سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش

پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :28
  • بازدید دیروز :10
  • کل بازدید :499649
  • تعداد کل یاد داشت ها : 577
  • آخرین بازدید : 103/2/4    ساعت : 4:47 ع

دکتر پیروز مجتهدزاده،  مشاور پژوهشی دانشگاه سازمان ملل متحد
مدیر عامل بنیاد پژوهشی یوروسویک، در صفحه فیسبوک خود نوشت:

??مسؤل سرافکندگی های طاقت فرسا در سیاست خارجی کیست؟

??آقایان حسن روحانی و محمد جواد ظریف مسولیت شکست وحشتناک دیپلماسی "تسامح" و "تساهل" در کنفرانس سران سازمان کنفرانس اسلامی که از سوی نابغه بی همتا در امر روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، آقای صادق خرازی، برایتان به ارث گذاشته شد، با چه کسانی است جز شما؟
 
??آقایان مسول سیاست خارجی ایران، من از تاریخ اعلام تساهل و تسامح در سیاست خارجی دولت هفتم جمهوری اسلامی فریاد زدم که روابط خارجی هر کشوری باید بر اساس "توازن" ژئوپولیتیکی با دوستان و دشمنان در ماورای مرزها سازمان یابد... توازنی که بر اساس محاسبات میلی متری و میل لیتری و ریال به ریال باید شکل گیرد نه بر اساس سهل انگاری و بذل و بخشش های بی مورد و قربان و صدقه رفتن های بی جا و شرم آور. و بارها فریاد زدم که در کار چنین موازنه سازی بسیار دقیق مسامحه کردن و سهل انگاری نمودن جز خود کشی ملی چه معنای دیگری می تواند داشته باشد؟

??سوال من هم اکنون این است که پس از شکست مفتضحانه این دیپلماسی ورشکسته در کنفرانس اسلامی استانبول در روزهای پایانی فروردین ماه گذشته، و تجربه کردن فریبکاری های جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده امریکا در سوریه و در عربستان سعود در روزهای اخیر که پس از به اجرا گذاشتن برجام، در کنار وزیر خارجه نژاد پرست آل سعود باز هم دولت شما را تروریست پرور خواند و رئیسش، آقای اوباما هم در اعلام علنی ضعف و زبونی در برابر آل سعود تاکید کرد که می خواهد تروریست پروری های ایران را خنثی کند، آیا فکر نمی کنید که زمان آن رسیده است که در این الگوی عقب افتاده سیاست خارجی تسامح و تساهل تجدید نظری صورت گیرد؟

??دوستان و فرزندان عزیزم
 چه کردیم که وضعیت خود را در همان سازمان به آن روز وانفسا در آوردیم؟ آیا فکر نکردید که علت این بود که با پیروی کورکورانه از سیاست خارجی "تسامح و تساهل" خود را در عالم اسلام به این درجه از ضعف و زبونی سرنگون کردیم و حتی پیش بینی نکردیم که عربستان سعودی پس از دو سال یارگیری در کشورهای مسلمان که هربار یک ائتلاف 13 یا 23 کشوری اعلام می کرد، چه برنامه ای برای ما در استانبول آماده اجرا دارد؟ ما حتی این درایت را نداشتیم که وقتی در اعتراض به آن توطئه بزرگ، در آخرین جلسه شرکت نکردیم، به جای برگشتن به کشور، ننگ انتظار در اتاق های هتل را به جان خریدیم که اردوغان خائن و همدست آل سعود و معمار اصلی اجرایی کردن همه آن توطئه های آل سعود، از کار تشریفاتی جلسه پایانی اجلاس فارغ شود و با ما به آنکارا برویم و در نهایت بی شرمی مراسم سلام و تشریفات که مربوط به لحظه ورود ما به ترکیه است، را در آنکارا و در پایان سفر ما انجام دهد و در اوج بی نزاکتی ظاهرای دست به آن نمایش مسخره زند که فقط می تواند کودکان را فریب دهد. ما این اندازه درایت نداشتیم که به جای ترک جلسه نهای می بایستی ترتیبی دهیم که در ابتدا و یا انتهای آن جلسه کذائی میکروفن را بدست گرفته و به سران کنفرانس اسلامی به عنوان عضو موسس یاد آور می شدیم که آن کنفرانس برای وحدت عالم اسلام درست شد و کاری که سلمان آل سعود و همدستش اردوغان کردند فقط و فقط برای ایجاد شکاف و تفرقه در عالم اسلام بوده و محکوم! - ولی می دانیم که چنین اقداماتی نه به عقل آقایان متخصص در الگوی رفتاری سیاست خارجی صادق خرازی می رسد و نه آقایان چنین شهامتی را دارند.

??چه باید کرد؟
جنابان آقایان روحانی و ظریف این گونه به نظر می آید که شما ننگ شکست مفتضحانه کنفرانس سران اسلامی در استانبول را نشسته پذیرفته اید و فقط می کوشید با استفاده از تبلیغاتچی های تهی فکر جناحی خود با استفاده از امکانات دولتی فکر و توجه ملت را از این شکست ننگین منحرف سازید. خیر! این چاره امر نیست! الگوی خیانتکارانه در سیاست خارجی را کنار بگذارید و شهامت داشته باشید.

??https://telegram.me/dr_davari








      








      

نفوذ امریکا تا قلب وزارت علوم| مشاور دفتر امنیتی امریکا در دوبی  ، سرپرست دفتر همکاری های بین المللی وزارت علوم دولت یازدهم

 

 

دیپلماسی "مسیر 2" که یکی از مهمترین راهبردهای نفوذ امریکا در محافل علمی و آکادمیک ایران برای همراه سازی نخبگان کشورمان است، طی یک دهه اخیر از خطوط اصلی دستگاه دیپلماسی امریکا علیه انقلاب اسلامی بوده است.

بر اساس اسناد موجود یکی از مهمترین رابطین امریکا در طراحی و پیشبرد دیپلماسی امریکایی "مسیر 2" در ایران ، فردی به نام "سعیده لطفیان" است که اسناد متعددی از همکاری و ارتباطات وی با نهادهای امنیتی امریکا در قالب "مشاوره و مواضعه" موجود می باشد.

بر اساس یکی از این اسناد، "سعیده لطفیان" که تا پیش از دولت یازدهم در مرکز بررسیهای استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت میکرد، در تاریخ 2009/3/3 (15 فروردین 1388) طی جلسه با "رامین عسگرد"، رییس دفتر امنیتی امریکا در دوبی، ضمن ارائه تحلیل و اطلاعات جامعی از وضعیت دانشگاه تهران، طرح مورد نظر خود در پروژه دیپلماسی "مسیر2" را با محوریت چهره هایی نظیر جواد ظریف، حسین موسویان و محمود سریع القلم که با هم در انجمن ایرانی روابط بین الملل نیز فعالیت دارند ارائه کرده است.
در این جلسه "سعیده لطفیان" از تاثیر "سازمان پوگاش" بعنوان مهمترین سازمان جهانی دیپلماسی مسیر 2 بر ایجاد حلقه واسطی بین دولتمردان و آکادمیسین ها در مسیر پیشبرد برنامه های امریکا در ایران تاکید کرده و اعلام میکند که آماده تاسیس دفتری در دانشگاه تهران برای مبادله دانشجو و استاد بین دانشگاههای ایران و امریکاست و در همین رابطه از دفتر امنیتی امریکا در دوبی تقاضای مساعدت می کند.

متن کامل گزارش "رامین عسگرد" به وزارت خارجه امریکا از ملاقاتش با "سعیده لطفیان" در پایگاه US Embassy Cable به نشانی زیر موجود است:
http://cables.mrkva.eu/cable.php?id=194937

"سعیده لطفیان" علاوه بر ارائه مشاوره و همکاری با دفتر امنیتی امریکا در دوبی ارتباطات بسیار نزدیکی با "سازمان ضدانقلابی نایاک" و "تریتا پارسی" دارد که این همکاری از سال  2007 به بعد چنان آشکار است که با یک جستجوی اینترنتی ساده، دهها سند از ارتباط وی با "سازمان ضدانقلابی نایاک" بازیابی میشود.

"سعیده لطفیان" در عین حال از سال 2013 بعنوان عضو هیئت رئیسه سازمان امنیتی پوگواش (PugWash) که محلی برای تعامل دولتمردان جهان و آکادمیسین هاست فعالیت می کند.
رودنی نیکولز در تاریخ 25 ژوئن 2015 طی مقاله ای در سایت foreignaffairs به معرفی سازمان امنیتی پوگواش و نقش آن در "محدودسازی فعالیتهای هسته ای" در جهان پرداخته و می نویسد: " سازمان معروف پوگواش برای بررسی مفهوم بازدارندگی جهت تدوین اقدامات کنترلی به منظور اجتناب از خطا و همچنین مدون کردن احتمالات واقعی برای کنترل تسلیحات هسته ای است."

"سعیده لطفیان" علیرغم سوابق همکاری خود با دفتر امنیتی امریکا در دوبی، ارتباط با سازمان ضدانقلابی نایاک و حضور در هیئت رئیسه سازمان امنیتی پوگواش، در تاریخ 93/11/15 با حکم محمد فرهادی به عنوان سرپرست مرکز همکاری های بین المللی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منصوب می شود تا بتواند پروژه امریکایی دیپلماسی مسیر2 را با "نفوذ" قانونی بیشتر و از "منصب حاکمیتی" به پیش برد:

http://www.cissc.ir/news/fa/a/id-16-htm/

در این رابطه اسناد و مدارک بیشتری موجود است که بدلیل محدودیت فضا، امکان انتشارشان را نیافتیم.








      

??فحاشی های جناب مجید تفرشی، کارگزار تاریخی دولت یازدهم در لندن پس از انتشار مطلب مربوط به استقبال از جناب روحانی در سمنان

پس از انتشار مطالب مربوط به تشکیل ستاد استقبال از جناب روحانی در سمنان، جناب مجید تفرشی، کارگزار تاریخی دولت یازدهم در لندن در یکی از گروههای تلگرامی فحاشی علیه اینجانب و رییس جمهور سابق را آغازید که با پاسخ اینجانب مواجه گشت. متن کامل این مجادله تلگرامی را برای رونمایی از "ادب" حامیان دولت یازدهم در اینجا منتشر می کنم:

??مجید تفرشی:حضرت استاد داوری گرامی
تشکیل ستاد استقبال از بزرگان کاری مرسوم و البته غیرپسندیده ای است
ولی مسلما بهتر از مستقبلان مزدور و اجاره ای و کرایه ای است
روحانی در این مورد پیش هر کس روسیاه باشد، دست کم پیش رییس شما روسفید است

??عبدالرضا داوری: جناب تفرشی! از پروژه هایتان در لندن با حضرت حسام الدین آشنا چه خبر؟ مشکل سوئیفت حل شده که انشالله پوند به حسابتان راحت تر واریز میشود.

??مجید تفرشی: جناب داوری! خجالت و شرم هم خوب چیزی است، همین طور شعور و شرف. واقعا از خودم متاسفم که با همین آقای آشنا که می فرمایید در دفاع از شما دعوا کردم. ادمین محترم گروه باید فکری به حال این روش "توالت نویسی" بکند.

??عبدالرضا داوری: جناب تفرشی! انسان "مستقبل" اجاره ای باشد بهتر است تا "محقق" اجاره ای باشد
آب را بریزید همانجا که میسوزد??

??مجید تفرشی: مسئولان گروه این بی شرافتی ها را نمی بینند؟ مردک هتاک بی شرف.

??عبدالرضا داوری: جناب تفرشی! فعلا که جنابعالی قلم را فروخته و دهان آلوده میکنید؛ آب قطع است قربان??

??مجید تفرشی: جناب آقای دکتر داوری! استاد با شعور با شرف! حرمت این گروه  را حفظ کنید. شما مرا خوب می شناسید ولی برای پیشبرد اهداف و پروژه تان هر چه دروغ می خواهید سر هم می کنید.شاگرد خلف رییس تان هستید. تعجب می کنم از اجازه حضور چنین افراد "بی همه چیزی" در این گروه.

??عبدالرضا داوری: جناب تفرشی! جنابعالی هتاکی کردید بنده مطابق شان تان پاسخ دادم. زیبنده نیست کسی که خود مزدور جناب حسام الدین آشنا است و قلم و وقتش را به دولت فخیمه یازدهم فروخته از مزدوری دیگران براشفته شود.رطب خورده منع رطب کی کند.از لندن چه خبر قربان؟با پوندهای دولتی حتما خوش میگذرد!

??مجید تفرشی: این را هم لطفا اضافه بفرمایید تا کمی از دروغهایتان کم شود: برخی دوست دارند به شما و روسایتان به دلیل خیانتشان به ایران، اطلاق کلمه "فواحش سیاسی" بکنند.
من با این تعبیر کاملا مخالفم.چون اطلاق چنین تعبیری به شما، توهین به قدیمی ترین شغل جهان است.

??عبدالرضا داوری: حضرت تفرشی مانند رییس معتدل و مودبشان بنده را بی شرف، بی همه چیز، توالت نویس، فاحشه سیاسی و ... خواندند.
زهی ادب...البته ظاهرا "فاحشه گری" را خوب میشناسید جناب تفرشی!
موید باشید

??مجید تفرشی: آقای داوری! من اهل این حرفها نیستم ادعای بیان تلاشهای علمی هم ندارم، ولی دست کم شما حد خودتان را در برابر کسی که خاموش و بی مزد بیست و چند سال است در دنیا از منافع ملی ایران دفاع کرده و خودتان هم مکررا به آن معترف بوده اید نگه دارید. از دوستان و هموندان به خاطر هم کلامی با این فرد پوزش می خواهم، جای آن است که خون موج زند در دل لعل.

??عبدالرضا داوری:جناب تفرشی! بنده همواره برایتان حرمت قائل بودم خودتان باعث این گفتگوی تلخ شدید. کلوخ انداز را پاداش سنگ است!

??مجید تفرشی: شما حتی شرافت و شهامت فاشیستها و نازیستها را هم ندارید که بعد از رو شدن پرونده شان دست به نوعی بازنگری در افکار و گفتار و اعمالشان شدند تقصیر از شما نیست. تقصیر از جامعه ای است که بعد از هشت سال فاجعه آفرینی برای کشور دوباره با ادعا و وقاحت سربراورده اند و طلبکار هم شده اند.
بسیار خوشحالم که در گذشته هرگز هیچ یک از تعابیر و تعریفهای اغراق آمیز درباره مراتب علمی و پژوهشی و اخلاقی شما نسبت به خودم را جدی نگرفته و صداقتتان را  باور نکردم.

??عبدالرضا داوری: در شرافت ما همین بس که با پول این ملت در خیابانهای لندن نمیگردیم و به دنبال راه اندازی تینک تانک با عوامل ملکه نیستیم.
برای آب فکری کنید که هنوز وصل نشده.

و تمام...

??https://telegram.me/dr_davari








      

محمد مهدی سیار شاعر جوان انقلاب اسلامی در صفحه اینستاگرام خود سروده ای را در وصف عضو تیم مذاکره کننده ایرانی که خودکشی نمود منتشر کرد.
 
سیار نوشت: چند سطر نصیحت دیرهنگام به #کلنل_فضل_الله_آق_اولی (عضو هیئت ایرانی در بخشی از#مذاکرات مربوط به قرارداد 1919 ایران و انگلیس که در اعتراض به شرایط خفت بار این قرارداد در صبحگاه نوروز 1299خودکشی کرد.) .
 
مگر مدال نبود
در آن زمانه محنت بار؟! که بر تو آویزند
نبود سکه مگر
که کف زنان گرامی به پای تو ریزند؟
 
در آن زمانه محنت بار
مگر نبود «اخبار»
و مارش پیروزی
و اعتراف جهان
به هوش و لهجه «نیتیو» انگلیسی تان؟
 
در آن زمانه گرفتم که «بوق بوق» نبود
نبود «به به» هم؟
نبود «چه چه» هم؟
نبود هیچ هنرمند فاخری آخر
که نغمه های خوش «خر برفت» ساز کند؟
نبود دخترکی خودجوش
که رقص مختصری در فضای باز کند؟
 
در آن زمانه گرفتم از این همه اسباب
نبود هیچ کدام
ولی بگو آخر
نبود مسأله گویی و مصلحت دانی
که شیرفهم کند
تو را جوانک خام!
که خودکشی ست حرام؟!







      

اقتصاد سیاسی مزخرف خوانی مسکن مهر!

 آقای عبده تبریزی(از سرمایه گذاران بزرگ در حوزه انبوه سازی  و سوداگری زمین و مسکن، رییس اسبق بورس و رییس سابق برخی موسسات مالی و بانکهای خصوصی) اینک یکی از مشاورین اصلی و در حقیقت تصمیم سازان وزیر راه و مسکن و شهرسازی است. البته سابقه همکاری عبده با آخوندی به اینجا ختم نمی شود.  در سالهای دهه 80 عبده رییس بانک اقتصاد نوین بود و آخوندی نیز یک از شرکای اصلی یکی از شرکت های اصلی تابعه این بانک یعنی "استراتوس" بود که عمده فعالیتش در حوزه انبوه سازی و سوداگری زمین و مسکن  بود.
آن سالها و بر اساس نتایج مرکز آمار که رشد جمعیت اطراف تهران را بیش از تهران پیش بینی کرده بود شرکت استراتوس شروع به سرمایه گذاری در اطراف تهران با قیمت پیش فروش متری 1 تا 1.2 میلیون تومان کرد.
با شروع پروژه مسکن مهر قیمت ها به میانگین  300 هزار تومان افت کرد. در نهایت استراتوس مجبور شد پروژه ها را  در قالب مسکن مهر خودمالکی و به قیمت 500 هزار تومان عرضه کند. آخرین پروژه های این شرکت نیز به قیمت 650 هزار تومان فروخته شد.

اگر شما چنین زیانی می کردید نمی گفتید مسکن مهر مزخرف و بیابانی است؟! اگر شما به عنوان یکی از فعالان بانکی در وزارت راه مسئولیت داشتید به جای ساخت مسکن ارزان برای محرومین، وام بانکی با اقساط ماهیانه 2.5 میلیون تومان و بازپرداخت بیش از دویست درصدی تصویب نمی کردید؟! اقساط ماهیانه ای که خودش دو برابر مبلغ وام درخواستی خیلی از محرومین است!

کانال هرمس @hermesi








      

ایران هرگز "امریکاستیز" نبود؛ این امریکا است که "ایران ستیز" است

ایران هرگز در امریکا بمب گذاری نکرد، ایران هرگز دولتمردان امریکایی را ترور نکرد، ایران هرگز در امریکا تلاشی برای کودتا نکرد، ایران هرگز امریکا را مورد تجاوز نظامی قرار نداد، ایران هرگز هواپیمای شهروندان امریکایی را ساقط نکرد، ایران هرگز در امور داخلی امریکا مداخله نکرد، ایران هرگز جریانهای برانداز و تروریستی را در امریکا مورد حمایت مالی، اطلاعاتی و رسانه ای قرار نداد، ایران هرگز سرمایه های امریکا را بلوکه نکرد، ایران هرگز امریکا را مورد تحریم های کمرشکن قرار نداد...

اما امریکا طی چهار دهه اخیر همه این جنایات را در حق ایران و ایرانی روا دانست و پیاده کرد.

ایران هرگز "امریکاستیز" نبود، این امریکا است که "ایران ستیز" است.

https://telegram.me/dr_davari








      

قصه آشتی روحی مادر ودختر

#تولد_یک_بانو
دیشب عکس مامان رو گذاشتم پروفایلم ....در ادامه ی تمرینات ژرفای زن بودن ، شفای شکاف روحی بین مادر و دختر ....محبت و مهربونی پیغام ها خوشحالم کرد و پیغامی دوست داشتنی از مهربان بانویی که اگه خودشون اجازه بدن اسمشون رو می برم .....گذشت تا امروز ظهری ، سرکار بودم که مامان بهم پیغام داد چه عکس نازی ......خندیدم و شوخی کردیم تا گفت خدا از بلا دورش کنه .....منم برای خوش آمدش پیغام دیشب رو براش فوروارد کردم .....مامان گفت عزیزم ...یعنی اینقدر خوشگل بودم ؟ ...یهو یه چیزی تو دلم تکون خورد و بهش پیغام دادم تو خوشگل هستی .....اشکام جمع شد تو چشمام و ریخت رو صورتم ....براش بوسه ای فرستادم ...ولی نتوستم استیکر دوست داشتنی مادر و کودک رو براش بفرستم ....انگار این تصویر مال اون نبود و دلم نمی خواست براش بفرستم .....رفتم و مشغول کارم شدم با اشک هایی که هی جمع می شد تو چشمام و با بوی شکلاتی که هم می زدم قاطی می شد و می رفت پایین از گلوم !.....بعد از اون هی از خودم می پرسیدم که چرا نمی تونم این تصویر آغوش رو برای اون ببینم ...چی شد که دست و دلم نرفت براش ؟ دیدم ته ته دلم یه جایی دلم نمی خواد بغلش کنم و باهاش قهرم هنوز...انگار یه رنجش ابدی و ازلی از تمام آغوش های نگرفته ام یهو منو ازش جدا کرده ....انگار نبخشیدمش و حاضر نیستم با آغوش باز برم سمتش ....پس این اشک ها برای چی ؟؟؟.....دلم سوخت راستش .....دلم براش سوخت که خودشو لایق طبیعی ترین حق زنانه گی اش نمی دونه ...زیبایی ...اون واقعا زیباست ولی خودش رو دیگه زیبا نمی دونه و اصلا دلش براش خودش نمی سوزه .....اون چهره ی معصوم پروفایلم با چشمهای میشی رنگ انگار هیچ وقت یه آغوش زنانه و مادرانه ندیده .....این اشک ها برای درک تنهایی و زنانه گی و زیبایی بود که اون از دست رفته می دونست ....راهم رو کج کردم و رفتم بلافاصله براش یه روسری خریدم .....یه روسری ابریشم سورمه ای با طرح های طلایی .....سرم کردم ....عجیب شبیه اش شدم .....اگه دوسش نداشته باشه چی ؟ مهم نیست ...واقعا مهم نیست ....کارتی گرفتم ازشون که اگه خواست عوضش کنه بتونه ....فروشنده فهمید کادوییه ....برام بسته بندی اش کرد ....تا خونه اشک هام اومد و جمع شد .....انگار هرطوری بوده و هرکاری کرده دیگه برام مهم نبود .....اصلا مرسی که با بی توجهی ات منو وابسته نکردی ....وگرنه ممکن بود حالا حالا ها روی پاهای خودم نیاستم .....مرسی که یه وقت هایی نبودی چون ممکن بود هیچ وقت قدر بودنت رو ندونم .....تمام راه رو پیاده اومدم  در حالیکه صحبت های هفته تو گوشم می پیچید .....نگاه مادر فاطمه جان ، مادری که دیگه نیست برای سوسن جان و ...مادرهایی که همه ازشون یاد کردیم ....خوب یا بد .....فقط گفتم خدایا شکرت که هست و این رو فهمیدم ....اگر نبود این روسری رو کجا می بردم ؟؟....تا رسیدم بغلش کردم و های های گریه ...طفلی فقط تو بغلم نمی دونست بخنده یا گریه کنه ...چی شده؟؟؟.....گفتم تو خودت باورت نمی شه که چقدر خوشگلی ؟؟....نمیدونی که برای من یه ملکه ی بی همتایی ؟؟....خنده و گریه مون قاطی شد ...روسری رو سرش کرد ونقش های طلایی روسری توی چشمای خندون و میشی رنگش پخش شد .....
شاید وقت اون رسیده که شما هم با خودشناسی موانع درونی این آشتی بزرگ وکلیدی زندگیتان را انجام دهید.
حیف است زمان بیشتری برود وشما بیش از این در زندگی با آشناهایتان غریبه باشید.
نگارش شده در گروههای آموزشی تلگرامی پس از سمینار نقشه راه...
کانالی برای کشف:
نقشه راه ایجاد تغییر وپیشرفت در زندگی شما
@bonyadfarhangzendegi








      

سایتهای مهم علمی آموزشی پژوهشی

???????????????
بانکهای اطلاعاتی
www.digitallibraryplus.com
www.daneshyar.net
www.umi.com/pqdauto
www.search.ebscohost.com
www.sciencedirect.com
www.emeraldinsight.com
www.online.sagepub.com
www.springerlink.com
www.scopus.com
http://apps.isiknowledge.com
???????????????
پایان نامه های داخلی و خارجی
www.irandoc.ac.ir
www.umi.com/pgdauto
www.mhrn.net
www.theses.org
???????????????
مقالات فارسی
www.magiran.com
www.civilica.com
www.sid.ir
???????????????
کتابخانه ملی ایران، آمریکا و انگلیس
www.nlai.ir
www.loc.gov
www.bl.uk
???????????????
دسترسی آزاد روانشناسی و آموزش و پرورش
http://eric.ed.gov
???????????????
اطلاعات عمومی کشورها
www.worldatlas.com
???????????????
مقالات رایگان کتابداری و اطلاع رسانی
www.infolibrarian.com
???????????????
آرشیو مقالات از سال 1998
www.findarticles.com
???????????????
کتابخانه الکترونیک
www.digital.library.upenn.edu/books
???????????????
رایانه و بانکهای اطلاعاتی فارس
www.srco.ir
???????????????
دانشنامه آزاد اینترنتی
www.wikipedia.org
???????????????
دایره المعارف بریتانیکا
www.britanica.com
???????????????
دانشگاه اهایو
https://etd.ohiolink.edu/ap:1:100766165341125
???????????????
florida:
http://etd.lib.fsu.edu/ETD-db
???????????????
دسترسی به متن کامل پایان نامه های 435 دانشگاه از24 کشور اروپایی
http://www.dart-europe.eu/basic-search.php
???????????????
دسترسی رایگان به بانک مقالات دانشگاه کالیفرنیا
http://escholarship.org
???????????????
دسترسی رایگان به بانک مقالات دانشگاه TENNESSEE
http://www.lib.utk.edu:90/cgi-perl/dbBro...i?help=148
???????????????
دسترسی رایگان به 1,550,632 مقاله ی دانشگاهی
http://www.oalib.com
???????????????
دسترسی به پایان نامه های الکترونیکی دانشگاه ناتینگهام
http://etheses.nottingham.ac.uk
???????????????
دسترسی رایگان به کتاب ها و ژورنال های سایت In Tech
http://www.intechopen.com
???????????????
دسترسی رایگان به مقالات علمی دانشگاه McGill
http://digitool.library.mcgill.ca/R
???????????????
دسترسی رایگان به مقالات علمی —مقالات 1753 ژورنال— دانشگاه استنفورد
http://highwire.stanford.edu
???????????????
Directory of Open Access Journals
http://www.doaj.org
???????????????

دسترسی به مقالات و متون علمی پایگاه ایالت متحده ی آمریکا
Proceeding of the National Academy of Sciences
http://www.pnas.org









      

داریوش سجادی, [11.04.16 08:31]
کهیر!
بدون تردید محمود احمدی نژاد را در سپهر سیاسی ایران می توان در قامت یک پدیده منحصر بفرد برسمیت شناخت که از ابعادی مختلف شایسته توجه و بایسته تامل است.
علی رغم همه انتقادات موجه و ناموجه منتسبه به ایشان و فارغ از خدمات و زحمات و صدمات و لطمات برآمده از مدیریت 8 ساله ایشان در کسوت و خلعت ریاست جمهوری ایران مشارالیه به اعتبار شاکله شخصیت اش و آثار این شخصیت بر محیط مجاورش برخوردار از جذابیتی ویژه است.
جذابیت مزبور محصول ظرفیت و استعداد بالای ایشان در برون ریخت نفرتی هیستریک و کهیری چندش آور و مشمئز کننده از خود نزد بخش معناداری از ایرانیان می باشد.
کهیری که بشکلی قابل استناد توانسته «احمدی نژاد» را به برند و نماد و شاخص اختلال شخصیت روانی این بخش از ایرانیان مُبدل کند.
نفرت از احمدی نژاد را می توان در اعداد روان نژندی هائی منسوب به  خانواده «عقده آدونیس» ریشه یابی کرد. کمپلکسی که طی آن عنصر مبتلابه دچار ستیزندگی و نفرت از خود یا نفرت از بدن یا بخش هائی از بدن خود می شود و بمنظور فائق آمدن بر این نفرت متوسل به نفی خود و یا نفی بخش مورد اکراه از بدن خود شده و متقابلا با تشبث به تخیلی آرمانی از شمای خود و باور به این شمای تخیلی، برای خود تشفی خاطر می آفریند.
 
چیزی شبیه ماجرای باخت تیم ملی فوتبال ایران به آرژانتین در بازی های جام جهانی که در همان تاریخ در توصیف آن شکست نوشتم:
مشکل تیم فوتبال ایران آن بود که قبل از بازی در «زمین فوتبال» در حال بازی کردن در «زمین خیال» بود. تخیلی آرمانی از خود در قامت شهسواران ساق طلائی دنیای فوتبال حرفه ای جهان! (1)
تخیلی که مخملباف در «نون و گلدون» به خوبی آن را در ماجرای آن عاقله مرد سیه چرده و چشم و ابرو مشکی به تصویر کشید که در یابش و گزینش کودکی مشابه کودکی خود از میانه کودکان مختلف حاضر در صحنه برخلاف انتظار دست بر روی کودکی زاغ و بور و روشن پوست می گذارد تا از این طریق کراهت خود از خاستگاه اش و ارادت خود به قبله گاه اش را احراز و التیام کند.
کمپلکسی آغشته به دو گانه خود باختگی و غرب شیفتگی که بدان اعتبار مبتلابه زاغ بودن و سفید بودن و چشم آبی بودن را «انسان برتر» فهم کرده و می کوشد با نفی خود و تکذیب خود و تکذیب گذشته خود و باور به خود در قامت یک انسان با شمایل و حمایل و ظواهر و مختصات غربی، بدینوسیله  بین خود و «انسان برتر مفروض اش» به این همانی برسد؛ چرا که از خودش و واقعیت خودش متنفر است. (2)
در ماجرای دولت نُهم و دهم نیز «احمدی نژاد» خواسته یا ناخواسته بصورتی اجتناب ناپدیر نماد چنین تنفری شد.
در ماجرای احمدی نژاد این بخش از جامعه مخالف یا منتقد احمدی نژاد نبودند.
ایشان از احمدی نژاد متنفر بودند. از دیدن چهره احمدی نژاد دچار چندش شده و کهیر می زدند! چرا که «احمدی نژاد مزبور» با تخیل مختصات ذهنی ایشان از خودشان منافات داشت.  لذا تنفر و چندش از «واقعیت خود» را به اسم احمدی نژاد بالا می آوردند. (3)
ایشان نمی خواستند احمدی نژاد را ببینند چون در ضمیر ناخود آگاه شان «احمدی نژاد» را آینه تمام نمای آن بخش از واقعیت خود می دیدند که دوست نداشتند ببینند و بمنظور فرار از این واقعیت آن را تکذیب می کردند. تحقیر می کردند و با اعلام برائت از وی در مقام  تکذیب و «ندیدن خود» و «ندیدن سیمای ناخوشآیند مفروض شده خود» برمی آمدند!
اظهارات پر از غیظ و نفرت دانشجوی معترض به احمدی نژاد در مقابل علی لاریجانی و تاکید و تصریح اش به این نکته که «من از احمدی نژاد متنفرم و از ریختش بدم می آید» اعترافی صادقانه و سندی قابل وثوق از ریشه های عمیق این اختلال شخصیت نزد طیف و طبقه مزبور است.
(اینجا را نگاه کنید ـ http://bit.ly/23nCsrY)
اقشاری که با ابتلاء به چنین کمپلکسی خود را در حال زندگی در ایرانی می بینند که بغایت زیباست با مردمانی صاحب فضل و ادب و کمالات و شهروندانی بغایت خوش سیما و خوش اندام و در اوج نبوغ و بلوغ و فهم و شعور و تشخص و تمدن و فرهیختگی و فرزانگی و کمال و مدنیت و آداب دانی. ایرانی که بغایت متمدن و پیشرفته و آلامد است و تنها یک مشکل دارد و آن اینکه چنان ایرانی اساساً وجود خارجی ندارد (!) و صرفاً برساخته در ذهنیت بیمار ایشان است.
بالغ بر 4 سال پیش ذیل مقاله «کالبد شکافی بی بی سی» وقتی در تبیین ریخت شناسانه «جامعه ایرانی مسمی به روشنفکر» تاسی به رفتار و برنامه های یکی از کارمندان بی بی سی کرده و دنباله ایشان در تهران را جماعتی با موهای دمب اسبی و لباس های درویشی و عینک های پنسی و پیپ و کوله پشتی و لهجه های عجیب و غریب و گعده در گوشه و کنار سینما شهر فرنگ و عصر جدید نشانه گذاری کردم «مشارالیه» از موضع دفاع از خود پاسخ داد:
«یادتون باشه من بچه جنوب شهرم . جوون فکلی سینما عصر جدیدی نیستم.»
و در پاسخ خدمت ایشان معروض داشتم:

داریوش سجادی,
«برای بنده بچه های فکلی سینما عصر جدید لزوماً بچه های جُردن و زعفرانیه نیستند اتفاقاً با بخش زیادی از ایشان که دوستی و آشنائی دارم عمدتاً بچه های امیریه و منیریه و سنگلج و سرچشمه و دولاب بودند که برای فرار از خاستگاه شان که به غلط آن خاستگاه را مذموم می دانند تن به این گریم های فکلی و اولترا روشنفکری می داده و می دهند»
 
ایشان نیز دنباله همان اقشاری محسوب می شوند که ضمن آغشتگی به  «عقده آدونیس» می کوشند نفرت از بخش های نامطبوع فرض شده خود را از طریق گریم و استتار غربی مسلکانه، خود فریبی کرده و متقابلاً از طریق جعل محمود های چندش آور و فرضی برای تخلیه نفرت متراکم و انباشته خود فاضلاب سازی کنند.
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ نگاه کنید به مقاله توهم فضیلت
 http://bit.ly/1Vh2B7E
2ـ نگاه کنید به مقالات:
کاش رافائل مرده بود
 http://bit.ly/1ijFB4d
و
بیمار را کتک نمی زنند!
 http://bit.ly/1qi3VJB
3ـ نگاه کنید به مقاله «ایدئولوژی شیطانی»
 http://bit.ly/1yIWU7f
و مصاحبه با تسنیم
http://bit.ly/1N9mAi0
4ـ نگاه کنید به مقاله «کالبد شکافی بی بی سی»
http://bit.ly/1LKb7WL

 داریوش سجّادی








      
<      1   2   3   4   5   >>   >