اعتراض گرامی مقدم(جناح اصلاح!«افساد»طلب) به قرائت گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضاییه
برچسب ها : اخبار لامرد ,
اعتراض گرامی مقدم(جناح اصلاح!«افساد»طلب) به قرائت گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضاییه
سایت خبری روزنا (سایت روزنامه اعتماد ملی متعلق به حجت الاسلام کروبی) روز گذشته در خبری تحت عنوان «اعضای انجمن اسلامی امیرکبیر توسط اعضای بسیج مضروب شدند» مصاحبه ای با عباس حکیم زاده آورده است. نکته قابل توجه آن که ساعت قرار گرفتن این خبر در سایت 10:39 صبح است. این در حالیست که اولین سری این نشریات بعد از ساعت 13:00 در دانشگاه توزیع شده است
"علی عزیزی" از اعضای سابق انجمن غیر قانونی امیر کبیر در ساعت 5 بعد از ظهر شخصاً اعلام کرده بود «ما هنوز نشریه را ندیده بودیم که بچه های بسیج در دفتر دکتر رهایی تجمع کردند » و این موضوع را ما بقی دوستانش نیز تکرار نمودند. این دو سند نشان از آن دارد که هتاکان منافق برنامه ای از پیش طراحی شده ای را با حمایت عناصر همفکر خود در کل جامعه در دست اجرا دارند تا از این رهگذر حتی به قیمت توهین به پیامبر اعظم (ص) به اهداف شوم خود برسند.»
اگر چه روزنا به سرعت خبر را از آرشیو حذف کرد و علت تقصیر را به گردن طراح سایت انداخت، اما همچنان ابهامات قابل توجهی باقی مانده بود. روزنا در طی جوابیه ای با لحنی سخیف نوشت: «گروهی از همکارانمان معتقدند ساعت سایت به وقت گرینویچ تنظیم شده است... از آنجا که در پارهای مواقع در انتهای برخی اخبار ارسالی روی سایت ساعت 26 یا 27 هم ثبت شده! برخی از دوستان بر این باورند که طراح عزیز، ساعت را با کره مریخ تنظیم کرده است!»
اما این توجیه کاملاً عجیب و غیر منطقی به نظر می رسید. این سوال مطرح بود که آیا این مشکل برای سایت های متعدد دیگری که از نسخه نرم افزار نگارش استفاده می کنند مانند: سایت دانشگاه تهران، پایگاه اطلاع رسانی رسا، سایت خبری مردمیار، روزنامه دنیای اقتصاد، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، باشگاه خبرنگاران جوان، موسسه ایرانیوز، خبرگزاری هوافضای ایران، روزنامه اعتماد، کانون فرهنگی آموزش (قلم چی)، موسسه گفتگوی ادیان و... نیز وجود دارد یا فقط در این میان نسخه روزنا به وقت گرینویچ تنظیم شده است؟
ادامه انکارها و تکذیب ها پویان محمودیان، مقداد خلیل پور، مجید شیخ پور و احمد قصابان، 4 مدیرمسئول نشریات جعل شده، با نگارش و انتشار نامه ای سرگشاده به رئیس دانشگاه امیرکبیر، ضمن محکومیت شدید توهین به مقدسات، نشریات منتشر شده را جعلی اعلام کرده و خواستار برخورد شدید دانشگاه با افراد جعل کننده نشریات خود شدند. در این نامه آمده بود: "ما مدیران مسئول نشریات ریوار، سحر، آتیه و سرخط اعلام می داریم لوگوی این نشریات کاملاً جعلی است و مورد قبول و تایید اینجانبان نبوده و توسط ما منتشر نشده است. بنابراین مطالب منتشره در آن ها هیچ ارتباطی با ما نداشته و مورد تایید ما نمی باشد."
اخبار امیرکبیر خوراک چند هفته ای رسانه های ضد انقلاب و محافل حقوق بشری را فراهم کرده بود. بی بی سی اقدام به درج قسمت هایی از نامه مدیران مسئول 4 نشریه موهن کرد که در آن آمده بود:« اقدام از پیش برنامه ریزی شده برخی تشکل ها ... پس از پخش نشریات جعلی در دانشگاه و جوسازی آنان که خواستار اخراج مدیران مسوول نشریات شده اند، آشکارا حاکی از یک پروژه امنیتی برای برخورد با فعالان دانشجویی است.»
برخی از جملات مندرج در این نشریات که ناگزیر از انعکاس آنیم بدین شرح است: « بار دیگر با مرگ بر دیکتاتور نشان دادیم که این دیکتاتورها نیز رفتیاند و زبالهدان تاریخ این مملکت، همچون ... بسیار دارد.» (سرخط، شمارهی 6، 21/9/85)« اینها همه تلاشهای حاکمیت مستبد است برای آنکه دانشجو را به عنوان یک نهاد نیرومند منتقد، از صحنه خارج سازد تا بدین طریق بتواند حکومت فساد خویش را از گزند انتقاد، مصون دارد.»
(سرخط، شمارهی 5، 18/9/85) « دانشجویان عزیز و با حال و دوست داشتنی هم باید برای این که نشان بدهند اصلاً از حضور رئیس جمهور م.ش.نگ [منتخب شورای نگهبان] در دانشگاه خوششان نمیآید، باید جوراب وی را به سرش بکشند.»« در این مورد که احمدینژاد فاشیست است، واقعاً چه شکی وجود دارد؟»
«آقای دکتر اینقدری [احمدی] نژاد فکر کرده بود که دانشگاه هم مثل روستای محمودآباد پشت کوه است.» (آتیه، شمارهی 1) « نقاب دین بر صورت میزنند تا سیرت زشت و متعفن خویش را بپوشانند. ای روزگار ننگت باد. ننگت باد از آن که عدهای فرصت طلب، به نام علی، معاویهوار حکم میدانند.» (آتیه، شمارهی 2، 8/12/85) «و همانا گاو را آفریدیم تا انسان هیچ وقت گمان نکند خیلی نفهم است. و الاغ را آفریدیم تا خوشحال باشد که از انسان خرتر هم هست... و خداوند دانست و زندگی زیباست و شما نمیدانید... و خداوند تواناست و شما را آفریدیم چون زورمان میرسید. ای کسانی که ایمان آوردهاید، این قدر زور نزنید زورتان نمیرسد. و این همین است که هست، بی خود نق نزنید. کار خودتان را بکنید، شاید که رستگار شوید.» (تردید، شماره3، 3/85)«بدترین نوع دیکتاتوری آنی است که در لباس مذهب پدیدار شود. آنان که برای رسیدن به آمال و آرزوهای خویش، با ابزار دین بر مردم حکومت میکنند و عدهای را بر مردم میگمارند تا مبادا حکومت الهی خویش را در خطر ببینند.» ( ایران نو، شمارهی 4، اسفند 85)«هیچ سطحی از سرکوب نباید به بهانهای برای خودداری از تلاش و پیگیری در جهت خود سامانیابی باشد، و تلاش در این جهت، حتی زیر سرکوب نفسگیر رژیم وحشی و ضدکارگری جمهوری اسلامی هم بیدستاورد نخواهد بود.» (خبرنامهی انجمن اسلامی، 17/2/85)«حاکمیت جمهوری اسلامی در سالهای اخیر اثبات کرده است که حاضر نیست به خواستههای مردم ایران گردن نهد و لذا در برابر اعتراضات مردمی برای دستیابی به ابتداییترین حقوق انسانی، راهکار سرکوب وحشیانه را در پیش گرفته است.» (خبرنامهی انجمن اسلامی، 6/3/85)»
|
در زیر جند متن نوشته شده توسط دکتر عبد الله شهبازی که در وبگاهش نوشته شده است
یکشنبه 29 اردیبهشت 1387/ 18 مه 2008، ساعت 8 بعد از ظهر
هشدار به مجلس هشتم و نهادهای قضایی و امنیتی
با توجه به موارد مستندی که در مقاله «شاقولی بهنام آقای حسینیان» درج شده، [1] اینجانب، عبدالله شهبازی، مورخ و تحلیلگر سیاسی، آقای روحالله حسینیان را به موارد زیر متهم میکنم:
1- عدم التزام عملی به ولایت فقیه و فراتر از آن مقابله صریح و جدّی با مواضع ولی فقیه و رهبری انقلاب در حساسترین مسائل اطلاعاتی و امنیتی مرتبط با کیان نظام جمهوری اسلامی ایران؛
2- تلاش بیوقفه برای تشدید تعارض میان جناحهای سیاسی در سالهای 1377 و 1378 و خونین کردن این تعارض و بدینسان مشارکت فعال در طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران؛
3- افشای بخشی از مباحث جلسه سران نظام در مسئله قتلهای زنجیرهای به سود مواضع خود و مسکوت گذاردن نظرات رهبر معظم انقلاب، که باید فصل الخطاب مباحث فوق بهشمار رود، در سخنرانی سال 1378 آقای حسینیان در مدرسه حقانی قم؛
4- تلاش برای متلاشی کردن وزارت اطلاعات از طریق ایجاد تقابل میان کارکنان صدیق و خدوم آن با مواضع رهبری که نتیجه حداقل این تلاش میتوانست کاهش اعتقاد و التزام نیروهای امنیتی به مقام ولایت و رهبری انقلاب باشد؛
5- تبدیل مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نهادی «شبه ماسونی»؛ اخذ «بیعت» از برخی کارکنان مستعد آن و سپس گماردن ایشان در مشاغل و مناصب مختلف و بعضاً حساس در سراسر کشور.
با توجه به موارد فوق، اینجانب نه تنها خواستار رد اعتبارنامه آقای حسینیان در مجلس هستم بلکه از نهادهای ذیربط قضایی و امنیتی مصرّانه میخواهم که وی را تحت پیگرد قرار دهند.
«وبگاه عبدالله شهبازی» به خارج «پناهنده» شد!
اختلال روزهای اخیر در وبگاه من به دلیل انتقال آن از شرکت ایرانی، که از آغاز متولی آن بود، به شرکتی در خارج از ایران است. علت، فشارهایی است که در پی انتشار دو مقاله اخیر من درباره آقای حسینیان و قتلهای زنجیرهای بر شرکت ایرانی وارد شد و ناگزیز به تغییر سریع شرکت طرف قرارداد و انتقال آن به خارج از ایران شدم. بدینسان، مکان امنتری برای تداوم فعالیت وبگاهم فراهم آمد. جای تأسف است که ایران برای وبگاه من امن نیست ولی کشور دیگر امن تلقی میشود. بهرروی، تلاش و فشار بیوقفه «آقایان» برای وادار کردن من به خروج از ایران، و بدینسان بیاعتبار کردن شخصیت سیاسی و آثار و کتابهایم، به نتیجه نرسید ولی سایتم ناگزیر به «فرار» شد!
مهران مدیری شخصیت اصلی سریال پربیننده «مرد هزار چهره» را بیهوده «شیرازی» برنگزیده است. گاه فکر میکنم من بیشباهت به «مرد هزار چهره» نیستم که «جوّ گیر» میشود و بعد انابههایش افاقه نمیکند. به استحضار «آقایان» مکدر از کردار «زشت» خود در مقالات اخیرم، که سخت مترصد انتقاماند، میرسانم: باور بفرمائید «جوّ گیر» شدم! گروهی دانشجوی تشنه دانستن حلقهام کردند و «جوّ گیر» شدم. در 53 سالگی، پس از سپری کردن دو عمل قلب و یک ایست کامل قلبی- تنفسی و 10- 12 بار بستری شدن در سی. سی. یو.، که همه از لطف «آقایان» بود، مرا چه به افشاگری!
زمانی که در خرداد 1380، که به عنوان عضو هیئت ایرانی در همایش مناسبات تاریخی ایران و بریتانیا در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه (در نیاوران) شرکت کردم و آخرین دستاوردهای پژوهشی خود را در زمینه آغاز روابط ایران و انگلیس در عصر شاه طهماسب صفوی و الیزابت اوّل ارائه نمودم، [1] باید میفهمیدم که «اشتباهی هستم.» در اوقات استراحت این اجلاس، کارشناسان عالی رتبه و مقامات وزارت خارجه و غیره مانند پروانه در گرد هیئت انگلیسی، بهویژه آقایان نیک براون، سفیر وقت بریتانیا، و پروفسور رابینسون، رئیس انجمن پادشاهی آسیایی، میچرخیدند و من مهجور و غریب در گوشهای تنها بودم. زمانی که در خروج از همان ساختمان، پیاده در هوای بارانی عازم خانه بودم، دیدم داماد یکی از مقامات عالی مملکتی به همراه دکتر علیرضا سلطانی شیخالاسلامی (پسر نماینده قوامالملک در بهبهان و مسئول بورسیه فریدون سودآور در دانشگاه آکسفورد) [2] در صندلی عقب لندکروزر دولتی لم داده و عازم خانه خودند. آن موقع باید میفهمیدم «اشتباهی» هستم. در دور بعدی اجلاس، که باید در لندن به دعوت وزارت امور خارجه بریتانیا برگزار میشد، نام مرا حذف کردند (به دلیل سخنرانیام در دور اوّل اجلاس و اهانت به ساحت ملکه الیزابت اوّل و درباریان بردهفروش او). این بار واقعاً باید میفهمیدم «اشتباهی هستم». «شیرازی» بودم و نفهمیدم. تا سرانجام آقای حسینیان با ادب کامل به من فهماند که «اشتباهی» بودم و نمیدانستم. از ساحت مقدس «آقایان» پوزش میطلبم. من «اشتباهی» وارد حریم خصوصی ایشان شدم.
«آقایان» میتوانند سوگند جلاله بخورند که قلب من به کمک «آمریکا» میتپد: در دوره طولانی بیماری قلبی، بار اوّل در بیمارستان دی تهران و بار دوّم در بیمارستان کوثر شیراز، شش استنت «آمریکایی» در قلب من کار گذاشتند؛ سه استنت اوّل ساخت کمپانی آمریکایی «جانسون» بود و سه استنت دوّم ساخت کمپانی آمریکایی «سایفر». بهتدریج دریافتم که قلبم بهکلی «آمریکایی» شده است. اندک اندک، متوجه تغییر رفتارهای خود شدم. احساس علاقه به موی طلایی و چشم سبز از نخستین علائم این دگردیسی بود. (قبلاً به موی سیاه و چشم مشکی علاقمند بودم!) تا سرانجام، پس از مطالعه مقالهای در وبگاه آقای حسینیان [1] متوجه شدم که «استنتهای آمریکایی» بهتدریج کار خود را کرده و، از طریق «نفوذ» به سایر ارگانهای بدنم، مرا بهکلی «آمریکایی» کرده است. من تردید ندارم که آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) با کمپانیهای «جانسون» و «سایفر» ارتباط دارد و از این طریق اهداف خود را پیش میبرد. این هشدار جدّی است و زمانی جدّیتر میشود که دریابیم کمپانی «جانسون» تولیدکننده شامپوی مخصوص کودکان نیز هست و متأسفانه این شامپوها در تمامی فروشگاههای ایران به وفور در اختیار مادران متدین و انقلابی قرار میگیرد و آنان نادانسته القائات آمریکائیان را از طریق پوست به کودکان معصوم خود منتقل میکنند.
متن منتشر نشده سخنان دکتر احمدی نژاد در جمع دانشجویان |
به گزارش آرمان 57، سخنان رئیس جمهور احمدی نژاد که چند روز پیش در خصوص مسائل مختلف و در جمع دانشجویان عدالت خواه مطرح شد منتشر شد. صحبت های رئیس جمهور حاوی نکات مهمی می باشد که از مخاطبان محترم را به خواندن متن سخنان مذکور دعوت می نمائیم:
مقدمه کوتاهی بگویم و سپس به بحثهای شما اشاره کنم مبارزه حق و باطل و مبارزه برای اصلاح و برپایی عدالت، سخت ترین و سنگین ترین مبارزه طول تاریخ است. اگر کسی خیال می کند یک روزه و دوروزه و با آمدن و رفتن احمدی نژاد و دیگران مسئله حل می شود، اشتباه است. البته به معنای نتوانستن و بهتر و بیشتر کار را جلوبردن، نیست. سخت ترین بخش اصلاحات، مربوط به عدالت است. و حتی در بخش فرهنگی کار اینقدر مشکل نیست. خدمت پیامبر اسلام آمدند گفتند توحید را می پذیریم به این شرط که در زندگی و کارهای ما دخالت نداشته باشی. یعنی به عدالت کاری نداشته باشی.
به اندازه بزرگی کاری که هدف خلقت است، موانع هم وجود دارد. کسی خیال نکند اگر فضای عمومی کشور به سمت عدالت و اصول برگشت و یا تقویت شد، دیگر هیچ مشکلی وجود ندارد. سال 79 رهبر انقلاب در تحلیل شرایط امیرالمؤمنین(ع) اشاره کردند که در طول 25 سال ذائقه های مردم را عوض کردند. نمی خواهم بگویم ذائقه مردم ما عوض شده اما در سیستم اداری کشور، فرهنگ، ادبیات و ذائقه ها عوض شده و بسیاری از مشکلات مانند ناهماهنگی مدیران میانی و کارشناسان به همین بازمی گردد.
نکته مهمتر اینکه همیشه جریان عدالت با شعار عدالت سرکوب شده است. یعنی با تفسیر دیگری مقابل عدالت می ایستند. اصولگرایی، حزب، باند و گروه نیست که در رقابت برای کسب قدرت در مقابل سایر احزاب بایستد. اصل اول اصولگرایی، کار برای خدا، پافشاری بر عدالت و گذشتن از خود و همه چیز متعلق به خود است و الا اینکه تمام خصلتهای قدرت طلبی و مناسبات قدرت را بیاوریم و تابلویی بالای سرش بگذاریم، بازی است. اصلاح طلبی هم همینطور است. امام حسین(ع) قیامش برای اصلاح بود. نمی شود مناسبات خودخواهی، طاغوت و قدرت طلبی را جمع کنیم و این تابلو را بالای آن بگذاریم.
نکته بعد اینکه بدانید دولت همچنان در اصلاحات تنهاست. این معنایش این نیست که کوتاه بیاییم یا روحیه انقلابی را کنار بگذاریم. امام بزرگوارمان فرمود تا ظلم هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم. اگر همه دنیا مقابل ما بایستند، خمینی یکه و تنها مقابل آنها خواهند ایستاد. هرچه قدر مقاومتها بیشتر می شود ما مصمم تر و بانشاط تر وسط صحنه ایستاده ایم. |
با هیچ کس دعوا نداریم
بخش دوم عرایض به مطالب متنوع دوستان بازمی گردد. گفتند بار مبارزه به دوش دولت و شخص احمدی نژاد است و بدنه همراهی نمی کند. حرف درستی است اما ایجاد تحول در بدنه کار بزرگی است. نمی توان 4 سال توقف کرد تا بدنه متحول شود و بعد کارها را انجام داد. این اقدامات باید همراه با هم باشد. بدنه را باید از کجا آورد؟ در کدام انبان هزاران نیروی ساخته شده همفکر وجود دارد؟ در ضمن مگر هر عزل و نصب در اختیار رئیس جمهور است؟ آنچنان پیچ در پیچ درست شده که وقتی رئیس جمهور از حقوق مسلم و مصرح خود در قانون استفاده می کند، می بینید چه بلایی به سرش می آید؟
تحول سازمان مدیریت جزء آرزوها بود. سالها و ساعتها بحث و مطالعه درباره موانع و راه های کارشناسی این ماجرا انجام شد اما در همین قانون بودجه امسال باز هم بارها از واژه "سازمان مدیریت" استفاده کرده اند.
برخی دوستان گفتند چرا فضای عمومی را قبل از اقدام آماده نمی کنید. راجع به اصلاحات شوراها بحث کرده بودیم. اکنون برایم حق الیقین است که اگر کارها را با قوی ترین منطق هم اعلام کنیم، آنقدر مقاومت و فضاسازی می کنند تا انجام نشود. سازمان مدیریت با قوانین پیچ در پیچ که سالها روی هم انباشته شده بود و اختیارات نامحدود و تودرتو بود. ریشه ها را عمیق شدیم و پیدا کردیم. برخی خیال می کنند اگر منطق کارها را بگوییم، همراهی می کنند اما کارها همیشه آن طور ساده که می خواهیم جلو نمی رود.
یکی از دوستان تعبیر به دعوای دولت و مجلس کرد. ما با هیچکس دعوا نداریم. اگر فقط بخواهیم فهرست مانع تراشی هایی را که مقابل دولت انجام شد، بگوییم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود و سکوت کردیم. گاهی که خیلی فشار می آید دو اشکال از خود و یکی از دیگری می گوییم. یک نفر گفته بود اینها که مقابلت هستند که بعضاً حزب اللهی هستند، گفتم حق را بشناس بعد آدم ها را با آن معیار بسنج.
تورم و گرانی
رشد عدد تورم در دنیا 50، 70 و حتی 120درصد است. جایی که قبلاً 2 درصد رشد داشته 4 درصد شده است. 7 درصد 14درصد شده است. در بخش مواد غذایی بعضاً تا 400 درصد رشد داشته است. دولت از قبل شرایط جهانی را رصد کرده بود و تصمیم گرفت برخی کالاهای اساسی مانند برنج، روغن، غذای دام و... را وارد کند. جلسه ای با سران مجلس داشتیم و توضیح دادیم که بخاطر قیمت نفت، رکود اقتصادی و توطئه غربی ها، اتفاقاتی دارد می افتد که لازم است مواد ضروری روزمره مردم را تأمین کنیم. کارگروه مشترکی دو ماه کارکردند و تصمیم گرفتند برای کنترل این جهش قیمت، لایحه دو میلیارد دلاری به مجلس بدهند. در دولت به وزیر بازرگانی گفتم دو میلیارد زیاد است و با بحث هایی که شد آن را به یک میلیارد و دویست میلیون دلار رساندند اما دو فوریت و حتی یک فوریت لایحه تصویب نشد. گفتیم حجم رایانه را کم کردید، قیمتها بالا رفته، مصرف اضافه تراشیدید و برای یارانه ها محل مشخص کردید، در مقابل این موج سنگین بازار چه باید کرد؟ فقط تعرفه بازرگانی مانده بود. برای صادرات تعرفه بالا گذاشتیم اما همان افراد در کشور هیاهو درست کردند که کشاورزها و باغدارها نابود شدند.»
در اوج فشارها وزیر بازرگانی را تهدید و استیضاح کردند که چرا دولت میوه وارد کرد. وزیر می گوید اصلاً میوه وارد نکردیم، بخش خصوصی این کار را انجام داده است. یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار سال گذشته صادرات میوه داشتیم و قیمت میوه در پایان سال قبل به قیمت سال 83 بود. وزیر را کسانی دارند استیضاح می کنند که فریاد اصولگرایی اشان گوش فلک را کر کرده است.
اولین بودجه را که دادیم، گفتند 6 واحد درصد باید عوارض واردات کالا را بالا ببرید. بیش از 70 درصد واردات کالاهای سرمایه ای مانند ماشین آلات و تجهیزات و یا کالای واسطه ای است که طبق قانون معاف از عوارض است. 30درصد باقی می ماند. وقتی می گویند عوارض کل واردات افزایش یابد یعنی 180 درصد افزایش. هرچه گفتیم این درآمد کاذب است، در بودجه ننویسید، نوشتند و برای درآمدش هزینه هم قرار دادند. این درحالی بود که اولین موردی را که دولت عوارض آن را 60 درصد کرد، گوشی موبایل بود که جزء دارو و غذای مردم هم نبود اما باز همین افراد علیه دولت جنجال کردند.
در ازای درآمد کاذب هزینه می تراشند که اگر تأمین نشود کسری بودجه و تورم در پی دارد و همان را بر سر دولت چماق می کنند. ممکن است کسی بگوید چرا این مسائل را نگفتید، یک دلیل این است که ما در سنگین ترین جنگ سیاسی با دشمنان بودیم و تا حدودی هستیم. در اوج قضیه هسته ای نباید مسائل را در داخل تشدید کرد. فقط یک جمله شب قبل از سفر حج گفتم که قیمت 15 قلم کالا را شما بالا بردید. اگر این طور نیست تکذیب کنید.
بنابراین این طور نیست که خیال کنید دولت آمده و حالا که ملت و رهبری پشتیبان آن هستند، همه کارها روان اجرا می شود. البته معنایش کنار کشیدن نیست. خاصیت اصلاحات واقعی همین است. در همدان گفتم گاهی انسان جلوی نزدیکترین دوستان خود قرار می گیرد.
دو سال گفتند دولت کار کارشناسی نمی کند، آن وقت فقط در یک نشست و برخاست، 23 میلیارد تومان هزینه های دولت را اضافه کردند و بورسی را که وقتی ما تحویل گرفتیم 5 هزار میلیارد تومان در سال بود و الآن علیرغم خالی شدن حباب ها به 7500 میلیارد تومان رسیده، تصویب کردند که در سال جاری به 40هزارمیلیارد تومان برسد. یک بچه دبستانی هم می فهمد حجم این ظرف چقدر است؟ اما تصویب کردند که بعد بگویند دولت نمی خواهد چشم انداز و اصل 44 را اجرا کند.
مـافیــا
در ماجرای بدهی هزار میلیارد تومانی بانک پارسیان که اسم متخلفین هم در روزنامه ها اعلام شد، دیدید چه کسانی جلوی ما ایستادند؟ همان ها که برای عدالت فریاد می زدند، آمدند گفتند امنیت اقتصادی و سرمایه گذاری را از بین بردی! در جلسه روز پنج شنبه اصولگرایان گفتم مجلس مقتدر، قوی و کارشناسی می خواهیم که مسائل را عمیق ببیند تا
گفتند چرا زمین های دماوند و لواسانات را پس نمی گیرید، امیدوارم لیست 180 نفره ای را که در همان دوره زمین گرفتند و فوراً هم برایشان سند صادر شده روزنامه ای جرأت کند، منتشر کند. وزیر کشاورزی هم مأمور شده تک تک شکایت و پیگیری کند
بتوانیم 5، 6 جراحی بزرگ در کشور انجام دهیم و بنیان ها را درست کنیم. گفتم اصولگرایی حزب و گروه نیست، معیارهاست. آقایی هست که خود را رهبر اصولگراها می داند اما در این 2.5 سال بیش از 60 مصاحبه و سخنرانی داشته که در اوج ظلم و تهدید نظامی امریکا یک کلمه علیه استکبار حرف نزده و کاملاً علیه دولت صحبت کرده است. گفتم ما هیچ لایحه بنیادی به مجلس ندادیم چون می دانستیم یک چیزی می دهیم، 180درجه تغییر می کند.
لایحه بودجه امسال در برنامه ریزی و بودجه کشور یک انقلاب بود. من خودم بیش از 100ساعت وقت گذاشتم و با کارشناسان صحبت کردم. از قبل هم هماهنگ کردیم و گفتیم شما از آرزوهایتان بوده که قانون بودجه ای ارائه شود که همه بفهمند. در محتوای آن هم هر تغییری می خواهید بدهید اما آمدند گفتند 30 دستگاه نه، 300 دستگاه باید باشد. 23 هزار میلیارد تومان بدون منبع اضافه کردند. بعد می گویند دولت از منابع برداشت می کند. اگر این را اجرا کنیم، دولت ساقط می شود، باید تبعاتش را کم کنیم.
گفتند چرا اسامی افشا نمی شود؟ افشا می شود ولی خیلی وقت ها باید اصل مسیر را زد. دولت تلاش داشت راه های فساد را ببندد. گاهی هم فریاد می زنیم که مردم کمک کنند. مبارزه با فساد سخت است، در قضیه گاز ترکمنستان، برخی آقازاده ها که با آنها تجارت مشترک دارند، گرا دادند که الآن وقت قطع گاز است. در جلسه ای با روحانیون این مسئله را گفتم. همان آقازاده پیش یکی از دوستان ما رفته بود و بعد کلی بد و بیراه گفتن، گفته بود. دوست ما به او گفته بود رئیس جمهور اسم نبرده است. گفت همه فهمیدند. همین شخص در جمعی در مقابل اعتراض آنها ادعا کرده بود که منظور احمدی نژاد، من نبودم!
نمونه دیگری بگویم. یک آقایی در بومهن قصابی داشته و سال 80 قصد داشته مجوز کشتارگاه بگیرد که نمی دهند و کارش تعطیل می شود. کنار جاده پردیس ضلع غربی به سمت تهران در گذشته روستایی بوده است. در قانون منابع طبیعی حکمی هست که در هر روستا علاه بر سطح روستا، مقداری زمین برای عبور و مرور و گله به اهالی می دادند که اسمش مستثنیات بود یعنی از منابع ملی مستثنا می شد. این روستا از بین رفته، اما این آقا به باند زمین متصل می شود، سند جعل می کنند و 2 هکتار از مستثنیات را به نام خود می کنند. بعد به 20 هکتار توسعه می دهد. بعد منابع طبیعی مطلع می شود و در رفت و آمدها، 20هکتار، 2200 هکتار شده است! پرونده درست می شود، قاضی جانباز حزب اللهی حکم می دهد که متخلف باید مجازات شود و تمام درخت ها قطع شود. پرونده به دادگاه تجدیدنظر رفته، قاضی قبلی عزل شده است! اگر این مقدار زمین دست دولت بود و واگذار می کرد، تمام بازی های بازار مسکن می خوابید. 2200هکتار کنار تهران یعنی 350هزار واحد مسکونی.
خاطره ای به نقل از آقای چمران بگویم که در این جلسه هم حضور دارد. در دوره شهرداری ما در منطقه 3 تهران، فردی رفته بود در باغی مجتمع بسازد. شهرداری جلویش را گرفت و توافق شد از 12هزار مترمربع، مساحت 500 متر مربع آن را 2 طبقه بسازد. بعد از مدتی آقای چمران مطلع می شود درختان نصف باغ را با بولدوزر دارند قطع می کنند و در مساحت 3000 متر 6 طبقه بالا می برند. آقای چمران هرچه کرد باز زورش نرسید و 8 طبقه ساختند. البته همه مسائل هم این گونه نیست. بیش از 90درصد امور درست انجام می شود اما در نظام اسلامی مقدار کم انحراف هم خوب نیست.
زمان بررسی قانون بودجه در مجلس به استان هرمزگان رفته بودیم. دولت برای تعرفه واردات خودرو همان 100 درصد را پیشنهاد کرد تا از تولید داخلی حمایت شود. خبر دادند در کمیسیون 70 درصد تصویب شده است. تعجب کردیم که درآمدهای کاذب را بالا می برند اما این درآمد دولت را پایین می آورند. اتفاقی به بندر شهید رجایی رفتیم و دیدیم بیش از 30هزار خودرو در بندر منتظر است که از آن طرف علامت داده شود تا ترخیص شوند و از هرکدام 6، 7 میلیون از جیب دولت بپرد. زنگ زدم گفتم اگر تصویب کنید اعلام می کنم که تصویب کننده ها دستشان در دست اینهاست.
سفر امیر احمدی به ایران
درخصوص امیراحمدی؛ این آدمی است که در عالم سیاست اصلاً چیزی نیست اما او را به یک غول ضد نظام تبدیل کردند. آمده و رفته، اینکه ممنوع نیست. گفتند مشایی هماهنگ کرده است. تکذیب کرد. گفتند خبر داشتی باید جلویش را می گرفتی! این همه آدم خوب و بد می آیند و می روند. وزارت اطلاعات موظف است بررسی کند. یا آقای مشایی از حج آمده بود، برخی اعضای دولت را در رستورانی دعوت کرد، خبر زدند که میهمانی اشرافی گرفته که گارسون های زن در آن بوده اند. درحالیکه در جمهوری اسلامی گارسون زن نداریم. رئیس غذاخوری آنجا دیده بود که دولتی ها میهمان هستند، به زن و دخترش هم گفته بود بیایند با برخی از خانمهای دولت عکس بگیرند.
نزدیکان رئیس جمهور
درباره لایه نزدیکان رئیس جمهور گفتند بسته و بحث برانگیز است. این تلقی واقعی نیست. مناسبات ما با هیچکس این طور نیست. به هرحال رئیس جمهور و یا هرمدیری مستقر شود، چند نفر به او نزدیکند. این لازمه کار است. چرا فکر می کنید منفی است؟
از روز اول یک بازی طراحی کردند که هرکس در راه آرمان ها فداکارتر است او را بزنند. یک دوره ای روی آقای زریبافان زوم کردند که همه کاره دولت است. در حالی که وی از روز اولی که او را در مهاباد دیدم، تمام عشقش کار برای کشور است و اصلاً دخالتی در سیاست گذاری ها ندارد. به خاطر دقت در کارهایش خواستیم که دبیر دولت شود. عضو شورای شهر بود. همین دوستانی که قانون را اصلاح کرده بودند که عضویت در شورا شغل محسوب نمی شود، 3 قانون گذراندند که شغل محسوب می شود تا وی دبیر دولت نباشد. گفتم اگر به خودم می گفتید به او می گفتم بیرون بیاید. نامه های مردمی و پرونده ها را می خواند و به من خلاصه گزارش می دهد و پیگیری می کنم. نتوانسته و نخواسته حتی یک نفر را در این دولت نصب کند.
مدتی بعد روی آقای ثمره هاشمی زوم کردند که رهبر فکری احمدی نژاد است و پشت سرش نماز می خواند. بله، 30، 40 سال است که بچه های دانشگاهی ما هرجا باشند، پشت ایشان نماز می خوانند. این چیز مهمی است؟ آقای سعیدلو را برای وزارت نفت معرفی کردیم، چارتی کشیدند و در مجلس پخش کردند که قلب مافیا را سعیدلو نشان می دهد. او مافیا بود یا می خواست ریشه مافیا را بکند؟ مراقب ایمانتان باشید که بهترین ها به دست خودی زده نشوند. معنایش این نیست که هیچکس اشتباهی نمی کند. مثلاً من گفتم مدیریت عالم به دست امام زمان(عج) است. یکی گفت اینطوری نگو. برنج که 4هزار تومان می شود، مردم به امام بدبین می شوند. درحالیکه مگر مدیریت عالم با خدا نیست؟ ظلم هم هست. اشتباه در تشخیص و اجرای ماست.
رابطه ما با حلقه ها این طور نیست که برخی تصور می کنند. تا خبری برای بنده قطعی و حجت نشود، تصمیم نمی گیرم. همه حرفها را گوش می دهم اما نهایتاً خودم تصمیم می گیرم و برای همین محکم می ایستم و دفاع می کنم. البته گاهی دوستان و دولت را از ورود به عرصه منع می کنم چون اگر وارد شوند سر دراز دارد.
به آقای الهام چقدر توهین کردند؟ وزیر دادگستری است. مبارزه با قاچاق و مواد مخدر کار دادگستری هست یا خیر؟ رئیس جمهور رئیس 30 شوراست. آیا 30 پست دارد یا به حکم مسئولیتش در 30شورا رئیس است؟ بعد از انقلاب همیشه حقوقدانان شورای نگهبان پست اجرایی یا قضایی داشتند. معاون اول رئیس جمهور چند دوره حقوقدان بوده است. چرا باید بخاطر اینکه آقای الهام از خبری اطلاع نداشته یا نخواسته اعلام کند، در تلویزیون او را مسخره و به شخصیتش توهین کنند؟ آیا هرکس دیگر بود همین کار را می کردند؟ برای اینکه الهام محکم ایستاده است. نمی خواهم بگویم مرد اول عالم است یا اشتباه ندارد اما محکم ایستاده است. انتظار ندارید که رئیس جمهور در اتاقی تک و تنها بنشیند؟ این آقایان بروند، کسان دیگری می آیند و 6 ماه دیگر همین حرفها راجع به آنها هست. نمی خواهم بگویم انتقاد نشود اما در جلساتشان سازمان یافته عمل می کنند.
برای آقای مشایی ساخته بودند که در مجلس آنچنانی رفته است. رفت شکایت کرد، ساعت
آقای وزیر سابق اقتصاد که به قول خودش 2.5 سال مقاومت کرد و سیاست ها را اجرا نکرد. گفتم من هیچ حجتی پیش خدا ندارم. خواسته های دولت از این طریق اجرا نمی شود. جوابی برای مردم و خدا ندارم. او هم رفت و حرف هایی زد که همین را تأیید کرد. وقتی می گوید سیاستهای دولت غلط است، یعنی اجرا نکرده است. بالاخره بیشتر مشکلات کشور مگر اقتصادی نیست؟
یک نیمه شب با نماینده دادستان قرار گذاشت با مسئول آن سایت تماس گرفتند، گفته بود پول بدهید فیلم را برمی داریم! غافل از اینکه نماینده دادستان در جریان است.
آینده اقتصاد و نفت
گفتند آینده اقتصاد را چگونه می بینید؟ بسیار عالی می بینم. علی رغم همه این بحث ها، رشد اقتصادی و بهبود شاخص های اقتصادی اصلی ما باورنکردنی است. ناجوانمردی می کنند، هر عددی که دولت اعلام می کند، مسخره می کنند. سازمان یافته پول در رسانه خرج می کنند.
انتظار ندارید که رئیس جمهور در اتاقی تک و تنها بنشیند؟ این آقایان بروند، کسان دیگری می آیند و 6 ماه دیگر همین حرفها راجع به آنها هست. نمی خواهم بگویم انتقاد نشود اما در جلساتشان سازمان یافته عمل می کنند
به وزیر بازرگانی گفتم چرا توضیح نمی دهی، گفت توضیح داده ام. پیگیری هم کرده ام ولی پخش نمی کنند.
وضع نفت و گاز را پرسیدند. اخباری درخصوص تولید را خودم یا وزیر نفت اعلام خواهیم کرد. در پتروشیمی کارهای بسیار بزرگی انجام شده است. 22میلیون تن صادرات پتروشیمی که الآن به 29میلیون تن رسیده است. قراردادهای بزرگ LNG، تبدیل و میعانات بسته شده است که البته یکی دو ساله نشان نمی دهد. مطالعات و ساخت پالایشگاه ها حداقل 5 سال طول می کشد. همین امسال 70میلیون متر مکعب گاز اضافه می کنیم که به دست نیروهای داخلی هم اجرا می شود همان طور که ژاپنی ها آزادگان را زمین گذاشتند اما بچه های خودمان رفتند و تکمیل کردند.
گفتند چرا زمین های دماوند و لواسانات را پس نمی گیرید، امیدوارم لیست 180 نفره ای را که در همان دوره زمین گرفتند و فوراً هم برایشان سند صادر شده روزنامه ای جرأت کند، منتشر کند. وزیر کشاورزی هم مأمور شده تک تک شکایت و پیگیری کند.