از سال 61 تا 67، 15 هزار بیگناه را در خیابانهای تهران و دیگر شهرها ترور میکردند.
برچسب ها : اخبار لامرد ,
نمیدانم از قانون "مالیات بر ارزش افزوده" یا Value Added Tax - VAT به چه میزان اطلاع دارید.
پیشنهاد میکنم برای آشنایی هرچه بیشتر با این قانون و تاریخچه آن، اینجا را ببینید.
دولت مکلف شد، از اول مهر ماه 87 "قانون مالیات بر ارزش افزوده" که در سال 83 به تصویب نهایی مجلس شورای اسلامی رسیده بود را عملیاتی کند.
از همان ابتدای اجرای این قانون، برخی از مشاغلی که دارای گردش مالی بالا و همچنین درآمد بالاتری بودند، نسبت به اجرای این قانون اعتراض کرده و واحدهای صنفیشان را تعطیل کردند و برخی هم در برابر اتحادیه صنفیشان فریاد وامصیبتا سر دادند!
صنوف فوقالذکر که معلومه چه کسانی هستند؛ طلا فروشان، ابزار فروشان، آهن فروشان،فروشندگان لوازم صوتی و تصویری، که از پرداخت 3? مالیات بر ارزش افزوده ناراضی بودند و در ادامه این اعتراضات تعداد دیگری از صنوف نیز به این موج! پیوستند و بازار را به تعطیلی کشاندند [در شهر اصفهان].
من نمیگویم این قانون بیاشکاله و همه جوانبش درسته، ولی تا این بلبشو را دیدم، یاد ضرب المثلی افتادم که قبلاز گفتنش، خواهش میکنم به کسی برنخوره و جوگیر هم نشه، چون این یک نظر کاملاً شخصیه:
منبع:بچه های قلم
هدیه عید فطر به همشهریان عزیز
این فایلها با فرمت جار وقابل نصب بر روی موبایل میباشند.
این فایلها با فرمت جار وقابل نصب بر روی موبایل میباشند.
مدیریت وبلاگ لامرد نیوز
بخدا این بیشرفها اگر زمان مصدق هم بود کنار انگلیس و دربرابر مصدق میایستادند. تف تو روی کثیف هر سهتان!
آیا این بحران مالی وحشتانک آغازی بر پایان آمریکا به عنوان یک امپراطور است؟
خیلی خوب جواب داده اگر آدم منصف باشد و اختلافات حزبی را وارد مسایل ملی نکند
خاک توی سرت اکبر گنجی بدبخت که نردبان شغلی هادی قائمی و ابزار جنگطلبی فاکسنیوز شده
منبع:سردبیر خ.دم
تقدیم به مغزهای استعمارشدهی رفسنجانیستهای ایران
او مدیرعامل AIPAC یا لابی اسراییل است
گول لبخند قشنگ این اوباما را نخورید. مشاورانش از مککین ضدایرانترند.
کول مخالف جدی جعلکنندگان جملهی احمدینژاد درباره اسراییل است
دمش گرم بخدا. قلابی بودن ماسک حقوق بشر اینها را همه دیگر میدانند.
فردا لابد دوباره عروسکگردانهایش خرازی و ابطحی میگویند مونتاژ است!
جوابهای یک سری اقتصاددان
خود آمریکاییها دیگر این را میدانند، آن وقت یک سری در ایران هی این را تکرار میکنند
کاش دستور میدادند کتاب اورینتالیزم ادوارد سعید در دبیرستانها و دانشگاهها به اجبار تدریس شود
این تاریخ لامصب بدجوری ذهنهای سیاه و سفید را برهم میزند
منبع:سردبیر خودم
باید بخود جرات داد که این نوع جنگیدن بدرد نمی خورد و لازم است که استراتژی در این جنگ عوض شود. «شهید حسن باقری»
http://vjihad.parsiblog.ir/630493.htm
امروزه دشمنان بیش از سلاح نظامی،از سلاح های فرهنگی و عملیات روانی استفاده می نمایند.
وجود کم کاری هایی که در این دفاع توسط برخی مسئولین و مردم صورت گرفته سبب شد که ما جوانان مسلمان و اعضا جهاد مجازی سکوت را شکسته و به مقابله با این جنگ در فضای سایبر بپردازیم.
********
مسابقه جهاد مجازی (بهترین و کارآمدترین طرح های جهادی و فرهنگی و عملیات روانی در حوزه اینترنت)
در این مسابقه شرکت کنندگان می توانند طرح های جهادی و فرهنگی و عملیات روانی خود را پیرامون دفاع در مقابل دشمنان اسلام(داخلی و خارجی) وانجام تهاجماتی بر علیه آنان تا تاریخ 26/6/87 - 15 رمضان مصادف با میلاد حضرت امام حسن مجتبی(ع) برایمان ارسال نمایند.
در پایان به بهترین طرج های ارائه شده شما جهاد گر عزیز جوایز ای اهدا خواهد شد.
http://vjihad.parsiblog.ir/630493.htm
... واسفندیار همچنان می تازد
![]() |
جامعه روحانیت مبارز : مشایی باید برود
او در قد و قواره دولت اصلاحات میباشد !!
معادله چند مجهولی احمدی نژاد و مشایی
"عدالتخواهان" یا "مشایی و نزدیکان جدید"؛
آقای احمدینژاد! پیام این عکسها چیست؟
مشایی: آماده برای بحث 100 ساعته هستم
آقای رییس جمهور! لطفا از آفساید خارج شوید
سید مهدی هاشمی جایگزین مشایی میشود
چرا این گونه افراد جزء همکارن رئیس جمهورند؟
شریعتمداری:از احمدینژاد انتظار دیگری میرفت
آقای رییس جمهور در مورد مشایی تجدید نظر کنید
تاکید یکی دیگر از مراجع عظام تقلید بر عزل مشایی
تاخیر در برکناری مشایی صدمات جبران ناپذیری دارد
پاسخ منفی آیتالله نوری همدانی به درخواست مشایی
بسیج دانشجویی: اظهارات مشایی موجب انزوای دولت نهم
مشایی رفتنی است/اعتماد دلسوزان به احمدی نژاد باز میگردد
رحیم مشایی: حرفهایی که من میزنم عین آموزههای دینی است!!!
خطیب جمعه بندرعباس: رئیس جمهور باید با مشایی برخورد جدی کند
ورود بی سابقه مراجع تقلید به ماجرای مشایی ؛ فتاوای صریح آیات عظام
مسئول سیاسی نمایندگی رهبری در سپاه: رئیسجمهور تجدید نظر کند
کسی که شهامت عذرخواهی ندارد، نمی تواند مشاور رئیس جمهور باشد
سازمان گردشگری: مشایی تقاضای ملاقات با آیتالله نوری همدانی نداشته است
بقیه عکسها در ادامه مطلب ...
بازتابهای یک قول باطل ( ویرایش اول )
عمر مسئولیت مشایی به پایان رسیده
بسیج دانشکده خبر: مشایی باید برکنار شود
احمدخاتمی:ملتی به نام اسرائیل را نمی شناسیم
تجمع دانشجویان در مقابل سازمان میراث فرهنگی (عکس)
مقام معظم رهبری: ملت اسرائیل، اراذل و اوباش، غاصب و بی هویت هستند
با صدور بیانیه ای در مجلس 200 نماینده مجلس اظهارات مشایی را محکوم کردند
استقبال رسانههای صهیونیستی از اظهارات معاون رئیس جمهور
گلایه از رئیس جمهور و تاسف از عدم برخورد با مشایی
یحییزاده:مشایی بایداز مردم عذرخواهی میکرد
کوهکن: اظهارات مشایی قابل پذیرش نیست
دوران مدارا ؟ ! ( یادداشت روز )
عرض سلام خدمت همشهریان عزیز ،در اینترنت در حال وبگاه گردی بودیم که خوردم به این مقاله جالب از حسین درخشان که اون رو براتون میذارم تا بخونید.ابساختمان سازی: با دستان نرم و عبای شکلاتی، یا دستان زمخت و لباس خاکی |
چند برداشت دارم پس از دیدن مصاحبهی تلویزیونی احمدینژاد که با شما درمیان میگذارم و نظر شما را هم میخواهم:
- به نظر من بزرگترین اشکال احمدینژاد این است که اغراق میکند. نقاط قوت را بسیار بزرگ میکند و نقاط ضعف را هم بسیار کوچک. البته این کاری است که کم و بیش همهی مدیران اجرایی در همه جای دنیا میکنند و طبیعی هم هست. چون ضعف نشان دادن در این سطح از مدیریت باعث تضعیف مدیریتهای میانی میشود و چیزی که به لایههای پایینتر میرسد آن وقت تنها ناامیدی و افسردگی است. رفسنجانی و خاتمی هم همیشه همین کار را کردهاند. ولی احمدینژاد که از هر نظری با اینها فرق دارد نباید زیاد اغراق کند. چون اولا خودش را ناآگاه از تجربهی روزمرهی مردم نشان خواهد داد و دوم هم اینکه تفاوتاش را با دولتهای قبلی در ذهن مردم کمرنگ خواهد کرد. بخصوص که از نظر عملی، احمدینژاد با عزل و نصبهای بیتعارف و پرتعدادش نشان داده که نقاط ضعف دولت خودش را قبول دارد و میبیند و برای رفع آن هم با کسی تعارف ندارد. ولی باید کمی در گفتارش هم این حس را بیشتر به مردم بدهد، مثل کاری که راجع به رییس سازمان ترتیب بدنی علیآبادی یک بار کرده بود. اظهار آگاهی از نقاط ضعف خیلی وقتها برعکس چیزی که به نظر میرسد به اعتماد بیشتر مردم منجر خواهد شد. البته نه همیشه و بخصوص دربارهی مسایل اساسی و سیاست خارجی باید با اعتماد به نفس بیشتر حرف زد. <>>
- سطح بحث و زبانی که گفتگوگران با آن رییس جمهور را به چالش میگیرند واقعا قابل مقایسه با زمان خاتمی و رفسنجانی نیست. الان واقعا رییس جمهور هیچ تقدسی ندارد و حتی در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی هم خبرنگاران هرچیزی را بخواهند به او میگویند و او هم پاسخ میدهد. این خیلی به نفع حکومت است که کسی خود را بالاتر از نقد صریح نداند و مردم هم این تفاوت را که البته از زمان خاتمی شروع شد و احمدینژاد این را بسیار فراتر برده میفهمند. مصاحبههای رفسنجانی را به یاد بیاورید. اصلا واقعا طرف فکر میکرد شاهنشاه است و فقط دوست داشت تعریف و تمجید بشنود. آن دوران تمام شد و جمهوری اسلامی واقعا پس از سی سال میتواند ادعا کند که زمین تا آسمان با سیستم دیکتاتوری قبل از انقلاب فرق کرده است. این ویدیو را بدهید به ایرانیانی که سالهاست از ایران دور بودهاند و ببینید چقدر شوکه میشوند از چالشی که رییس جمهور ممکلت در تلویزیون زندهی خود حکومت توسط دو خبرنگار عادی میشود. شوخی نمیکنم. امتحان کنید.
- حرف زدن احمدینژاد یک حسی را به آدم می دهد که واقعا در خاتمی و رفسنجانی نبود. این حس که این آدم رییس اجرایی یک مملکت بزرگ با ?? میلیون نانخور است و به جزییات کارهای زیردستانش بخصوص در مسایل زیربنایی وارد است و دقت میکند و نظر دارد. مثل خاتمی و رفسنجانی نیست که مینشستند و قشنگ معلوم بود که یک سری عدد و رقم حفظ کردهاند که با آن بیایند و مثلا نشان دهند که روی کار تسلط دارند. البته خاتمی که حتی همین را هم نداشت و فقط مینشست و حرفهای یک مدرس فلسفه یا سیاسی را برای سال اول لیسانس را در مقام ریاست جمهوری تکرار میکرد.
- حرف زدن احمدینژاد شبیه مهندسی است که پای ساختمان ایستاده و با لباس خاکی و آستین و پاچهی بالا زده دارد کار میکند و ساختمان را بر اساس نقشههای قبلی آرام آرام بالا میبرد، از کارگرانش کار میکشد و آنها هم از او حساب میبرند و گاهی آنقدر کار میکند که شبها هم همان جا در ساختمان نیمهکاره و کنار کارگرانش میخوابد. ولی خاتمی و رفسنجانی بیشتر شبیه به سرمایهگذاران یک ساختمان حرف میزدند که هر ازگاهی با چسان و فیسان و بنز متالیکشان نوه به بغل پای ساختمان میآیند و چند دقیقه گپی با مهندس میزنند و چاییای میخورند و یک سری امر و نهی کلی دربارهی رنگ آیندهی سرویس بهداشتی و پارکت میکنند و میروند؛ و آنقدر نگران تیپ و قیافهشان هستند که حتی با مهندس خاکی بینوا حتی دست درست و حسابی هم نمیدهند که خدانکرده عبایشان خاکی نشود یا نوهشان حساسیت پوستی نگیرد. این را آدم پنج دقیقه که به حرفهای احمدینژاد گوش میدهد میفهمد و یکهو نگران میشود که نکند ساختمانی را که رفسنجانی و خاتمی ساختند با این همه بیمبالاتی و بیمسوولیتی آنها الان است که با یک میهمانی بیست نفره بریزد پایین. فرق احمدینژاد و خاتمی فرق دستان احتمالا زبر و زمخت او با دستهای نرم و لطیف خاتمی و رفسنجانی است. من یکی که حاضر نیستم در ساختمان کسی که دستهایش (مثل خودم) از برگ گل لطیفتر است زندگی کنم. این آقای مهندس پای کار بدون شک دور بعد هم برنده خواهد شد. مردم تفاوت این دو دست و این دو ساختمان را میفهمند و دلشان میخواهد مملکتشان دست کسی باشد که برایش پاچه بالا بزند و کار کند.