علی ربیعی (وزیر کار):  پدرسوخته‌های لمپن جای دلسوزان را گرفته‌اند!]
.
علی ربیعی (برادر عباد در وزارت اطلاعات ... که عوامل بازجویی همسر سعید امامی از نزدیکان وی بودند)؛ امروز در جمع کارگران معترض گفته است:
[ کارفرمایان و کارآفرینان دلسوز کشور خانه‌نشین شدند و عده‌ای پدرسوخته لُمپن و امثال «ب.ز»ها سرمایه‌گذار کشور شدند.
12 هزار و 500 میلیارد تومان از اموال سازمان تأمین اجتماعی را فروختند و ببینید با این میزان چقدر ساندویچ می‌توان خرید؟! قطعاً کل ایران را پر می‌کند. قطعاً با این پول می‌شد صدها مسکن 50 میلیون تومانی و 100 میلیون تومانی تهیه کرد.]
.
مگر «مسکن مهر» همین کار را نکرد؟!

[بازهم تاخیر در تعویق تحریم های جمهوری اسلامی به‌رغم پرکردن قلب راکتور اراک با بتون چینی!]
.
یک مقام آگاه دولتی، درمورد زمان اجرای برجام و روز لغو تحریم‌ها اظهار داشت: طبق زمانبندی و برنامه‌ریزی انجام شده قرار بود فردا (دوشنبه) هفته جاری روز لغو تحریم‌های اقتصادی باشد.

وی تاکید کرد: در حال حاضر ایران تعهدات خود را در راستای اجرای برجام انجام داده است اما به نظر می‌رسد طرف‌های غربی و آمریکایی  لغو تمامی تحریم‌ها را عقب انداخته‌اند.

پیوست های پنهان برجام در حوزه اقتصاد چیست؟

امروز در جلسه ای تخصصی، برادری مطلع گفت:«از جمله پیوست های پنهان و محرمانه و نانوشته برجام، توافق دولت ایران و قدرت های غربی بر سر تعیین حوزه نفوذ انحصاری هر یک از قدرتهای غربی در صنایع ایران است. در همین راستا گفته شده که دولت ایران متعهد است تا صنایع خودرو سازی ایران تحت انحصار فرانسه قرار داشته و هیچ کشور دیگری به این حوزه صنعتی راه نیابد. در عین حال بر اساس اخبار این برادر مطلع، حوزه نفت و تجهیزات نیرو به ترتیب به انحصار دو دولت انگلیس و آلمان درآمده است.»

یک منبع مطلع در گفت‌وگو با فارس از خروج قلب (کالاندریا) راکتور اراک امروز (دوشنبه) خبر داد.

براین اساس، امروز عملیات خروج قلب راکتور اراک پایان یافت و قلب راکتور خارج و به جای آن بتن ریخته شد.

دکتر پیروز مجتهدزاده،استاد روابط بین الملل: حسن روحانی، «مقصر» حمله به سفارت عربستان است. او پس از اعدام شیخ نمر باید «سفیر عربستان» را «اخراج» و «روابط» با این کشور را «قطع» می‌کرد تا «تنش‌ها» منجر به آتش زدن سفارت نمی‌شد/تنش‌زدایی روحانی در سیاست خارجی از موضع انفعالی است و این چیزی است که صادق خرازی برای کشور به ارث گذاشته است. "سیاست تنش‌زدایی" باید از موضع فعال باشد نه انفعالی.

چه کسانی به دنبال «کره شمالی اسلامی» بودند؟ احمدی نژاد یا اصلاح طلبان؟!

دیروز یکی از حامیان دولت در مصاحبه ای گفته بود که احمدی نژاد به دنبال تبدیل ایران به «کره شمالی اسلامی» بود.
بنا ندارم به این سخن پاسخی دهم چه فردی که با بالاترین نصاب رای ملت در همه تاریخ ایران برگزیده شده نیازی ندارد خاندان «ایل سونگ» را الگو قرار دهد و اتفاقا باید نشانی این نوع خاندان سالاری و الیگارشی را در جای دیگری جست.
 البته دیروز وقتی نام «کره شمالی اسلامی» به گوشم خورد به یاد آوردم که حجت الاسلام عبدالمجید معادیخواه  درست 16 سال قبل در تاریخ "20 دی 1378" در صفحه 5 روزنامه عصر آزادگان یادداشت مهمی با عنوان «ممنوع الخروجی یک ملت» نوشت و در این یادداشت با اشاره به یکی از مصوبات اطلاعات نخست وزیری در زمان میرحسین موسوی و پیگیری خسرو تهرانی و سعید حجاریان، اعلام کرد که بر اساس این مصوبه تمامی آحاد ملت ایران ممنوع الخروج شده و هیچ ایرانی حق خروج از کشور را نخواهد داشت! البته هرچند این مصوبه با مخالفت قاطع رییس جمهور وقت ابطال میشود اما در تاریخ ماند که این اصلاح طلبان بودند که  ایجاد کره شمالی اسلامی در ایران را دنبال می کردند نه احمدی نژاد.

[علم‌الهدی: من هرگز به فتنه‌گران نگفتم «بزغاله و گوساله»!]
.
آ. علم‌الهدی: [می‌گویند شما به فتنه‌گران «بزغاله و گوساله» گفتید. بنده اصلاً این تعبیرات را به فتنه‌گران نگفتم.
سخنرانی بنده در آرشیو صدا و سیما موجود است. بنده به «فتنه‌گران» گفتم: «شما کاری کردید که یک مشت بزغاله و گوساله پرچم امام حسین(ع) را آتش زدند و عزاخانه امام حسین (ع) را به آتش کشیدند.» بزغاله و گوساله را به کسانی گفتم که آن کارها را کردند...  آقای موسوی، خودش هم در بیانیه‌ای که داد گفت که به یک مشت خداجوی عزادار بزغاله و گوساله گفتید. او هم نگفت که به فتنه‌گران گفتید].
.
یک‌وقت به «فتنه‌گران خودی» از گل نازک‌تر نگوئید ها!
همه عموزاده و عمه‌زاده و دخترخاله پسرخاله هستند؛ می‌رنجند. هر فحشی دارید، به «عوام» بدهید!
????

[برشی از گفتگوی اخیر وندی شرمن: از اساس برچیده‌اند!]
.
شرمن در این گفتگو اعلام کرده است: «… البته ایرانی‌ها می‌گویند که سانتریفیوژهایشان را «کنار گذاشته اند» [پوزخند] ولی آنها سانتریفیوژهایشان را از اساس برچیده اند».

انتخابات آتی برای دولت روحانی اهمیت بسیاری دارد و امیدوار است با اجرای برجام و برداشته شدن تحریم ها، بخش های بسیار تندروی سیاست ایران امکان عرض اندام نداشته باشند.

مشکل اساسی در این میان اینجاست که داعش از شکاف ایجاد شده و رقابت (بین ایران و عربستان) بیشترین سود را می برد.

Noruz Hoseini :در برنامه تلویزیونی هفته پیش جناب مجد فرمودند یک حلقه لاستیک در زمان جنگ چیزی حدود 200 میلیون تومان به پول ما یعنی حدود 60 هزار دلار امروزه ..... آیا واقعاً چنین بوده است؟

Abdollah Shahbazi : آقای دکتر مجد در قسمت اول گفتگوی فوق می‌گویند: قیمت یک حلقه لاستیک دو هزار دلار آن روز بوده یعنی چهل تا پنجاه هزار دلار امروز یعنی چیزی حدود دویست میلیون تومان به پول امروز قیمت یک حلقه لاستیک ساده بود. طبق محاسباتی که در وبسایت‌های تخصصی است، یک دلار سال 1942 معادل 16?65 دلار امروز است و دو هزار دلار 1942 می‌شود 33300 دلار امروز. آقای دکتر مجد مبنای محاسبه را قیمت مسکن در منطقه واشنگتن دی. سی. (پایتخت) قرار داده‌اند. بر این مبنا، دو هزار دلار حوالی سال 1942 برابر با حدود 50 هزار دلار امروز است. اگر دو هزار دلار سال 1942 را معادل 50 هزار دلار بدانیم و یک دلار را 3600 تومان،‌ قیمت یک حلقه لاستیک حدود 180 میلیون تومان امروز است. اگر دو هزار دلار سال 1942 را معادل 33300 دلار امروز بدانیم می‌شود حدود 120 میلیون تومان امروز. و مجسم کنید زمانی که ارتش آمریکا از ایران خارج شد (1324) و ماشین‌آلات و تجهیزاتش را یکجا به مهدی نمازی و معدل شیرازی و مه‌یر عبدالله و کتّانه و سایر شرکا به ثمن بخس فروخت، یعنی درواقع بخشید، چه ثروت عظیمی به ایشان انتقال یافت.

وقتی که اقازاده ها موجب مباهات بودند...

حضرت امام خمینی ره درسخنرانی تاریخی عصرعاشورای 1342 دربرابر انگ مفتخوری به روحانیت توسط دستگاه پهلوی،به پاکی و پاکدستی وتنگدستی اقازاده های انها و زندگی ساده بزرگان روحانیت اشاره می فرمایند:

""شما آقایان قم، ملاحظه فرمودید آن روزی که آن رفراندم غلط انجام گرفت، آن رفراندم مفتضح انجام گرفت، آن رفراندمی که چند هزار نفر بیشتر همراه نداشت، آن رفراندمی که بر خلاف ملت ایران انجام گرفت، در کوچه های این قم، در مرکز روحانیت، در جوار فاطمه معصومه راه انداختند اشخاص را؛ چند نفر از بچه ها و اراذل را راه انداختند؛ در اتومبیلها نشاندند و در کوچه ها گرداندند؛ گفتند: مفتخوری تمام شد، پلوخوری تمام شد.
 آقایان! ملاحظه بفرمایید، این وضع مدرسه فیضیه را ملاحظه کنید، این حُجرات را ملاحظه کنید، این اشخاصی که لُباب عمرشان را در این حجرات می گذرانند، آن اشخاصی که مواقع نشاطشان را در این حجرات می گذرانند، آن اشخاصی که بیش از سی- چهل الی صد تومان در ماه ندارند، اینها مفتخورند؟
 آن اشخاصی که هزار میلیونشان، هزار میلیونشان یک قلم است، هزاران میلیونشان در جاهای دیگر است، اینها مفتخور، زیاد نیستند؟
 ما مفتخوریم؟ مایی که مرحوم آقای حاج شیخ عبد الکریم مان وقتی که فوت می شود، آقازاده های آن مرحوم همان شب چیز نداشتند، همان شب شام نداشتند (گریه شدید حضار)؛ ما مفتخوریم؟ مایی که مرحوم آقای بروجردی مان، وقتی که از دنیا می رود ششصد هزار تومان قرض می گذارد، ایشان مفتخورند؟ .... ""