آخرین گفتگوی دکتر عماد افروغ در کسوت نمایندگی مجلس هفتم
امروز ما سخت به معیارها و ملاک‌هایی که حضرت امام (ره) در اختیار ما گذاشته‌اند نیازمندیم  (اخبار)  

دکتر عماد افروغمراقبت مضاعف از رفتارها و حالات و تصمیم‌گیری‌های خود، وظیفه اصولگرایان در عرصه‌ قدرت است، اما چون آنها در معرض خطر توجیه‌گری هستند، وظیفه‌ی اصولگرایان خارج از قدرت برای جلوگیری از انحراف در بخش اصولگرایی در قدرت، وظیفه‌ی بسیار سنگینی است، چرا که آنها باید عهده‌دار نقد در عرصه‌ی عمومی و تقویت این عرصه باشند.

  
 
یکشنبه 5 خردادماه 1387  

 

عماد افروغ، تصریح کرد: ایجاد حس پرخاشگری، مبارزه و طرد و نفی وضع نامطلوب یکی از خصوصیات اسلام است. بنابراین کسانی که به نام فضیلت‌گرایی و به نام اسلام‌گرایی می‌خواهند این روحیه‌ی مبارزه، جهاد، پرخاشگری، نقادی و پرسشگری را بگیرند، اصولگرا نیستند.

این نماینده مردم تهران در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، که در آخرین روزهای مجلس هفتم به انجام رسید، در بیان تفاوت اصولگرایان داخل و خارج از قدرت، اظهار داشت: اگر تعریف درستی از اصولگرایی ارایه دهیم و برخوردهای ابزارگرایانه و مصلحت‌گرایانه غیر روشمند، پراگماتیستی و ماکیاولیستی را از اصولگرایی خارج بدانیم، قهرا اصولگرایی در قدرت و اصولگرایی خارج از قدرت، یک نزدیکی مفهومی و مکانی پیدا می‌کند.

به گفته‌ی وی، اگر قرار باشد اصولگرایان به محض این‌که وارد قدرت می‌شوند، با لطایف الحیلی اصولگرایی را کنار بزنند یا با نام اصولگرایی، منافع و مصالح گروهی و جناحی خاصی را دنبال کنند و اهداف انقلاب اسلامی و مفهوم جمهوری اسلامی و دو مولفه‌ای بودن مشروعیت در نظام را با هر عنوان و القابی که شده فراموش کنند، خواه ناخواه با دو دایره مفهومی مجزا از اصولگرایان داخل و خارج قدرت روبرو هستیم و دیگر نمی‌شود از اشتراک معنایی و مکانی اصولگرایی در قدرت و اصولگرایی خارج از قدرت نام برد.

وی با بیان این‌که در این صورت اصولگرایی در قدرت و خارج از قدرت، دو حوزه‌ی مفهومی جدا از هم است که شاید فقط در عنوان اشتراک دارند اما در معنا اشتراکی نخواهند داشت، تصریح کرد: چون همواره خطری اصحاب قدرت را تهدید می‌کند بنابراین وظیفه اصولگرایان خارج از قدرت رسمی به مراتب خطیرتر و حسا‌س‌تر از اصولگرایان در قدرت است.

به گفته‌ی این استاد دانشگاه، مراقبت مضاعف از رفتارها و حالات و تصمیم‌گیری‌های خود، وظیفه اصولگرایان در عرصه‌ قدرت است، اما چون آنها در معرض خطر توجیه‌گری هستند، وظیفه‌ی اصولگرایان خارج از قدرت برای جلوگیری از انحراف در بخش اصولگرایی در قدرت، وظیفه‌ی بسیار سنگینی است، چرا که آنها باید عهده‌دار نقد در عرصه‌ی عمومی و تقویت این عرصه باشند.

نماینده مردم تهران در مجلس هفتم، افزود: اگر به فرمایشات امام (ره) دقت کنیم و اگر روح تلاش‌های فکری و سیاسی نظریه‌پرداز اصلی انقلاب را درک کنیم، همواره این ملت هستند که سر منشاء و هدف اصلی این حکومت به شمار می‌روند.

افروغ در بیان نقل قولی از حضرت امام(ره)، گفت: ایشان می‌فرمایند "در این کشور آراء ملت حکومت می‌کند و این ملت است که حکومت را در دست دارد و این ارگان‌ها را هم ملت تعیین کرده و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست." حسب این فرمایش باید دقت کنیم که آنچه در وهله‌ی اول اصالت دارد خواست مردم است، علاوه بر این‌که بخشی از خواست مردم در عرصه‌ی رسمی تعین یافته، بخشی از آن نیز در عرصه‌ی غیر رسمی، جریان دارد.

به گفته‌ی وی، وظیفه‌ی اصولگرایان که پایبندان به آرمان‌های انقلاب و اندیشه‌های حضرت امام(ره) هستند، مراقبت از همین ارزش‌ها و مراقبت از حضور ملت و اسلامیت و جمهوریت است.

وی دفاع از جمهوریت را در شرایط فعلی، از وظایف سنگین همه‌ گروه‌های سیاسی از جمله اصولگرایان خارج از قدرت دانست و در عین حال این سوال را مطرح کرد که چه کسی می‌تواند بین اسلامیت و جمهوریت در اداره‌ی کشور تفکیک قائل شود، چگونه می‌شود تفسیری از اسلامیت را به دست داد که مردم را کنار بزند، یا تفسیری از جمهوریت را به دست داد که توجهی به گرایشات و ارزش‌های دینی و تاریخی مردم نداشته باشد.

این نماینده‌ی دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در ادامه گفت‌وگو با ایسنا با بیان این‌که به عنوان دانش‌پژوه سیاسی نتوانسته‌ام چنین تفکیکی را سامان دهم، گفت: یک رابطه‌ی پیچیده، تو در تو و دیالکتیکی بین اسلامیت یا وجه فضیلت و حقانیت و وجه جمهوریت فلسفه‌ی سیاسی ما وجود دارد.

وی افزود: آنها که سعی می‌کنند به نام دفاع از اسلامیت و فضیلت، قشری‌گری کرده و مردم را از صحنه خارج کنند، در حق اسلامیت جفا کرده‌اند و بالعکس کسانی که صرفا علم جمهوریت را بلند می‌کنند و غافل از ارزش‌ها و گرایشات اسلامی و تاریخی مردم هستند نیز، در حق جمهوریت جفا کرده‌اند چون بی‌توجهی به ارزش‌های دینی مردم، موجب کم رمق کردن حضور آنها در عرصه‌ی حیات سیاسی و اجتماعی است.

افروغ با تاکید بر این‌که باید روح اندیشه‌های امام(ره) را کماکان درک کرد و آن را در ظرف زمانی و مکانی خود قرار داد، افزود: هیچ‌کس به ما اجازه نداده که از حضور آزادانه مردم در سرنوشت شان، جلوگیری به عمل آوریم، هیچ‌کس به ما اجازه نداده که جلوی آزادی بیان و تجلیات دیگر حضور و مشارکت مردم را بگیریم.

این استاد دانشگاه، در خصوص آزادی بیان به فرازی از فرمایشات حضرت امام(ره) اشاره و خاطرنشان کرد: ایشان می‌فرمایند "همه باید نظر خودشان را بدهند و هیچکدام هم برایشان، حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند، باید وقتی می‌فهمند اظهار کنند، این موافق هر که باشد، باشد، مخالف هر که هم باشد، باشد." (صحیفه نور، جلد 13، صفحه 102).

وی این سخن حضرت امام(ره) را دارای عمق بسیار و پرمغز دانست و گفت: این صحبت‌ها و صحبت‌های شبیه به این سخن ایشان را، با لحاظ وضع جاری کشور در نظر بگیرید که البته این وضع جاری را خود ما با دست خود شکل می‌دهیم و با تفسیر غلطی که از انسان مطلوب در جمهوری اسلامی می‌کنیم مردم را دعوت به سکوت، رکود و خمودگی می‌کنیم و فراموش می‌کنیم که عنصری که باعث شد انقلاب شکل بگیرد، به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری، عنصر جهاد و امر به معروف و نهی از منکر بود.

نماینده‌ی دوره هفتم مجلس، به استناد سخنان استاد مطهری، گفت: ایشان می‌فرمایند" اگر در مکتبی عنصر تعرض و تهاجم نسبت به ظلم و ستم و اختناق وجود داشته باشد، این مکتب می‌تواند بذر انقلاب را در میان مردم خود بکارد. اسلام می‌گوید معترض باش، مهاجم باش، قیام کن، شورش کن و وضع نامطلوب موجود را در هم بریز، تا وضع مطلوب را به وجود بیاوری و الا نشستن و ناراضی بودن از آن طرف هم آه کشیدن و آرزومند بودن [کافی نیست]. با آرزو چیزی به انسان نمی‌دهند."

افروغ تصریح کرد: نکته اینجاست که ایجاد حس پرخاشگری، مبارزه و طرد و نفی وضع نامطلوب یکی از خصوصیات اسلام است. بنابراین کسانی که به نام فضیلت‌گرایی و به نام اسلام‌گرایی می‌خواهند این روحیه‌ی مبارزه، جهاد، پرخاشگری، نقادی و پرسشگری را بگیرند، اصولگرا نیستند. در واقع اینها یک جامعه‌ی سیال و پویا را به یک جامعه صامت و ساکت تبدیل می‌کنند.

وی افزود: حضرت امام(ره) هر حضوری را به قیمت توطئه، حرمت‌شکنی، نادیده گرفتن قانون اساسی و انقلاب اسلامی و مصالح مردم برنمی‌تابند؛ در غیر این صورت باید دقت کنیم که حضور مردم، حضور معناداری است.

وی با اشاره به سخنی از حضرت امام(ره) مبنی بر این‌که عده‌ای نمی‌توانند آراء خود را هر چقدر هم صحیح باشد، به ملت تحمیل کنند، این نکته را بسیار اساسی دانست و یادآور شد: ممکن است اکثریت، خواهان امری باشند، اما عده‌ای چیز دیگری را ترجیح دهند، حتی اگر ترجیح آن عده صحیح هم باشد اما حق تحمیل نظر خود بر مردم را ندارند.

افروغ با اشاره به فرازی از فرمایشات حضرت امام(ره)، گفت: ایشان فرموده‌اند «اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولی آنها نیستید که بگویید این به ضرر شماست ما نمی‌خواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید ... شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و مسیری که ملت دارد روی آن می‌رود آن مسیر را بروید؛ شاید مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است، خب باشد، ملت می‌خواهد این‌طور کند، به ما و شما چه کار دارد، خلاف صلاحش را می‌خواهد، ملت رای داده، رایی که داده متبع است.»

وی با بیان این‌که این عبارات، دایره اختیارات ما را محدود می‌کند، گفت: این عبارات ما را محدود از این می‌کند که به تشخیص صرف خود عمل کنیم و به گونه‌ای با سلب آزادی از مردم، بخواهیم مردم را به صلاح و فلاح برسانیم. حضرت امیر (ع) می‌فرمایند "لا اری اصلاحکم با فساد نفسی". یعنی من نمی‌توانم به قیمت فساد و تباهی خود، شما را اصلاح کنم. سلب آزادی از مردم یعنی به تباهی کشاندن فردی که دارد سلب آزادی می‌کند.

این عضو جریان اصولگرایان مستقل در ادامه گفت‌وگو با ایسنا، اظهار داشت: اصولگرایان اگر واقعا پایبند به اصول هستند، آن اصول را خوب فهم کرده، تئوریزه کنند و آن را معیار و ملاکی برای نقد اصحاب قدرت چه اصولگرا و چه غیر اصولگرا قرار دهند.

وی اندیشه‌های سیاسی حضرت امام(ره) و پشتوانه‌ی فلسفی ایشان را یک معیار بسیار ارزشمند برای نقد دانست و گفت: امروز ما سخت به معیارها و ملاک‌هایی که حضرت امام (ره) در اختیار ما گذاشته‌اند نیازمندیم. هم‌چنین قانون اساسی، شعارهایی که در انقلاب اسلامی داده شد از جمله استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، و در مرحله‌ی اول آموزه‌های اسلامی ما ملاک نقد هستند.

وی با بیان این‌که حضرت امام(ره) همواره می‌فرمودند که حاکمیت از آن خداست و کسی را حق سلطه بر دیگری نیست، یادآور شد: این حرف بدان معناست که اگر قرار است که اعمال ولایتی شود، با اذن خدا، پیامبر و معصوم است و از سوی دیگر مردم هم حقی دارند. مردم حق نظارت دارند. اگر فرمان ولی امر مسلمین، عطف به این‌که این شرعیت را به صورت سلسله مراتب و عطف به محوریت قانون خدا از طریق خدا، رسول و معصوم به دست آمده و شرعی است، حضور مردم و نظارت آنها نیز شرعی است و این عطف به همان محوریت قانون خداوند است.

افروغ تاکید کرد: خداوند این اختیار را به مردم داده که مردم خود، حاکم بر سرنوشت خود، از طریق انتخاب یک ولی امر و فردی که واجد ویژگی‌هایی از جمله علم و عدالت و کفایت و صلاحیت است، باشند.

وی تصریح کرد: هر قدر هم حقانیت یک فرد و یک نظام بالا باشد تا مردم او را نخواهند و از رضایت و مقبولیت عامه برخوردار نشود، نظام سیاسی متشکله مشروع نخواهد بود. همانطور که مردم مسلمان و شیعه ما حق ندارند که هر کس را به عنوان رهبر انتخاب کنند، به همین طریق افراد فضلیت‌گرای ما حق ندارند منهای مقبولیت و رضایت مردمی، دم از مشروعیت بزنند.

افروغ در این راستا به سخنی از حضرت امام(ره) اشاره و خاطرنشان کرد: ایشان می‌فرمایند «اگر حکومت مشروعیت الهی داشته باشد ولی مقبولیت مردمی نداشته باشد، فقیه عملا موفق به تشکیل حکومت نشده و قدرت اجرایی ندارد. اما اگر مقبولیت مردمی وجود داشت بر فقهای دیگر واجب است از او اطاعت کنند.» (کتاب البیع، جلد دوم، صفحه 465 الی 466)

به گفته‌ی این نماینده‌ی مجلس هفتم، مشروعیت نه به معنای شرعیت بلکه به معنای قانونی بودن در نظام جمهوری اسلامی، دو مولفه‌ای است یعنی حقانیت و مقبولیت؛ هم باید به ویژگی‌های شخص حاکم و محتوای حکومت که احکام اسلامی است توجه شود و هم باید از پشتوانه مردمی برخوردار باشد.

وی معتقد است که اصولگرایانی که خارج از عرصه قدرت هستند باید اهمیت عرصه نقد و عرصه‌ی عمومی را درک کنند چرا که عرصه‌ی نقد و عرصه‌ی عمومی به مراتب مهم‌تر از عرصه‌ی قدرت است. منتهی متاسفانه به دلایلی، به عرصه نقد بی‌توجهی کرده‌ و فکر کرده‌ایم که همین که جمهوری اسلامی تاسیس شد کافی است که ما عنان اختیارمان را به اصحاب قدرت و اهالی پاستور و بهارستان بدهیم و بعد خودمان کنار بکشیم.

این عضو جریان اصولگرایان مستقل، با طرح این پرسش که چه کسی چنین تفسیری کرده و چه کسی می‌تواند مستندات مستحکمی برای این تفسیر ارایه دهد، گفت: اگر بار دیگر اهداف انقلاب اسلامی و شرایط پیدایش این انقلاب را بازخوانی کنیم، متوجه اهمیت حضور مردم و نهادهای مدنی و مردمی برای این حضور می‌شویم و کاری می‌کنیم که اصحاب قدرت، تابع رای مردم باشند و نه بالعکس.

افروغ خاطرنشان کرد: این در حالی است که فقط در هنگامه‌ی انتخابات می‌بینیم که نامزدهای انتخاباتی مهربانانه با مردم برخورد و ارتباط دوستانه برقرار می‌کنند، اما به محض این‌که به قدرت می‌رسند منشا به قدرت رسیدن خود را فراموش می‌کنند.

وی، در بیان علت این‌که اگر عنصر پررنگ مردمی و عنصر جهاد و امر به معروف و نهی از منکر نبود انقلاب شکل نمی‌گرفت، افزود: ما اصولی مثل امر به معروف و نهی از منکر، حق متقابل، نصحیت ائمه مسلمین و مشورت را داریم که مورد تاکید اسلام است؛ چرا از این اصول استفاده نمی‌کنیم؟ مردم باید متوجه باشند که وظیفه دارند یعنی فقط مسئله حق مردم نیست که مثلا بگویند فعلا نمی‌خواهیم از این حق استفاده کنیم، بلکه مردم طبق تعابیر دینی وظیفه دارند که حقوق خود را بشناسند و در صحنه باشند.

وی با بیان این‌که حضرت امیر(ع) می‌فرمایند مرا بر شما حقی است و آن این است که در نهان و آشکار مرا نصحیت کنید، آن را بدین معنا دانست که مردم نسبت به حضرت وظیفه دارند و خاطرنشان کرد: نصیحت کردن اصحاب قدرت یعنی فهم حضور، فهم نقادی، فهم نظارت، فهم فریاد و طغیان.

وی، سخنان خود را در چارچوب اهداف انقلاب اسلامی و قانون اساسی عنوان کرد و این چارچوب را به حد کافی موسع دانست که به افراد اجازه‌ی مانور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مرتبط با حقوق شهروندی را بدهد و افزود: وقتی این گفتمان مترقی را در اختیار داریم، اگر از آن استفاده نکنیم خدای ناکرده فرصت از آن گفتمان‌های غیرانقلابی می‌شود و اگر به طور طبیعی این ظرفیت‌ها را به فعلیت نرسانیم به تعبیر حضرت امام(ره) شاهد این خواهیم بود که مردم به خیابان‌ها ریخته و شورش کنند.

به گفته‌ی وی، حضرت امام(ره) می‌فرمایند:" شما گمان نکنید که قدرت نظامی شما را نگه داشته است، قدرت ایمان شما را نگه داشته است و پشتیبانی ملت‌ها، ملت. این را باید، این پشتوانه را باید حفظش کنید اگر این پشتوانه خدای نخواسته، یک وقتی از دست ما برود همه ما از بین خواهیم رفت و اسلام هم دستخوش باز یک مسائل دیگر می‌شود ... ما باید حفظ کنیم مردم را. اگر یک وقتی مردم توی خیابان ریختند و شعار بر ضد ما دادند، شعار بر ضد کسانی دادند، خوب، آن وقت چه مصیبتی است. "(صحیفه نور، جلد 17، ص 252 و 251)

این عضو جریان اصولگرایان مستقل، در بیان رسالت خود پس از نمایندگی مجلس، گفت:به اعتقاد من آنچه مردم سخت بدان نیازمندند، فهم دقیق از حضورشان و حقوق‌شان است و این حقوق، حقوق جامعی است که هم مربوط به آزادی‌های اساسی آنها و هم مربوط به عدالت‌ فردی و اجتماعی آنهاست، هم مربوط به ثبات سیاسی و اقتدار ملی و هم مربوط به حقوق فرهنگی، رفاه عامه و آزادی فردی آنهاست.

وی با بیان این‌که مردم استحقاق یک آگاهی‌بخشی تمام عیار و زیستن اخلاقی را دارند، افزود: فراموش نکنیم که حضرت امام(ره) به عنوان مبدع این انقلاب و جمهوری اسلامی، مهم‌ترین هدف از حکومت اسلامی را بسط عدالت می‌دانند اما بلافاصله اضافه می‌کنند که البته هدف غایی، معرفت خدا و بسط معنویت است.

این استاد دانشگاه، با بیان این‌که در واقع یکی از ویژگی‌های برجسته انقلاب اسلامی مربوط به توسعه اخلاق و معنویت و معرفت خداست، به صبغه‌ی عرفانی این انقلاب اشاره و خاطرنشان کرد: طبعا این انقلاب یک هدف عرفانی را نیز دنبال می‌کند. یعنی یکی از رسالت‌هایی که ما باید برای خود تعریف کنیم توجه به هدف اخلاقی و فرهنگی این انقلاب و توسعه معنویت، عرفان و معرفت خداوند در کنار آشنایی با حقوق اقتصادی و سیاسی است.

افروغ توجه به هدف اخلاقی و فرهنگی انقلاب و توسعه معرفت خداوند را از رسالت روشنفکران عنوان و خاطرنشان کرد: از خداوند بزرگ می‌طلبم که سعادت را نصیب من هم بکند که فعالیت‌هایی در این جهت داشته و بتوانم جنبش اخلاقی را در کشور ساماندهی کنم.
منبع:سپهر نیوز






برچسب ها : اخبار لامرد  ,