پشت صحنه ای  از زبان دکتر احمدی نژاد درباره ماجرای رای اعتماد به وزرای پیشنهادی اش برای وزارتخانه نفت که علت تفاوت رفتارها و برخوردهای دیروز و امروز را آشکار می کند .

 

دانلود صوتی


دکتر احمدی نژاد در جریان استیضاح وزیر کار در مجلس به این نکته اشاره داشت که :

« فکر می کنم مسایلی پشت صحنه ها می گذرد که نمایندگان [!؟] محترم و ما از آن خبر نداریم و این مسائل وقتی در میدان اداری کشور وارد می شود ، عناوین دیگری پیدا کرده و به موضوعات اختلافی تبدیل می گردد . مسئله و مشکل اصلی جای دیگری است که باید آنها را مورد توجه قرار داد... »

واقعاً هم همینطور بود و هست .

اما دلیل یادآوری این سخنان این بود که از زاویه مورد اشاره دکتر احمدی نژاد یعنی از پشت صحنه ، نگاهی بیندازیم به مشکل و درد اصلی آقایی که این روزها سخت در تکاپوی بی اعتبار کردن و زیر سوال بردن خدمات و اقدامات دولت دکتر احمدی نژاد است ، هرچند شاید دردهای امثال این آقا بیش از اینها باشد اما اوجش از جایی است که در ادامه خواهد آمد .  

بخشی از سخنان دکتر احمدی نژاد در جمع مردم پاکدشت در تاریخ سوم خرداد 88 ( قبل از آن انتخابات حماسی ) : 

« من مطلع شدم در بخش نفت ، من دیدم یکی از این محصولات نفت را که در کشتی ها مصرف می شود ، این را از سالهای گذشته یک جا می فروشند به یک دلالی که در امارات هست . من فردی را فرستادم تحقیق کرد . گفتم شما چطور این را یک جا می فروشید - این بحث چهار سال قبله -  چرا کاری نمی کنید که در مرزهای خودمان ، در بندرهای خودمان ، جایگاهی درست بشود ، کشتی ها بیان اونجا بارگیری کنند ، سودش هم بمونه در جیب ملت ایران .

این کالایی را که یک جا می دادن به آن فرد ، او هم چهارصد میلیون دلار سود می کرد و می داد به نفر بعدی . ما گفتیم خب این را بیان بدید داخل ایران ، اعلام کنید از مردم ایران بیان اینجا جایگاه بزنند ، انبار بزنند ، خودشان به کشتیها بفروشند و یکی از دانشجویان عزیزی که با من تز فوق لیسانسش را می گذراند مامور شد بره تحقیق بکنه این را . رفت بررسی کرد ، تا امارات هم رفت ، تمام بندرها را رفت ، با کشتیهای خارجی مصاحبه کرد ، گزارش آورد . گفت فلانی همه کشتیهایی که می یان خلیج فارس به نفعشونه و ترجیح میدن که بیان در بندرهای ایران این کالا را خریداری بکنند و ناراحتند که این میره در یکی از بنادر امارات . راه آنها دویست ، سیصد کیلومتر دور می شه و کشتی چون آرام حرکت می کنه ، دو سه روز ، چهار روز زمان سفرش طولانی می شه . بنادر ایران هم آبادتر است هم در مسیر است هم امن تر است .

من نوشتم قاطع به وزیر نفت که آقا این را دیگه حق نداری اونجوری بفروشی . باید آگهی بدید در داخل ایران ، بیان در بنادر ، هر کس که قیمت بیشتری داد ، پایگاه بزنه ، اینها را بفروشه . بعداً به من گفتن انجام دادیم . گفتم خب پرونده را بیارید ببینیم . پرونده را وقتی آوردند ، ورق زدم ، دیدم وقتی که اینها آگهی دادند شرکتهایی که دارای این سابقه ، این توانمندی ، این تخصص هستند بیان ، چند تا شرکت اومده . من دیدم به جای اینکه بدن به نفر اول ، دادن به نفر دوم یعنی اونی که قیمت کمتری داده ، می خواهد از دولت ارزانتر بخرد . گفتم پرونده اش را بیارید ببینم این مال کی هست . دقت کنید ! ببینید این رد پاها کجاست و تا کجاها باید بریم و بزنیم .

یک هو ما دیدیم یک آقایی که وابسته به یکی از سران کشور است و پانزده سال اکثر قراردهای نفت را به جیب باند و گروه ریخته است ، ظرف یک هفته رفته یک شرکت درست کرده ، نه زمین داره ، نه امکانات داره ، نه تخصص داره ، قیمتش هم پایین تر داده ، اما آمدن اون رو برنده اعلام کردن . دست کم 300 میلیون دلار ، مفت ، پول می رفت تو جیب اون . من به وزیر نفت گفتم این را متوقف کن . کی این کار را کرده ؟! معلوم شد یکی از معاونین آقای وزیر نفت . بلافاصله گفتم اون معاون که بیست سال ، بیست و پنج ساله همین طور در مناصب مختلف داره می چرخه ، گفتم این باید از سمت خود عزل بشود و او عزل شد .

امروز در روزنامه ها مصاحبه میکند علیه دولت و میگوید سیاستهای افتصادی دولت غلط است . بداند دنیا ، ملت ایران میداند و شما بهتر از همه ، خدایا ! تو شاهدی که ما این تهمتها و توهینها و بی ادبیها و فشارها را تحمل میکنیم اما امضای یک قرارداد یک ریالی علیه ملت ایران را هرگز تحمل نخواهیم کرد .

شما می دانید به خاطر مصالح کشور ، درگیر با دشمن بودیم ، ماجرای هسته ای بود ، دشمن کنار مرزهای ما لشگر کشی کرده بود و برای اینکه ورود به این بازیها و بگومگو ها مانع از اصلاحات اساسی و کار برای کشور می شد ، ما مطلقاً وارد این مباحث نشدیم و من چند بار اعلام کردم هرکس به من بدی کرده است ، توهین کرده است ، بخشیدم ، امروز هم می بخشم ، اما ، امروز برای دفاع از حقوق ملت مجبورم پرونده یک گروهی را که بیست و چهار سال در مراکز اصلی دولت و حکومت به صورت حزبی بوده اند و از هم حمایت می کرده اند و ریشه بسیاری از مشکلات کشور به اندیشه و عمل آنها بر می گردد ، مجبورم پرونده را باز کنم ، بعضی از این صفحات را در برابر چشم ملت عزیز ایران قرار بدهم که ان شاالله به فضل الهی در تلویزیون این کار را خواهم کرد .

بنده به همه احترام میگذارم . نه اهل تهمت ، نه اهل بد و بیراه ، نه اهل بی ادبی . اون چیزی که اتفاق افتاده است ، باز هم همه را نمی آورم روی میز ، می ذاریم ان شاالله ، به لطف خدا ، اگر مردم دوباره بنده را برگزیدند آن وقت همه آنها را در پیشگاه ملت محاکمه خواهیم کرد و حقوق ملت را به بیت المال برخواهیم گرداند ... »

هر چند در نهایت آن کسانی که محاکمه ، محکوم و حذف شدند ، مثل همیشه تاریخ ، عدالت طلبان بودند ...