سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش

پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :16
  • بازدید دیروز :104
  • کل بازدید :510029
  • تعداد کل یاد داشت ها : 577
  • آخرین بازدید : 04/1/31    ساعت : 5:35 ع

آقای غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه (حزب آقای حسن روحانی رئیس جمهور) در مناظره روز جمعه اول شهریور:
1-بعد از انقلاب می‌بینیم که 3 سال فضای باز سیاسی خیلی خوبی داشتیم اما گروهکی که عاقبت سر از اشرف در بغداد درمی‌آورد، قدر آن فرصت را ندانست و آمد خودش را با کسانی که آنان این آقایان را از زندان آزاد کرده بودند یعنی توده‌های مردم تعریف کرد. سپس دوم خرداد توسط مردم خلق می‌شود ولی متأسفانه یک ژورنالیست خیلی بد آن فضا را قدر نمی‌‌داند. ""

2-""آقای گنجی به یکباره مانیفست جمهوری خواهی را می‌نویسد و از خاتمی عبور می‌کند و سپس می‌بینیم که نیروهای انقلابی با یکدیگر مشکل پیدا می‌کنند و عصر جدیدی آغاز می‌شود.""
به گزارش نکات پرس مهدی کوچک زاده در وبلاگ شخصی خود نوشت: آقای غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه (حزب آقای حسن روحانی رئیس جمهور) در مناظره روز جمعه اول شهریور، که در باره موضوع احزاب از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، در فرازی از سخنانش به بخشی از یک حقیقت بسیار مهم اشاره کرد که اگر در آن با دقت نگاه شود می توان گفت ایشان روزنام نگاری (ژورنالیزم) را دسته بندی نموده و نوع خیلی بد آن را مقصر یا لااقل یکی از اصلی ترین مقصرین صدمه به فضای فراهم آمده بعد از دوم خرداد می داند و به نوعی آن را با حرکت منافقین در سالهای اول انقلاب در مقابله با فضای باز سیاسی اول انقلاب معادل سازی می نماید. به عبارت ایشان در پاراگراف ذیل دقت کنید:
"" بعد از انقلاب می‌بینیم که 3 سال فضای باز سیاسی خیلی خوبی داشتیم اما گروهکی که عاقبت سر از اشرف در بغداد درمی‌آورد، قدر آن فرصت را ندانست و آمد خودش را با کسانی که آنان این آقایان را از زندان آزاد کرده بودند یعنی توده‌های مردم تعریف کرد. سپس دوم خرداد توسط مردم خلق می‌شود ولی متأسفانه یک ژورنالیست خیلی بد آن فضا را قدر نمی‌‌داند. ""
ضمن تشکر از ایشان به خاطر بیان بی پرده بخشی از حقیقت، نمی دانم اگر همین مقایسه (مقایسه ژورنالیزم در دوران دوم خرداد! با رفتار منافقین خائن و فراری به اشرف در سالهای اول انقلاب ) توسط کسی غیر از ایشان صورت گرفته بود ژورنالست های خزیده در لباس حمایت از آقای روحانی، صبح شنبه با او چه معامله ای در روزی نامه هایشان می کردند و چه هرزه نگاری ها رخ نمی داد؟؟؟
ضمن تشکر مجدد از ایشان آرزو می کنم در انجام چنین روشنگریهای خیر از باب اینکه "کار نیکو کردن از پر کردن است" بیش از پیش موفق باشند.
ایشان البته در ادامه می فرمایند:
""آقای گنجی به یکباره مانیفست جمهوری خواهی را می‌نویسد و از خاتمی عبور می‌کند و سپس می‌بینیم که نیروهای انقلابی با یکدیگر مشکل پیدا می‌کنند و عصر جدیدی آغاز می‌شود.""
چه خوبست و مفید برای عاقبت جریان اعتدال، که ایشان روشن کنند این ژورنالیزم خیلی بد در اکبر گنجی منحصر است و او به تنهایی موفق به رقم زدن سوء عاقبت برای دوم خرداد و جریان به اصطلاح اصلاح طلبی شد یا این ژورنالیزم خیلی بد که رهبری هم در جلسه ای از آن به " شارلاتانیزم مطبوعاتی" یاد کردند دامنه ای بسیار گسترده داشت و دارد که اصلا جریان اصلاحات بدون آن ابتر و بلکه بی سر بود!







      

بعضی ها آن را یک هنر می دانند، هنری که با آن می توانی زودتر به خواسته ات دست یابی ؛ کافیست طریقه لابی کردن را بلد باشی آن گاه نانت در روغن است. اراده افراد را در دست می گیری و به سمت اراده ی خودت معطوف می نمایی. نظرشان را یکباره زیر و رو می کنی و آن وقت همان می شود که تو می خواهی.

در علوم سیاسی لابی گری یک حرفه ی ویژه است که منظور آن تلاش برای گسترش نفوذ یک دیدگاه و نقطه نظر مشخص در دستگاه حکومتی یک کشور یا افکار عمومی است.

سیاسیون با لابی کاملا آشنایند. شاید طعم و مزه ی آن را هم چشیده باشند، حتی شاید از آن بهره ها برده و یا اینکه از آن ضربه ها خورده باشند. نظرشان درمورد آن با هم فرق می کند. گروهی آن را خوب می دانند و گروهی بد.

اما اگر می خواهی لابی گر موفقی باشی به این سادگی ها هم نیست. باید بتوانی سریع ان قلت بیاوری ، حتی گاهی لازم است قمپوز درکنی و چند تا لغوز هم بخوانی . باید اهل سفسطه و مغلطه هم باشی و آنقدر آسمان و ریسمان به هم ببافی تا طوری طرف را بگذاری در آمپاس که به نفع تو تصمیم بگیرد.

اما باید حواست جمع باشد بعد از اینکه به خواسته ات رسیدی قپی نیایی و بزنی زیر همه چیز. ملاحظه ی طرف مقابلت را بکن ، لازم نیست همه ی آن چیزی که گفته ای را عمل کنی اما طوری رفتار کن که گویا می خواهی هر کاری را به نفع آنکه با او لابی کرده ای انجام دهی اما دستت آنقدرها باز نیست که بتوانی؛ لذا در برابر هر خواسته ای بگو خب!... کافیست یکی دو کارش را ردیف کنی تا دهانش بسته بماند.

لابی گر اهل توجیه است نه اهل استدلال. لذا اهل حق حتی اگر حقشان هم ضایع شود تن به لابی نمی دهند.

چند قدم در تاریخ سیر کن تا سندش را برایت بیاورم. قضایای شورای شش نفره را که بارها خوانده ای؛ قرار بود خلیفه سوم را تعیین کنند و عبدالرحمان بن عوف در آن نقش کلیدی داشت. رای عبدالرحمان می توانست خلیفه را تغییر دهد. عبدالرحمان بن عوف به مولایمان علی علیه السلام پیشنهاد لابی داد. می گفت این چند شرط را بپذیر تا رای خود را به نفع تو ثبت کنم و بشوی خلیفه مسلمین. اما مولایمان علی قله ی حقیقت بود و حاضر نبود به هر قیمتی به حقش دست یابد ؛ حقی که پیامبر (ص) در غدیر ؛شش دانگش را به نام مولا زده بود.

مولا می دانست که عبدالرحمان لابی می کند تا فردا روزی مثلا بتواند استاندار مصر و فرماندار بصره را طبق نظر خود بر مولا تحمیل نماید؛ آن وقت مگر می شود به فرماندار تحمیلی نامه نوشت و همچون عثمان بن حنیف توبیخش کرد که چرا در مجلسی رفته ای که اغنیا بوده اند و فقرا نبوده اند!  

مولا علی علیه السلام سیاستمداری زبده بود اما سیاستش کاملا اصولی بود و حاضر نبود ذره ای از اصولش کوتاه بیاید. او هم می توانست مثل بعضی ها که خود را زرنگ و اهل سیاست می دانند همه ی شروط عبدالرحمان را بپذیرد و بعد توجیه کند و مثلا بگوید توریه یا تقیه کردم یا فعلا چنین صلاح بود و...اما برای مولای حق مدار؛ هدف وسیله را توجیه نمی کرد تا برای دستیابی به آن ، هر چیزی را بپذیرد.

 مولا هم تقیه و توریه می دانست و آنجا که حق اقتضا می کرد مصلحت اندیشی زبده بود که 25 سال خار در چشم و استخوان در گلو داشتن را بر تفرقه ی امت ترجیح داد اما این ابزارها را برای لابی گری به کار نبرد تا به شیعیانش بیاموزد سیاستمدار مورد نظر اسلام باید چگونه باشد.

منبع:http://aghlekol.mihanblog.com/post/187








      

وقتی شرکتهای خارجی رفتند، ترکان و دوستانش مجبور شدند ساخت پالایشگاه ها را به شرکت های داخلی بسپارند، اما با بدبینی و تحقیر می گفتند می دهیم اینها اینجا را چمن بکارند! ?تازه حالا ما فهمیده ایم که توتال چه کلاهی سرمان گذاشته و مثلا...
نکات پرس/ مهندس ولی الله مهدوی، کارشناس PMO نوشت: وقتی شرکتهای خارجی رفتند، ترکان و دوستانش مجبور شدند ساخت پالایشگاه ها را به شرکت های داخلی بسپارند، اما با بدبینی و تحقیر می گفتند می دهیم اینها اینجا را چمن بکارند!احمدی نژاد پارس جنوبی
1- فازهای ابتدایی پارس جنوبی که توسط شرکتهای خارجی ساخته شد نظارت جدی از سوی شرکت نفت بر کار آنها نبود. به تازگی شرکت نفت فهمیده است که شرکت توتال چاه ها را در نقطه صفر مرزی حفر نکرده ، در حالی که چاه های قطر کمترین فاصله را از مرز دارد و عملا ضربه بزرگی به سهم ما از میدان مشترک خورده است.
تازه حالا ما فهمیده ایم که توتال چه کلاهی سرمان گذاشته و مثلا از بزرگترین لایه گازی (K4) برداشتی نکرده و آن لایه را در اختیار قطر گذاشته است، لذا دولت احمدی ن‍ژاد از توتال شکایت کرده است.
2-آقای اکبر ترکان در سال 88 از ریاست پارس جنوبی برکنار شد و این برکناری چنان با ذائقه اش ناخوش آمد که هنوز به دنبال گرفتن انتقام است.
آقای ترکان بدون هیچ سند دقیقی می گوید در این سالها 46 میلیارد دلار در پارس جنوبی هزینه شده ولی هیچ فازی بهره برداری نشده است و باید حسابرسی صورت بگیرد. در حالی که مهندس سوری رییس پارس جنوبی در این سال ها ، این عدد را تکذیب کرده و با استناد حدود 22 میلیارد دلار را تایید کرد. ضمن اینکه تعداد پالایشگاه های در حال ساخت در زمان دولت احمدی ن‍ژاد 9 پالایشگاه است. مقایسه کنید با تعداد پالایشگاه های در حال ساخت دوران خاتمی که 4 پالایشگاه بود.
3-مگر فقط راه اندازی کردن اعتبار است؟! مگر راه اندازی فقط یک روز اتفاق می افتد. جهت اطلاع می گویم که در حالی که همه سایت های الف و ب و جیم و جهان و کهکشان و بی بی سی و صدای امریکا مدعی شده اند که راه اندازی فاز 15 پارس جنوبی صوری و دروغین بوده است، همین شب گذشته ساعت 12 شب، گاز شیرین فاز 15 با فشار 60Bar و دبی بیش از 10میلیون مترمکعب در روز وارد مدار شد. اما این پالایشگاه هم مثل همه پالایشگاه های دیگر در اوایل راه اندازی بخاطر میت کردن Specها و استانداردهای لازم چندین بار قطع و وصل می شود.
نفت
4-بعلاوه اینکه اصولا پیشرفت کل سبد پروژه ملاک است. پیشرفت سبد پروژه پارس جنوبی در این دوران خیلی بیشتر از دوران خاتمی است.
دو پالایشگاه که در زمان خاتمی شروع به ساخت شده بود در زمان احمدی افتتاح شد، الان هم 9 پالایشگاه در حال ساخت است که 3 تای آنها در شرف راه اندازی است و طی یک سال آینده افتتاح می شود. پنج پالایشگاه دیگر هم بخاطر پیشرفت بالایی که دارند در دولت روحانی احتمال قریب به یقین افتتاح می شود. احتمالا باید منتظر باشیم که آقای ترکان و دوستانشان بیایند و پز راه اندازی آنها را بدهند و همه را به نام خودشان تمام کنند اما حسبنا الله و نعم الوکیل.
5-مهمترین و اصلی ترین مطلب اینجاست؛ دستاوردهای فنی و مدیریتی شرکت های داخلی مثل پتروپارس، سپانیر، اُیک، پایندان و بسیاری شرکت های داخلی دیگر در دوران تحریم ، بالاترین پیروزی ملی است. این شرکت ها این سالها به قدری توانمند شدند که حالا دیگر ادعای کسب پروژه خارج از کشور دارند.
6-در این سال ها فقط شرکت های داخلی در پارس جنوبی در حال کار هستند. کاش می فهمیدید یعنی چه؟! کاش در شعار حمایت از شرکت ها و متخصصان داخلی صداقت داشتید. واقعیت این است که امثال ترکان و زنگنه هیچ اعتقادی به توانمندسازی شرکت های ایرانی ندارند. آنها دوست دارند همانند سال های 1320 شرکت های انگلیسی بیایند و کار کنند و آنها کناری بنشینند و پز بدهند که زمان آن خدابیامرز ساخته شد و شرکت های داخلی حتا آفتابه هم نمی توانند بسازند. این آقایان فرق ایران و شیخ نشین های خلیج فارس را نمی فهمند. توتال بدون هیچ نظارتی به ما خیانت کرد، باشد تا بعدها مشخص شود که توتال چه خیانت های دیگری کرده است.
وقتی شرکت های خارجی رفتند، ترکان و دوستانش مجبور شدند ساخت پالایشگاه ها را به شرکت های داخلی بسپارند، اما با بدبینی و تحقیر می گفتند: " می دهیم اینها اینجا را چمن بکارند! "
اینها اعتقادی به کار متخصصان و شرکت های داخلی ندارند. دروغ می گویند. آقای ترکان، آقای زنگنه! راستش را بگویید.







      

نکات پرس: نهاوندیان قبلترها گفته بود انحصار قدرت سیاسی و اقتصادی مضر است// این تئوری‌ها را فقط درباره دولت نهم و دهم می‌گویند!








      

هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با زیباکلام، کتاب هاشمی بدون روتوش:

قبلا هم با شما این بحث را پیرامون آینده نظام داشته‌ام که نظام می تواند 20 درصد مردم را به طور فعال به نفع خودش در صحنه نگه دارد و ابزار قانونی هم در دستش است و گلوگاه‌ها را دارد، بنابراین می تواند نظام مستقری باشد حالا30 -40    درصد از مردم هم بی‌تفاوت هستند و برای آن‌ها چپ و راست فرقی ندارد می‌ماند آن‌ها که مخالف هستند که به هرحال هر نظامی یک مقدار مخالف دارد بنابراین از نظر من نظام مستقر است.








      

از دیرباز دو منش متفاوت ناشی از دو طرز فکر مختلف در نحوه اداره کشو وجود داشته که همیشه با یکدیگر دچار مشکل بوده‌اند: توده گرایی در برابر نخبه گرایی. ماجرا در قرن نوزدهم و آغاز موج دموکراسی مشخص‌تر شد، اتفاق بزرگی که برای نخستین بار قدرت بزرگ توده‌ها {که پیش از آن فقط در انقلاب‌های خونین متجلی می‌شد} را بطور سیستماتیک وارد نظام‌های سیاسی کرد. در آن روزگار اشراف سیاسی {خود نخبه خواندگان} که از قدرت گرفتن طبقه متوسط و توده‌ها هراسان بودند، با پدیده دموکراسی مخالفت کرده و در مجالس ملی فریاد می‌زدند: «درست است که انسان‌ها بطور فردی تصمیم‌های درستی اتخاذ می‌کنند، اما توده‌ها غریزه "گله‌ای" دارند و به همان میزان نامعقول». آن دوره گذشت و به تدریج جبهه‌بندی اشراف- توده‌ها جای خود را به مصاف نخبه‌گرایان – توده‌گرایان در قالب دموکراسی داد. سرانجام در تاریخ نخبه‌گرایان پیروز همیشگی لقب گرفتند {چه از جناح چپ و چه راست، چه لیبرال و چه دموکرات} و توده‌گرایان استثناهایی شدند "محکوم به تغییر ساختارهایی که نخبه‌گرایان ساخته‌اند"...

نخبه‌گرایان می‌گویند توده‌ها گروه‌هایی هستند سازمان نیافته و بی‌نظم که استعدادها، دانش یا فهم نخبگان را ندارند و این نخبگان یا "خواص" هستند که بر توده‌ها موثرند و به آن‌ها شکل می‌دهند. خودشان را مغز بدن می‌دانند و توده‌ها را ماهیچه‌ها. از نظر آن‌ها توده‌گرایان آدم‌هایی هستند که حاکمیت آن‌ها به آنارشیزم می‌انجامد...

 

جهانی آماده تغییر...

مدت‌ها پس از ظهور گاندی در هند، رهبران سیاه پوست مسلمان در آمریکا و امام خمینی در ایران، موجی در جهان ایجاد شد و توده‌گرایان توانستند با وجود کمبود امکانات و منابع و نداشتن رسانه، رقبای قدرتمند خود را با بسیج توده‌ها شکست دهند. چاوز در ونزوئلا روی کار آمد، احمدی نژاد در ایران و پس از مدتی انقلاب بولیواری به روی کار آمدن توده‌گرایانی چون کوره‌آ (اکوادور)، اورتگا (نیکاراگوئه) و مورالس (بولیوی) منجر شد و جهان را تحت تاثیر قرار داد.

chavez and populism

 

و اما ایران...

جالب است که در ایران نخبه‌گرایان ما به همه چیز شباهت دارند الا نخبه! گروهی که بعضا در اول انقلاب هم حضور داشتند، ماندند، بزرگ و بزرگتر شدند، کم کم به همه جا رسیدند و آخر سر خودشان را نخبه نامیدند. با تفاوت‌هایی که در سلایق و تفکرات خود داشتند، به چپ و راست و... تقسیم شدند و انشعاباتی پیدا کردند. به تدریج یک حلقه مدیریتی بسته ایجاد کردند که جز خواص، کسی به آن مدارج نمی‌رسید و این چنین سیستمی بنا کردند نخبه‌گرا.

ادبیات گفتمانی آن‌ها هم با تاکید بر دوگانه "عوام و خواص" یا "مدیر و مردم" شکل گرفت. دلسوزی آن‌ها برای مملکت در درجه اول برای "مدیران دلسوزی" است که خانه نشین شده‌اند و خشم آن‌ها از انقلابی‌نماها و "غریبه‌هایی" است که به "مناصب" رسیده‌اند. هر وقت حرف از ملت می‌شود، آن‌ها همیشه با اشخاص معدود و دست‌چین شده دیدار می‌کنند و به نتیجه می‌رسند که مثلا مردم خواستار حضور آن‌ها در صحنه هستند! حتی با همین حضور دست‌چین شده می‌فهمند وضع مردم بحرانیست یا نه!

hashemi

 

پدیده‌ای به نام احمدی نژاد

سال 84 و تحت شرایطی استثنایی، پدیده‌ای به نام احمدی نژاد ظهور کرد که آشکارا شعار شکستن حلقه‌های مدیریتی خواص را سر داد. هیچ حزب و گروهی در سال 84 (دور اول) از او حمایت نکرد و این باعث شد که او خود را وامدار هیچ شخص و گروهی نداند. احمدی نژاد برخلاف نخبه‌گرایان که همیشه از طرف مردم حرف می‌زنند و از طرف آن‌ها اظهار نگرانی می‌کنند، همیشه در میان ملت بود، هم میان روستاییان و هم شهری‌ها. و این چنین بود که توده‌گرایان در ایران هم به قدرت رسیدند...

 

دعوایی که اصالت دارد

ادامه مطلب...






      

مراسم تودیع و معارفه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در محل وزارت ارتباطات برگزار شد.







      

خودروی رئیس جمهور قبل از ریاست جمهوری
خودروی رئیس جمهور پس از رسیدن به ریاست جمهوری







      

از دانشگاه کالیفرنیا تا تخریب‌چی شدن گردان+عکس

 

شهید بهرامی در حالی‌که فقط چند روزی از ازدواجش گذشته بود با همسر جوانش وداع کرد و عازم جبهه شد و حنظله وار در جزیره مجنون به حجله خون رفت و پیکر مطهرش بعد از 13 سال میهمان قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) شد.

 

بازیگران زن‌ معتاد سینمای ایران! + تصاویر
مجموعـه تلویزیونــی «مادرانه» بهانه‌ای شده تا مروری بر کارنامه کاری بازیگران زنی داشته باشیم که در این سال‌ها نقش یک معتاد را بازی کرده‌اند و در یاد و خاطره مخاطبان ماندگار شده‌اند.
نقش آفرینان 18 تیر چه کسانی بودند؟
روزهای پر حاشیه ی قبل از انتخابات، خبر رونمایی مستندی با موضوع نقدی بر عملکرد دولت هاشمی بر روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. تیتر خبر و هم زمانی با ایام انتخابات کافی بود برای آن‌که مستند «مصاف» با استقبال مواجه شود...
...
سیا به نقش خود در اجرای کودتای 28 مرداد اعتراف کرد + سند
بعد از گذشت حدودا 60 سال از اجرای کودتای 28 مرداد 1332، بالاخره آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) همزمان با سالروز این واقعه تاریخی علیه ملت ایران، به نقش خود در برنامه‌ریزی و اجرای این کودتا که به برکناری محمدمصدق، نخست وزیر وقت منجر شد، اعتراف کرد و اسناد مربوط به این مداخله بر روی وب سایت آرشیو مل...

 

جغرافیای کودتای 28 مرداد
عمده ترین مراکز تهران در آن زمان، «بازار»، «توپخانه» و «چهارراه سرچشمه» بود تا برسد به خیابان کاخ که از سال 1361 مسدودش کردهاند. خانه دکتر مصدق هم در همین خیابان کاخ بود. محدوده پرترافیک و پر رفت و آمد تهران در این محلههایی بود که نام بردم. خانه آیتالله کاشانی هم در محله پامنار و در نزدیکی بازار تهر...

مروری بر عوامل کودتای 28 مرداد
یک تحلیلگر غربی با اشاره به کودتای 28 مرداد و عوامل پشت پرده این کودتا در ایران می‌نویسد: در سال 1953 با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا، وزیر امور خارجه این کشور مبلغ 1 میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد.
...







      

شاید در هیچ یک از نیروهای نظامی دنیا، مرسوم نباشد که یک سردار، سردار دیگری را بر دوش خود بکشد اما اینجا حکایتی دیگر روایت می‌شود. اینجا سردارها با همه ابهت‌شان، سردارهای بی‌نام و نشان را عاشقانه بر دوش می‌کشند.
 
تصویر زیر، گزیده‌ایست از آنچه هنگام مراسم تبادل 92 شهید هشت سال دفاع مقدس در مرز شلمچه روی داد:

 









      
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >