاد را در سیستم رسانه ای هولناک ضد اسلامی به میز محاکمه کشانده اند.
البته نکته ی قابل تامل دیگر انست که با مشاهده ی روزنامه های داخلی متوجه این اتفاق نامیمون و تلخ می شویم که دوستان داخلی در جریان سیگنال دهی خاندان اشرافیت بروکراتیک که این روزها خود مجرم اصلی کرسنت هستند عمل کرده و متاسفانه این پازل دشمنان خارجی را به خوبی پر کرده اند.

چند نمونه خبرگزاری های خارجی که فقط اسم دکتر احمدی نژاد را در تیتر یک کار کرده اند.

اکونومیک تایمز
http://economictimes.indiatimes.com/…/articles…/47589268.cms

رویترز
http://www.reuters.com/…/us-iran-politics-corruption-idUSKB…

بیزینس استاندارد
http://www.business-standard.com/…/iranian-government-arres…

جوریست
http://jurist.org/…/06/iran-authorities-arrest-former-vp.php

خبرخوان یاهو
http://news.yahoo.com/iran-arrests-former-vice-president-un…

المانیتور
http://www.al-monitor.com/…/iran-ahmadinejad-vp-arrested-ha…#

با نگاهی عمیق متوجه می شویم که دشمنان اصلی انقلاب، دشمن خود دکتر احمدی نژاد که دارای روحیه ی انقلابی، متعهد به آرمان های امام خمینی، پیروی از امام خامنه ای، محبوبیت و اقبلال توده های مردم انقلابی است را می زند نه دوستان خود را. انها چنان در خبرهای خود روحیه ی غوغاسالاری و هیاهو را به پا کرده اند که دیگر غیر از احمدی نژاد اسمی از کسی به چشم نمی خورد.

مهدی چادگانی پور
ادیت نهایی؛ عبدالرضا داوری








      

باز هم دستکاری در آمار
............................
آقای اکبر کمیجانی،قائم مقام بانک مرکزی، برای اینکه بتواند رشد نقدینگی سال 93 را 22 درصد اعلام کند رشد نقدینگی سال 92 را 38،8 اعلام کرد!
به پاور پوینت سخنرانی ایشان درسایت پژوهشکده پولی مراجعه کنید








      

بزرگترین فاجعه مالی در تاریخ اقتصاد ایران، سقوط 50 میلیارد دلاری ارزش بازار سرمایه در 22 ماه دولت تدبیر و امید است.
ضربه مستقیم این فاجعه متوجه دو میلیون خانواده طبقه متوسط ایرانی شد که در بورس سرمایه گذاری کرده بودند و در این 22 ماه بطور متوسط از جیب هرکدام از این خانواده ها ، حدود 8300 دلار معادل 28 میلیون تومان برداشته شد.

عبدالرضا داوری








      

مروری اجمالی بر واکنش جریان اصلاح طلب به بازداشت غلامحسین کرباسچی در 15 فروردین1377

*************************************************

آیت الله طاهری اصفهانی: بازداشت آقای کرباسچی نه به دلیل اختلاس ، نه به دلیل ارتشاء و نه بخاطر سوء مدیریت است. بازداشت آقای کرباسچی از جمله «تبعات » حماسه دوم خرداد است.

فائزه هاشمی:آفای کرباسچی، بازداشت شده چون حضور کارگزاران در انتخابات و پیروزی دوم خرداد برای عده ای ناگوار بوده است. منبع: روزنامه همشهری، 17 فروردین 77، ص 2

...............................

بهزاد نبوی:بازداشت شهردارتهران برای جبران شکست جناح اقتدارگرا در انتخابات دوم خرداد ، برنامه ریزی شد. منبع: روزنامه همشهری،22 فروردین 77، ص 10

..............................

اطلاعیه حزب کارگزاران سازندگی:آقای غلامحسین کرباسچی، شهردار فداکار،دلسوز و توانای تهران ، کسی است که دیناری از بیت المال به زندگی شخصی وی راه نیافته است.

حسین مرعشی: دامان آقای کرباسچی که فردی «وارسته » و متعلق به بیوت شریف روحانیت می باشد، از اتهاماتی نظیر اختلاس «پاک » است و سابقه خدمت ایشان برای جامعه روشن است. منبع: روزنامه همشهری،16 فروردین 77، ص 2

.............................

سرانجام 11 روز بعد از بازداشت شهردار وقت تهران ، نامه سیدمحمد خاتمی به رهبر انقلاب موجب صدور دستوری از سوی ایشان خطاب به رییس قوه قضائیه و آزادی موقت غلامحسین کرباسچی میشود. البته بعد از برگزاری جلسات علنی محاکمه طی 70 روز بعداز آزادی کرباسچی ، وی در تاریخ 5 تیرماه 77 به زندان جریمه نقدی و انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.

عبدالرضا داوری








      

وحید یامین پوردر اینستاگرام نوشت:  امروز مذاکرات جلسه علنی مجلس را از رادیوی ماشینم گوش می کردم. وزیر با دستپاچگی عذرخواهی کرد و بعد با زرنگی به ارائه ی گزارش های بی ربط پرداخت. نمایندگان و همه مردم منتظر بودند تا بعد از دوماه وعده ی افشای پول های کثیف، اطلاعات دقیق تری دریافت کنند اما جز معذرت خواهی وزیر اصولگرای دولت تدبیر و امید و حواله کردن ماجرا به اشتباه و خیانت چند خبرنگار و روزنامه چیز جدیدی نشنیدند! دو ماه "بگم بگم" و اتهام به سیستم انتخاباتی کشور و شارلاتانیسم مطبوعاتی برخی رسانه های حامی دولت با یک عذرخواهی فیصله پیدا کرد. اختلال در امنیت روانی جامعه چه می شود؟ انبوه تهمتها و تحلیلهای رسانه های بیگانه به بهانه ی این اتهام علیه نظام چه می شود؟ شایعه های منتشر شده چه می شود؟
امروز پس از جلسه مجلس فرماندهان نیروی انتظامی با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند. ایشان با لحنی کم سابقه درباره اهمیت "امنیت روانی" جامعه سخن گفتند. تا آنجا که جولان دادن برخی جوانان مغرور ثروت با ماشین های مدل بالا را مصداق اختلال در امنیت روانی دانستند. آیا این اقدام وزیر محترم کشور که در جایگاه فرماندهی نیروی انتظامی است مصداق لطمه به امنیت روانی و تشویش اذهان عمومی نیست؟
آیا این ماجرا نقطه آغاز فعالیت گروه های فشار برای ایجاد اغتشاش و تشویش در ماه های منتهی به انتخابات است؟ آیا این ماجرا فرار به جلوی برخی حامیان دولت برای سرپوش گذاشتن بر منابع مالی کاندیداهای دولتی است؟ و...








      

پارسا فارسی در صفحه گوگل پلاس خود نوشت:

_ 125 سال پیش، آذر 1269 میزرا علی اصغر خان امین السطلان قراردادی با بوتسف سفیر روسیه در تهران امضا کرد که به موجب این قرار داد ایران تا 10 سال اجازه ی تاسیس راه آهن ندارد

_ پس از پایان دوره 10 ساله، درسال 1279 این قرار داد  10 سال دیگر در برابر وام 60 میلیون فرانکی روسیه تمدید شد

_ پس از پایان 10 سال دوم نیز به مدت 17 سال از تاسیس راه آهن در ایران جلوگیری شد

_ به این اضافه کنید 2 دوره تعلیق داوطلبانه 4 و 5 ساله به حکم شفاهی ناصر الدین شاه

_ و ایران 46 سال از ساخت راه آهن محروم شد

_ در حالی که در آن زمان همه ی اروپا و آمریکا و مستعمراتشان در حال ساخت راه آهن بودند

_ و ایران به واسطه ی این محرومیت نزدیک به نیم قرن از صنعت جاده سازی ، پل سازی ، تونل سازی ، موتور بخار (تکنولوژی روز آن زمان)، کارخانه های سیمان ، ذوب آهن ، نورد آهن ،کاربری علوم مهندسی مکانیک و مهندسی عمران (بیشترین کاربرد وقت در حمل و نقل)محروم شد?.

 

 








      

نقد تفاهم هسته‌ای در گفتگوی رجانیوز با رئیس سابق انرژی اتمی/پایانی

روحانی، ظریف وتیمش پذیرفته‌اند مجرم‌اند/اینجا آزمایشگاه یک طایفه خاص نیست تادیدگاه‌هایش را درعرصه بین‌الملل آزمایش کند/دعا نمی‌کنم روحانی به جهنم برود،ولی ایشان به ما گفت برویدجهنم!به چنین آدمی چه بگوییم؟

 

آقای ظریف باید می‌گفت تضمین بدهید اورانیوم 56 درصد را به ما می‌دهید. از آقای دکتر روحانی باید پرسید، چه دشمنی وزارت خارجه یا سایر افراد با مؤسسه پژوهش‌های راهبردی بامداد داشتند؟ از زمانی که دولت جدید آمده است و آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی شده‌اند تمام این پروژه‌ها خوابیده است. متأسفانه اینها مسیر را منحرف کردند. چرا آقای صالحی می‌خواهد برود زیر زمین فردو تحقیق کند؟ مگر دانشگاه صنعتی اصفهان یا امیرکبیر ما جا کم دارد یا استاد و آدم متفکر ندارد؟ اینها چه خوش‌خدمتی‌هایی است که دارند در این زمینه به غرب می‌کنند؟ آقای صالحی کاملاً در جهت اهداف خارجی‌ها صحبت می‌کند. نمی‌ارزد یک سفر و چند ملاقات با آقای مونیز کردن باعث شود آدم این‌قدر این طرفی بیفتد و تمام دستاوردهای ارزشمند متخصصان و دانشمندان کشورمان را این‌جوری بر باد بدهد. تعطیلی غنی‌سازی و شعارهایی که فردو به مرکز تحقیقات پیشرفته فیزیک، هسته‌ای و ایزوتوپ‌های پایدار تبدیل شود، عوام‌فریبی است.

در فاصله‌ای که رآکتورمان خوابیده بود، یک شرکت خارجی قدری رادیودارو به ما می‌داد تا به بیماران بیمارستان برسانیم. تا متوجه شد نمی‌توانیم خودمان تولید کنیم، قیمتش را پنج برابر قیمت بازارهای جهانی کرد.


اگر دوستان وزارت خارجه به‌جای اینکه فقط در تلویزیون ظاهر می‌شدند و مصاحبه می‌کردند، یک مقدار کار می‌کردند و نمایندگی‌های خارج از کشور را به کار می‌انداختند و در حوزه دیپلماسی به رفع تحریم‌ها کمک می‌کردند، حتماً می‌توانستیم شریک‌هایی در معادن خارجی اورانیوم داشته باشیم، کارخانه کیک زرد را آنجا بزنیم و کیک زرد را بیاوریم و در کارخانه‌هایمان فرآوری کنیم و سوخت هسته‌ای را در دنیا بفروشیم، مثل کشورهایی که از ما نفت خام می‌خرند و گازوئیل، بنزین هواپیما و نفت سفید تولید می‌کنند و به ما می‌فروشند، در باره اورانیوم برنامه داشتیم، در این جهت حرکت کنیم که در معادن دیگران شریک شویم.


قصد دعوا نداشتیم یا تعبیری که آقای ظریف به کار برد که آنها لجبازی می‌کردند، ما هم لجبازی می‌کردیم. بعید است فردی که دکترای بین‌الملل است این‌جوری به موضوع نگاه کند. چرا لجبازی؟ این‌طور نبود که زیاد کردن سانتریفیوژهایمان لجبازی باشد.


متأسفانه آقای دکتر صالحی این روزها در این باره صحبت می‌کنند که راندمان این سانتریفیوژها پایین است، اقتصادی نبود و به درد نمی‌خورد و باید نسل دیگری می‌آوردیم. ایشان کاملاً در جهت اهداف خارجی‌ها صحبت می‌کند. نمی‌ارزد یک سفر و چند ملاقات با آقای مونیز کردن باعث شود آدم این‌قدر این طرفی بیفتد و تمام دستاوردهای ارزشمند متخصصان و دانشمندان کشورمان را این‌جوری بر باد بدهد.


این نکاتی بود که درباره ازدیاد سانتریفیوژها تا حد 18 هزار تا وجود داشت و اینکه چرا راه نمی‌اندازیم. در رسانه‌تان به این موضوع بپردازید که چرا راه نینداختید؟ آیا با آقای جلیلی در مذاکره هماهنگ بود یا نه؟ حتماً بوده است.


نحوه مدیریت این توافق‌ها و مذاکرات در جامعه ما غلط بوده است، چون افرادی که می‌خواهند شتاب‌زده کار کنند و ضعفشان را در اداره کشور و جاهای دیگر به حوزه‌های علمی و تخصصی منتقل کنند، مطمئناً در مدیریت موضوع دچار اشکال می‌شوند، چون در مدیریت کشور دچار ضعف‌اند.


اینها که می‌روند این قول‌ها را می‌دهند و این امضاها را می‌کنند، اصلاً دو سال دیگر سر کار هستند؟ پیش‌بینی نمی‌کنم سال 96 بتوانند دولت را در دست داشته باشند. دولت بعدی چگونه بیاید اینها را جواب بدهد؟ چه جوری جواب مردم را بدهد؟ فرض کنیم از 1396 تا 1400 هم باشند. بعدش چه؟ در نهایت اینها کنار می‌روند. تا بخواهد راه بیفتد، دو دولت هشت ساله ما عوض شده‌اند و در واقع چهار دولت رفته‌اند. این وسط یقه چه کسی را بگیریم؟ آن موقع اصلاً کسانی که رفتند این تعهدات را دادند زنده هستند که بخواهیم یقه‌شان را بگیریم؟ فرضاً زنده هم باشند. چه کارشان می‌توانیم بکنیم؟ باید یک مقدار ترمز بگیرند و ضعفشان را از فناوری برتر و این دستاوردها بیرون ببرند و به چیزهای دیگر بپردازند. بگذارند یک خرد جمعی بیاید، بنشینند و روی این قضیه کار کارشناسی کنند. دنیا مجبور است ما را بپذیرد که فقط آژانس بیاید و نظارت کند.


تعطیلی غنی‌سازی و شعارهایی که فردو به مرکز تحقیقات پیشرفته فیزیک، هسته‌ای و ایزوتوپ‌های پایدار تبدیل شود، عوام‌فریبی است. مگر کودنیم که امریکایی‌ها این‌جوری مسخره‌مان کنند؟ چه تحقیقات پیشرفته‌ای در بیابان قم زیر زمین می‌خواهیم انجام بدهیم که در دانشگاه صنعتی شریف، تهران و امیرکبیر نمی‌توانیم انجام بدهیم؟ باید از آقای دکتر صالحی بپرسید قراردادی را که با دانشگاه امیرکبیر بسته بودم که دانشگاه صنعتی امیرکبیر بعد از 20 سال تبدیل به دانشگاه محوری پشتیبان صنعت هسته‌ای شود، این دانشجوها را به دانشگاه امیرکبیر فرستاده بودیم که کار، درس و مدرکشان آنجا باشد، چه شد؟ اینها چه کارهایی است که ایشان در سازمان انرژی اتمی انجام می‌دهد؟ رسانه‌ها باید بروند و از اینها مطالبه کنید.


چرا آقای صالحی به این قضیه نپرداخته است و می‌خواهد برود زیر زمین فردو تحقیق کند؟ مگر دانشگاه صنعتی اصفهان یا امیرکبیر ما جا کم دارد یا استاد و آدم متفکر ندارد؟ اینها چه خوش‌خدمتی‌هایی است که دارند در این زمینه به غرب می‌کنند؟


از زمانی که دولت جدید آمده است و آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی شده‌اند تمام این پروژه‌ها خوابیده است. متأسفانه اینها مسیر را منحرف کردند.


نباید معادن کهنوج را می‌دادیم برود، نباید خام‌فروشی کنیم یا با ارمنستان یا جای دیگر شریک شویم. خیلی به معدنی‌های کشور اصرار کردیم که بخشی از معادن تیتانیوم کشور را به انرژی اتمی بسپارد تا تیتانیومش را جدا و از خام‌فروشی جلوگیری کند. عده‌ای در این زمینه مقاومت می‌کنند. استعدادهایی که در انرژی اتمی وجود داشت می‌توانست در خدمت صنایع نفتی در بیاید. متأسفانه دولت جدید با شروع کارش بلافاصله شرکتی را که تأسیس کرده بودیم تا پتانسیل فنی مهندسی و علمی در انرژی اتمی را بعد از اینکه کارخانه‌ها به بهره‌برداری می‌رسند، به خدمت بگیرد و در جهت رفع تحریم‌های نفتی و ساخت اجزای نفتی به کار ببندد، تعطیل کرد. مثل اینکه عناد خاصی با آن برنامه‌ها داشتند. از آنها بپرسید چرا شرکتی را که در انرژی اتمی تأسیس شده بود و داشتیم 2/1 میلیارد دلار قرارداد با وزارت نفت می‌بستیم تا روی تقویت فشار چاه‌های پارس جنوبی برایشان کار کنیم، تعطیل کردید؟ این کاری بود که متخصصان ما در حوزه آب سنگین و چرخه سوخت از ظرفیت‌های آزادشان می‌توانستند استفاده کنند. همه اینها را تعطیل کردند. از آقای دکتر روحانی باید پرسید، چه دشمنی وزارت خارجه یا سایر افراد با مؤسسه پژوهش‌های راهبردی بامداد داشتند؟


در بدو ورود آقای صالحی اینها را برایشان نمایش دادند و ایشان را در جریان گذاشتند، ولی بلافاصله آن را تعطیل کرد. چرا؟ چون خودش در وزارت خارجه به فکرش نمی‌رسید این کار را بکند. اصلاً این ظرفیت در وزارت خارجه ما موجود نبود و نیست که روی این مسائل راهبردی کار کند.


اینجا که امکان آزمایش برای یک فرد یا یک طایفه خاص نیست تا یک سری دیدگاه‌هایشان را در عرصه بین‌الملل آزمایش کنند و نباید چنین زمینه‌ای را ایجاد کنیم. این فرصت آزمایشگاه و آزمایشگاه تست نظریه نیست. باید به اجماعی در کشور برسیم.


به نظر من آقای ظریف باید می‌گفت تضمین بدهید اورانیوم 56 درصد را به ما می‌دهید. البته می‌توانیم تولید کنیم. 20 درصدش را تولید کرده‌ایم، 56 درصد و بالاترش را هم می‌توانیم تولید کنیم. به شما که خودتان را جامعه جهانی می‌دانید، می‌گوییم به ما 56 درصد را بدهید. وقتی با این ایده برود و مذاکره کند مسئله فرق می‌کند. برای اینکه اطمینان حاصل کنید به ما نوشته بدهید که هر وقت 56 درصد برای پیشرانه‌های دریایی خواستیم، آن را در اختیار ما بگذارید. ما تولید نمی‌کنیم. این یعنی ما به سمت تولید اورانیوم برای سلاح نخواهیم رفت. آژانس هم که تعداد سانتریفیوژهایمان را کنترل می‌کند، ما هم جای مخفی نمی‌توانیم داشته باشیم.


آقای ظریف و تیمش، به‌خصوص آقای روحانی ـ که شاید تراوشات ذهنی خود آقای روحانی است ـ پذیرفته‌اند مجرم‌اند. ما که دنبال سلاح نرفته‌ایم. تکلیف اورانیوم معلوم بود و آقای ظریف باید می‌رفت مطالبه اورانیوم 56 درصد و مکتوب می‌کرد که تا هر وقت که خواستیم غنی‌سازی نمی‌کنیم. ممکن است ده سال دیگر به این نتیجه برسیم که نیاز داریم. آنها باید روی ده سال به تضمین می‌دادند.


نکته جالب این است که رآکتورهای آینده از نوع پلوتونیومی خواهند بود. اینها دارند از حالا ما را از اینکه حتی یک کیلو پلوتونیوم در کشور وجود داشته باشد، محروم می‌کنند. چرا نسل‌های بعدی‌مان را از این نعمت‌های خدادادی محروم کنیم؟

روح برنامه اقدام مشترک ژنو سلاح است. فکر می‌کنید دسترسی‌هایی که می‌خواهند به آژانس بدهند برای چیست؟ آژانس این دسترسی‌ها را برای چه می‌خواست؟ ما داشتیم روی ابعاد نظامی احتمالی (PMD) یا possible military dimensions با اینها مذاکره می‌کردیم و خیلی مقتدرانه می‌گفتیم سند بده تا به تو پاسخ بدهیم. می‌گفتند سند نمی‌دهیم، چون کانال‌های ارتباطی‌مان را شناسایی و با آنها برخورد و آن کانال را کور می‌کنید. کدام برنامه؟ کدام کانال؟


آقای ظریف، تیمش و شخص آقای روحانی باید به این مسائل توجه کنند. اینها نبایست اجازه می‌دادند غیر از نظارت آژانس چیز دیگری به کشور ما تحمیل شود. اگر ایستادگی می‌کردند حتماً مسئله حل می‌شد.


اینها ظرفیت شنیدن حرف‌های ما را ندارند. در حدی نیستند که بیایند و با ما صحبت کنند. اگر می‌خواستند صحبت کنند ما همان اول حاضر به همکاری بودیم. داشتیم با آقای ظریف همکاری می‌کردیم و به آقای روحانی اطلاعات درست هسته‌ای می‌دادم. اینها اصلاً حاضر نبودند ما را به حساب بیاورند. دعا نمی‌کنم آقای روحانی به جهنم برود، ولی ایشان به ما گفت بروید جهنم! به چنین آدمی چه بگوییم؟ ایشان تا عذرخواهی رسمی نکند زیر بار نمی‌رویم. ایشان باید استغفار کند. به ما ترسو و بزدل گفته است. منظورم از ما شخصی است که انتقاد کرده است. بی‌سواد شده‌ایم، به جهنم هم باید برویم. چنین حرف‌هایی به ایشان نمی‌زنیم و جسارت نمی‌کنیم. ایشان فرد این مملکت است، در انقلاب بوده، در دوران جنگ زحمت کشیده است، ولی اجازه نمی‌دهیم با رأی ایشان همه دستاوردهای کشور به باد برود. اگر ایشان می‌خواهد از ظرفیت‌های منتقدین استفاده کند باید قدری ادبیاتش را تصحیح کند. بگذریم.








      
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >