هزینه تبلیغات پستی اصلاحطلبان!!!
گفته میشود ستاد اصلاح طلبان!!! در تهران جهت تبلیغات انتخاباتی از طریق پست مبلغ 12 میلیون تومان نقد و 22 میلیون تومان چک به اداره پست پرداخت کرده است.
برچسب ها : اخبار لامرد ,
هزینه تبلیغات پستی اصلاحطلبان!!!
گفته میشود ستاد اصلاح طلبان!!! در تهران جهت تبلیغات انتخاباتی از طریق پست مبلغ 12 میلیون تومان نقد و 22 میلیون تومان چک به اداره پست پرداخت کرده است.
اسراییل: یک معضل اخلاقی
حسین موسویان با اتهام جاسوسی و محرز بودن از نگاه وزارت اطلاعات و نمایندگان مجلس، محاکمه شد، و به جرم اقدام علیه امنیت ملی، تنها به دو سال!!! حبس تعلیقی محکوم گردید. چند نکته:
- امنیت ملی "فاقد ارزش" است و "اقدام علیه آن" با "ارایه اطلاعات به بیگانگان" آن هم در سطح "مدیران عالی" و "عضو مؤثر تیم هستهای دولت اصلاحات"، و "عضو کنونی مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت، در حد ناچیزی با مجازات "2 سال حبس تعلیقی" ارزش پیدا میکند!
حسین موسویان با اذعان به "فضاحت ضد ملی خود"، حتی در همان "جرم اقدام علیه امنیت ملی"، منتظر "اعدام" یا "حبس ابد" بود، - که امری طبیعی است – اما محکومیت او با مجازات بسیار ناچیز در حد شاید یک "کیفقاپی" آنهم "یک یا دوبار"، وی را چنان به هیجان آورد که از شدت خوشحالی در سیسییو بستری شد.
یکی از وزرای "محمد خاتمی" به جرم مفاسد اقتصادی، بیسروصدا، یکی دو سال پیش به زندان رفت. معلوم نیست این "نخبه اصلاحطلب" هماکنون در "بنیاد باران" یا "گفتوگوی تمدنها" و یا ... فعال است. یا این که "بیسر و صدا" ... !
عروسی دختر کوچک خاتمی با پسر صادق خرازی، در اوج دلنگرانی!!! حزبها، شخصیتها، اقتصاددانها و ... برای گرانی و تورم با 1000 میهمان در شمال تهران برگزار گردید و ...
سردارنظری:دولت قبل عامل خانه نشینی من بود | ||||||
فرهاد نظری پس از قرائت گزارش کمیسیون اصل 90 درخصوص شکایت وی از طرز کار کمیتهی تحقیق و چگونگی عملکرد دولت وقت در حادثه کوی دانشگاه نسبت به مناظره با دولت اصلاحات در این زمینه اعلام آمادگی کرد. ادامه مطلب...
چهارشنبه 87/3/1 |
لامرد
اعتراض گرامی مقدم(جناح اصلاح!«افساد»طلب) به قرائت گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضاییه
در پی اصرار حداد عادل در قرائت گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضائیه تعدادی از اعضای فراکسیون اقلیت مجلس صحن علنی مجلس را ترک کردند.
چرا؟
برچسب ها : اخبار لامرد ,
چهارشنبه 87/3/1 |
لامرد
سایت خبری روزنا (سایت روزنامه اعتماد ملی متعلق به حجت الاسلام کروبی) روز گذشته در خبری تحت عنوان «اعضای انجمن اسلامی امیرکبیر توسط اعضای بسیج مضروب شدند» مصاحبه ای با عباس حکیم زاده آورده است. نکته قابل توجه آن که ساعت قرار گرفتن این خبر در سایت 10:39 صبح است. این در حالیست که اولین سری این نشریات بعد از ساعت 13:00 در دانشگاه توزیع شده است "علی عزیزی" از اعضای سابق انجمن غیر قانونی امیر کبیر در ساعت 5 بعد از ظهر شخصاً اعلام کرده بود «ما هنوز نشریه را ندیده بودیم که بچه های بسیج در دفتر دکتر رهایی تجمع کردند » و این موضوع را ما بقی دوستانش نیز تکرار نمودند. این دو سند نشان از آن دارد که هتاکان منافق برنامه ای از پیش طراحی شده ای را با حمایت عناصر همفکر خود در کل جامعه در دست اجرا دارند تا از این رهگذر حتی به قیمت توهین به پیامبر اعظم (ص) به اهداف شوم خود برسند.» اگر چه روزنا به سرعت خبر را از آرشیو حذف کرد و علت تقصیر را به گردن طراح سایت انداخت، اما همچنان ابهامات قابل توجهی باقی مانده بود. روزنا در طی جوابیه ای با لحنی سخیف نوشت: «گروهی از همکارانمان معتقدند ساعت سایت به وقت گرینویچ تنظیم شده است... از آنجا که در پارهای مواقع در انتهای برخی اخبار ارسالی روی سایت ساعت 26 یا 27 هم ثبت شده! برخی از دوستان بر این باورند که طراح عزیز، ساعت را با کره مریخ تنظیم کرده است!» اما این توجیه کاملاً عجیب و غیر منطقی به نظر می رسید. این سوال مطرح بود که آیا این مشکل برای سایت های متعدد دیگری که از نسخه نرم افزار نگارش استفاده می کنند مانند: سایت دانشگاه تهران، پایگاه اطلاع رسانی رسا، سایت خبری مردمیار، روزنامه دنیای اقتصاد، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، باشگاه خبرنگاران جوان، موسسه ایرانیوز، خبرگزاری هوافضای ایران، روزنامه اعتماد، کانون فرهنگی آموزش (قلم چی)، موسسه گفتگوی ادیان و... نیز وجود دارد یا فقط در این میان نسخه روزنا به وقت گرینویچ تنظیم شده است؟ ادامه انکارها و تکذیب ها پویان محمودیان، مقداد خلیل پور، مجید شیخ پور و احمد قصابان، 4 مدیرمسئول نشریات جعل شده، با نگارش و انتشار نامه ای سرگشاده به رئیس دانشگاه امیرکبیر، ضمن محکومیت شدید توهین به مقدسات، نشریات منتشر شده را جعلی اعلام کرده و خواستار برخورد شدید دانشگاه با افراد جعل کننده نشریات خود شدند. در این نامه آمده بود: "ما مدیران مسئول نشریات ریوار، سحر، آتیه و سرخط اعلام می داریم لوگوی این نشریات کاملاً جعلی است و مورد قبول و تایید اینجانبان نبوده و توسط ما منتشر نشده است. بنابراین مطالب منتشره در آن ها هیچ ارتباطی با ما نداشته و مورد تایید ما نمی باشد."
اخبار امیرکبیر خوراک چند هفته ای رسانه های ضد انقلاب و محافل حقوق بشری را فراهم کرده بود. بی بی سی اقدام به درج قسمت هایی از نامه مدیران مسئول 4 نشریه موهن کرد که در آن آمده بود:« اقدام از پیش برنامه ریزی شده برخی تشکل ها ... پس از پخش نشریات جعلی در دانشگاه و جوسازی آنان که خواستار اخراج مدیران مسوول نشریات شده اند، آشکارا حاکی از یک پروژه امنیتی برای برخورد با فعالان دانشجویی است.» برخی از جملات مندرج در این نشریات که ناگزیر از انعکاس آنیم بدین شرح است: « بار دیگر با مرگ بر دیکتاتور نشان دادیم که این دیکتاتورها نیز رفتیاند و زبالهدان تاریخ این مملکت، همچون ... بسیار دارد.» (سرخط، شمارهی 6، 21/9/85)« اینها همه تلاشهای حاکمیت مستبد است برای آنکه دانشجو را به عنوان یک نهاد نیرومند منتقد، از صحنه خارج سازد تا بدین طریق بتواند حکومت فساد خویش را از گزند انتقاد، مصون دارد.»
(سرخط، شمارهی 5، 18/9/85) « دانشجویان عزیز و با حال و دوست داشتنی هم باید برای این که نشان بدهند اصلاً از حضور رئیس جمهور م.ش.نگ [منتخب شورای نگهبان] در دانشگاه خوششان نمیآید، باید جوراب وی را به سرش بکشند.»« در این مورد که احمدینژاد فاشیست است، واقعاً چه شکی وجود دارد؟»
«آقای دکتر اینقدری [احمدی] نژاد فکر کرده بود که دانشگاه هم مثل روستای محمودآباد پشت کوه است.» (آتیه، شمارهی 1) « نقاب دین بر صورت میزنند تا سیرت زشت و متعفن خویش را بپوشانند. ای روزگار ننگت باد. ننگت باد از آن که عدهای فرصت طلب، به نام علی، معاویهوار حکم میدانند.» (آتیه، شمارهی 2، 8/12/85) «و همانا گاو را آفریدیم تا انسان هیچ وقت گمان نکند خیلی نفهم است. و الاغ را آفریدیم تا خوشحال باشد که از انسان خرتر هم هست... و خداوند دانست و زندگی زیباست و شما نمیدانید... و خداوند تواناست و شما را آفریدیم چون زورمان میرسید. ای کسانی که ایمان آوردهاید، این قدر زور نزنید زورتان نمیرسد. و این همین است که هست، بی خود نق نزنید. کار خودتان را بکنید، شاید که رستگار شوید.» (تردید، شماره3، 3/85)«بدترین نوع دیکتاتوری آنی است که در لباس مذهب پدیدار شود. آنان که برای رسیدن به آمال و آرزوهای خویش، با ابزار دین بر مردم حکومت میکنند و عدهای را بر مردم میگمارند تا مبادا حکومت الهی خویش را در خطر ببینند.» ( ایران نو، شمارهی 4، اسفند 85)«هیچ سطحی از سرکوب نباید به بهانهای برای خودداری از تلاش و پیگیری در جهت خود سامانیابی باشد، و تلاش در این جهت، حتی زیر سرکوب نفسگیر رژیم وحشی و ضدکارگری جمهوری اسلامی هم بیدستاورد نخواهد بود.» (خبرنامهی انجمن اسلامی، 17/2/85)«حاکمیت جمهوری اسلامی در سالهای اخیر اثبات کرده است که حاضر نیست به خواستههای مردم ایران گردن نهد و لذا در برابر اعتراضات مردمی برای دستیابی به ابتداییترین حقوق انسانی، راهکار سرکوب وحشیانه را در پیش گرفته است.» (خبرنامهی انجمن اسلامی، 6/3/85)»
برچسب ها : اخبار لامرد ,
چهارشنبه 87/3/1 |
لامرد
در زیر جند متن نوشته شده توسط دکتر عبد الله شهبازی که در وبگاهش نوشته شده است یکشنبه 29 اردیبهشت 1387/ 18 مه 2008، ساعت 8 بعد از ظهر هشدار به مجلس هشتم و نهادهای قضایی و امنیتی با توجه به موارد مستندی که در مقاله «شاقولی بهنام آقای حسینیان» درج شده، [1] اینجانب، عبدالله شهبازی، مورخ و تحلیلگر سیاسی، آقای روحالله حسینیان را به موارد زیر متهم میکنم: 1- عدم التزام عملی به ولایت فقیه و فراتر از آن مقابله صریح و جدّی با مواضع ولی فقیه و رهبری انقلاب در حساسترین مسائل اطلاعاتی و امنیتی مرتبط با کیان نظام جمهوری اسلامی ایران؛ 2- تلاش بیوقفه برای تشدید تعارض میان جناحهای سیاسی در سالهای 1377 و 1378 و خونین کردن این تعارض و بدینسان مشارکت فعال در طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران؛ 3- افشای بخشی از مباحث جلسه سران نظام در مسئله قتلهای زنجیرهای به سود مواضع خود و مسکوت گذاردن نظرات رهبر معظم انقلاب، که باید فصل الخطاب مباحث فوق بهشمار رود، در سخنرانی سال 1378 آقای حسینیان در مدرسه حقانی قم؛ 4- تلاش برای متلاشی کردن وزارت اطلاعات از طریق ایجاد تقابل میان کارکنان صدیق و خدوم آن با مواضع رهبری که نتیجه حداقل این تلاش میتوانست کاهش اعتقاد و التزام نیروهای امنیتی به مقام ولایت و رهبری انقلاب باشد؛ 5- تبدیل مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نهادی «شبه ماسونی»؛ اخذ «بیعت» از برخی کارکنان مستعد آن و سپس گماردن ایشان در مشاغل و مناصب مختلف و بعضاً حساس در سراسر کشور. با توجه به موارد فوق، اینجانب نه تنها خواستار رد اعتبارنامه آقای حسینیان در مجلس هستم بلکه از نهادهای ذیربط قضایی و امنیتی مصرّانه میخواهم که وی را تحت پیگرد قرار دهند. «وبگاه عبدالله شهبازی» به خارج «پناهنده» شد! اختلال روزهای اخیر در وبگاه من به دلیل انتقال آن از شرکت ایرانی، که از آغاز متولی آن بود، به شرکتی در خارج از ایران است. علت، فشارهایی است که در پی انتشار دو مقاله اخیر من درباره آقای حسینیان و قتلهای زنجیرهای بر شرکت ایرانی وارد شد و ناگزیز به تغییر سریع شرکت طرف قرارداد و انتقال آن به خارج از ایران شدم. بدینسان، مکان امنتری برای تداوم فعالیت وبگاهم فراهم آمد. جای تأسف است که ایران برای وبگاه من امن نیست ولی کشور دیگر امن تلقی میشود. بهرروی، تلاش و فشار بیوقفه «آقایان» برای وادار کردن من به خروج از ایران، و بدینسان بیاعتبار کردن شخصیت سیاسی و آثار و کتابهایم، به نتیجه نرسید ولی سایتم ناگزیر به «فرار» شد! مهران مدیری شخصیت اصلی سریال پربیننده «مرد هزار چهره» را بیهوده «شیرازی» برنگزیده است. گاه فکر میکنم من بیشباهت به «مرد هزار چهره» نیستم که «جوّ گیر» میشود و بعد انابههایش افاقه نمیکند. به استحضار «آقایان» مکدر از کردار «زشت» خود در مقالات اخیرم، که سخت مترصد انتقاماند، میرسانم: باور بفرمائید «جوّ گیر» شدم! گروهی دانشجوی تشنه دانستن حلقهام کردند و «جوّ گیر» شدم. در 53 سالگی، پس از سپری کردن دو عمل قلب و یک ایست کامل قلبی- تنفسی و 10- 12 بار بستری شدن در سی. سی. یو.، که همه از لطف «آقایان» بود، مرا چه به افشاگری! زمانی که در خرداد 1380، که به عنوان عضو هیئت ایرانی در همایش مناسبات تاریخی ایران و بریتانیا در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه (در نیاوران) شرکت کردم و آخرین دستاوردهای پژوهشی خود را در زمینه آغاز روابط ایران و انگلیس در عصر شاه طهماسب صفوی و الیزابت اوّل ارائه نمودم، [1] باید میفهمیدم که «اشتباهی هستم.» در اوقات استراحت این اجلاس، کارشناسان عالی رتبه و مقامات وزارت خارجه و غیره مانند پروانه در گرد هیئت انگلیسی، بهویژه آقایان نیک براون، سفیر وقت بریتانیا، و پروفسور رابینسون، رئیس انجمن پادشاهی آسیایی، میچرخیدند و من مهجور و غریب در گوشهای تنها بودم. زمانی که در خروج از همان ساختمان، پیاده در هوای بارانی عازم خانه بودم، دیدم داماد یکی از مقامات عالی مملکتی به همراه دکتر علیرضا سلطانی شیخالاسلامی (پسر نماینده قوامالملک در بهبهان و مسئول بورسیه فریدون سودآور در دانشگاه آکسفورد) [2] در صندلی عقب لندکروزر دولتی لم داده و عازم خانه خودند. آن موقع باید میفهمیدم «اشتباهی» هستم. در دور بعدی اجلاس، که باید در لندن به دعوت وزارت امور خارجه بریتانیا برگزار میشد، نام مرا حذف کردند (به دلیل سخنرانیام در دور اوّل اجلاس و اهانت به ساحت ملکه الیزابت اوّل و درباریان بردهفروش او). این بار واقعاً باید میفهمیدم «اشتباهی هستم». «شیرازی» بودم و نفهمیدم. تا سرانجام آقای حسینیان با ادب کامل به من فهماند که «اشتباهی» بودم و نمیدانستم. از ساحت مقدس «آقایان» پوزش میطلبم. من «اشتباهی» وارد حریم خصوصی ایشان شدم. «آقایان» میتوانند سوگند جلاله بخورند که قلب من به کمک «آمریکا» میتپد: در دوره طولانی بیماری قلبی، بار اوّل در بیمارستان دی تهران و بار دوّم در بیمارستان کوثر شیراز، شش استنت «آمریکایی» در قلب من کار گذاشتند؛ سه استنت اوّل ساخت کمپانی آمریکایی «جانسون» بود و سه استنت دوّم ساخت کمپانی آمریکایی «سایفر». بهتدریج دریافتم که قلبم بهکلی «آمریکایی» شده است. اندک اندک، متوجه تغییر رفتارهای خود شدم. احساس علاقه به موی طلایی و چشم سبز از نخستین علائم این دگردیسی بود. (قبلاً به موی سیاه و چشم مشکی علاقمند بودم!) تا سرانجام، پس از مطالعه مقالهای در وبگاه آقای حسینیان [1] متوجه شدم که «استنتهای آمریکایی» بهتدریج کار خود را کرده و، از طریق «نفوذ» به سایر ارگانهای بدنم، مرا بهکلی «آمریکایی» کرده است. من تردید ندارم که آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) با کمپانیهای «جانسون» و «سایفر» ارتباط دارد و از این طریق اهداف خود را پیش میبرد. این هشدار جدّی است و زمانی جدّیتر میشود که دریابیم کمپانی «جانسون» تولیدکننده شامپوی مخصوص کودکان نیز هست و متأسفانه این شامپوها در تمامی فروشگاههای ایران به وفور در اختیار مادران متدین و انقلابی قرار میگیرد و آنان نادانسته القائات آمریکائیان را از طریق پوست به کودکان معصوم خود منتقل میکنند.
برچسب ها : اخبار لامرد ,
دوشنبه 87/2/30 |
لامرد
برچسب ها : اخبار لامرد ,
شنبه 87/2/28 |
لامرد
با هیچ کس دعوا نداریم
بخش دوم عرایض به مطالب متنوع دوستان بازمی گردد. گفتند بار مبارزه به دوش دولت و شخص احمدی نژاد است و بدنه همراهی نمی کند. حرف درستی است اما ایجاد تحول در بدنه کار بزرگی است. نمی توان 4 سال توقف کرد تا بدنه متحول شود و بعد کارها را انجام داد. این اقدامات باید همراه با هم باشد. بدنه را باید از کجا آورد؟ در کدام انبان هزاران نیروی ساخته شده همفکر وجود دارد؟ در ضمن مگر هر عزل و نصب در اختیار رئیس جمهور است؟ آنچنان پیچ در پیچ درست شده که وقتی رئیس جمهور از حقوق مسلم و مصرح خود در قانون استفاده می کند، می بینید چه بلایی به سرش می آید؟
تحول سازمان مدیریت جزء آرزوها بود. سالها و ساعتها بحث و مطالعه درباره موانع و راه های کارشناسی این ماجرا انجام شد اما در همین قانون بودجه امسال باز هم بارها از واژه "سازمان مدیریت" استفاده کرده اند.
برخی دوستان گفتند چرا فضای عمومی را قبل از اقدام آماده نمی کنید. راجع به اصلاحات شوراها بحث کرده بودیم. اکنون برایم حق الیقین است که اگر کارها را با قوی ترین منطق هم اعلام کنیم، آنقدر مقاومت و فضاسازی می کنند تا انجام نشود. سازمان مدیریت با قوانین پیچ در پیچ که سالها روی هم انباشته شده بود و اختیارات نامحدود و تودرتو بود. ریشه ها را عمیق شدیم و پیدا کردیم. برخی خیال می کنند اگر منطق کارها را بگوییم، همراهی می کنند اما کارها همیشه آن طور ساده که می خواهیم جلو نمی رود.
یکی از دوستان تعبیر به دعوای دولت و مجلس کرد. ما با هیچکس دعوا نداریم. اگر فقط بخواهیم فهرست مانع تراشی هایی را که مقابل دولت انجام شد، بگوییم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود و سکوت کردیم. گاهی که خیلی فشار می آید دو اشکال از خود و یکی از دیگری می گوییم. یک نفر گفته بود اینها که مقابلت هستند که بعضاً حزب اللهی هستند، گفتم حق را بشناس بعد آدم ها را با آن معیار بسنج.
برچسب ها : اخبار لامرد ,
شنبه 87/2/28 |
لامرد
![]() |