شنبه 31 فروردین 1387/ 19 آوریل 2008، ساعت 11:30 بعد از ظهر

بازتاب‌های اخیر رساله «زمین و انباشت ثروت»

جابر بانشی، دادستان عمومی و انقلاب شیراز، امروز در روزنامه‌های محلی شیراز مطالب مرا در رساله «زمین و انباشت ثروت: تکوین الیگارشی جدید در ایران امروز» غیرمستند خواند و گفت: اگر شهبازی راست می‌گوید اسنادش را منتشر کند.

کسانی که این رساله 1461 صفحه‌ای را خوانده‌اند می‌دانند که مستند است. اگر در مواردی اسناد و مدارک مربوطه درج نشده، یا برای جلوگیری از حجیم‌تر شدن رساله بوده یا انتشار اسناد را فعلاً، به ملاحظاتی، صلاح ندانسته‌ام. در مورد جابر بانشی نیز مدارک کاملاً مستند است. از جمله، در مورد بیش از یکصد میلیون تومان دریافتی‌های او از اوقاف در یک ساله اخیر، که به سمت دادستان شیراز منصوب شده، می‌توان به ته چک‌های اداره مالی اوقاف فارس مراجعه کرد. امیدوارم حراست اوقاف از چنین اسناد مهمی به نحو شایسته حفاظت کند و تحرکات مشابه زراندوزان را، در هر مقام و منصب، با دقت دنبال نماید. این پرداخت‌های مالی برای شخص بانشی بوده است. در بررسی‌های آتی از سوی هیئت تام‌الاختیار اعزامی از تهران، که چندان دور نیست، صحت و سقم ادعاهای من محک زده خواهد شد.

من در رساله «زمین و انباشت ثروت» تنها به «مافیای زمین خوار شیراز» پرداختم؛ یعنی به مسئله زمین و تصاحب نامشروع و غیرقانونی آن. این بخشی از تکاپوی شبکه قدرتمند محلی فوق است که از پیوندهای عمیق و گسترده با همتایان خود در تهران و سایر نقاط کشور برخوردار است. در این رساله نخواستم متعرض قوه قضائیه و وضع اسفناک و فاجعه‌بار دادگستری فارس شوم به‌رغم این‌که مستندات فراوانی در دست داشتم از جمله درباره قضاتی چون سبزواریان (قاضی ویژه پرونده شهر جدید صدرا). اگر آقای بانشی و سایر مسئولین دادگستری فارس علاقمند به انتشار تمامی دانسته‌هایم هستند، رساله‌ای مستند درباره قوه قضائیه به‌طور عام و دادگستری فارس به‌طور خاص خواهم نگاشت. این رساله نیز حجیم خواهد بود. من، به جز یکی دو مورد که کاملاً ضرور بود (از جمله واگذاری زمین هشتصد هکتاری قیر و کارزین به نوه محمد نمازی)، ورود به حریم شخصی افراد را جایز ندانستم وگرنه درباره مسائل اخلاقی نیز می‌توانستم مطالب فراوانی منتشر کنم. متأسفانه، برخی مصادیق این‌گونه موارد در شب‌نشینی‌ها و جلسات منعقده در باغات و استخرهای خصوصی با حضور تعدادی از مقامات و کارمندان دستگاه قضایی فارس و وکلای دعاوی ثبت شده است. اگر آقای بانشی حوصله خواندن و مداقه در مستندات رساله 1461 صفحه‌ای مرا ندارند می‌توانم برای صرفه‌جویی در وقت ایشان فایل‌های تصویری یا صوتی از این جلسات را در وبگاهم منتشر کنم.

در یادداشت پیشین خود عنوان «مافیای شیراز» را به کار بردم نه «مافیای زمین خوار شیراز»؛ زیرا عرصه فعالیت این شبکه تنها «زمین» نیست: حوزه گسترده و متنوعی را در برمی‌گیرد از قاچاق اسلحه در شهرهای جنوبی و قاچاق ارز و سیمان و فولاد تا استفاده گسترده از «رانت» در مناطق آزاد انرژی نفت و گاز.

برای اجابت درخواست مقامات قضایی فارس به زودی اسناد مهمی منتشر خواهم کرد و گستردگی فعالیت این «مافیا» و نقل و انتقالات عظیم مالی آن را در حوزه‌های فوق نشان خواهم داد.

مطالب مربوط به سردار عبدالعلی نجفی نیز کاملاً مستند است. هم‌اکنون، پرونده نجفی در سازمان قضایی نیروهای مسلح در تهران با جدّیت در دست رسیدگی است.

در مورد فاجعه اسفبار بمب‌گذاری در کانون رهپویان وصال، که نحوه اطلاع رسانی درباره آن ابهام‌های فراوانی را ایجاد کرده، بررسی دقیقی انجام داده ‎ام که نتیجه آن را نیز به زودی منتشر خواهم کرد.  

بعدالتحریر:

نحوه انعکاس خبر سخنان بانشی از سوی آقای صدری، خبرنگار ارشد «ایسنا»، برایم جالب بود. روزنامه‌های محلی شیراز در «تیول» مافیای فوق است و اگر کسی نیز استقلالی داشته باشد جرئت نفس کشیدن ندارد. به این دلیل، در ماجرای انتشار رساله من و پیامدهای آن این روزنامه‌ها یا سکوت کرده‌اند یا به انعکاس مغرضانه، علیه من، دست زده‌اند. سرشناس‌ترین این روزنامه‌نگاران محمدحسین شفاعتیان، مالک روزنامه نیم نگاه، است که کارمند ساده بود و در دوران دولت آقای خاتمی، با وصل کردن خود به «جبهه دو خرداد»، به ثروت‌های ده‌ها میلیارد تومانی رسید. یک قلم دارایی ایشان ساختمان سی طبقه هتل چمران در بلوار چمران است؛ در جوار باغات وسیعی که اخذ مجوز آن بدون برخی حمایت‌ها مقدور نبود. گویا چند تن از زراندوزان نوکیسه نیز اخیراً با او شریک شده‌اند. صمد رجاء، شهردار وقت شیراز و معاون عمرانی کنونی استانداری فارس، امتیازات و پول‌های کلان به شفاعتیان می‌داد تا عکس بزرگ او را در صفحه اوّل چاپ کند. رابطه شفاعتیان با بسیاری از مقامات قضایی و غیرقضایی استان، از جمله استانداری و شهرداری و اوقاف و غیره، افشاگر بسیاری مسائل خواهد بود. پرونده تخلفات رجاء و شفاعتیان در ماجرای هتل چمران هم‌اکنون در شورای شهر شیراز مطرح است.

دفتر امام جمعه شیراز در روزهای اخیر نامه‌ای برای روزنامه‌های محلی شیراز و خبرگزاری‌ها و صدا و سیما و واحد مرکزی خبر ارسال کرده و اعلام نموده که به «اصحاب رسانه» در فاز دو مؤسسه فلاحت سیاخ تخفیف ویژه خواهد داد. در این نامه اعلام شده که پس از تخفیف ویژه قیمت هر قطعه 1400 متری ده میلیون تومان می‌باشد که با سی در صد تخفیف مجدد هفت میلیون تومان به «اصحاب رسانه» واگذار خواهد شد.

قیمت باغات 2800 متری فاز دو مؤسسه فلاحت در سیاخ دارنگون 25 الی 40 میلیون تومان است. به این ترتیب، مؤسسه فلاحت هر قطعه 1400 متری را به نصف قیمت و کمتر به «اصحاب رسانه» می‌فروشد. این یعنی حق السکوت و رشوه علنی برای جلوگیری از انعکاس مندرجات رساله من در مطبوعات و رسانه‌های شیراز! جای مطبوعات مستقل و آزاداندیش فارس و روزنامه‌نگاران آزاده فارسی خالی که در دوران انقلاب مشروطه و سال‌های پس از شهریور 1320 در صحنه ایران می‌درخشیدند.

منبع وبسایت دکتر عبد الله شهبازی






برچسب ها : اخبار لامرد  ,